نشست تخصصي «نسبت خوشنويسي با مفاهيم مدرن» با حضور پژوهشگران و صاحبنظران عصر يكشنبه 22 دي در سالن همايشهاي فرهنگستان هنر برگزار شد.
به گزارش روابط عمومي فرهنگستان هنر، در اين نشست «عليرضا هاشمينژاد» دبير اين همايش، مقالهاي را با عنوان «تلاشی در تعريف هنر خوشنويسی» ارائه كرد. وي درباره اهداف مقالهاش اظهار داشت:«مدعي نيستم كه ميخواهم خوشنويسي را تعريف كنم، بلكه تنها در صدد شناخت محدودهاي از هنر خوشنويسي هستم تا آن را بتوان از ساير هنرها تميز داد. زيرا در مباحث پژوهشي، ابتدا بايد مورد مطالعه را تعريف و حدود را مشخص كرد. به عنوان نمونه در پژوهش «نسبت خوشنويسي با مفاهيم مدرن» در ابتدا بايد تعريفي از خوشنويسي داشته باشيم تا بتوانيم نسبت آن را با مفاهيم مدرن بررسي كنيم.»
اين پژوهشگر، بيشترين رسالههاي مكتوب هنري را در حوزه خوشنويسي دانست و گفت:«بيشترين رسالات مربوط به هنر خوشنويسي است تا ساير هنرها، اينها منابع غني هستند كه از قرن سوم تا دوره قاجار وجود دارند؛ اما متاسفانه در دوره معاصر كمتر به اين نوع منابع برميخوريم.»
هاشمينژاد در تشريح اينكه يك اثر خوشنويسي هنرمندانه بايد از چه ويژگيهايي برخوردار باشد، گفت: «تاكنون در هيچكدام از رسالات يا مقالههاي پژوهشي چه در گذشته يا چه در دوره معاصر، درباره اين كه يك اثر خوشنويسي هنرمندانه بايد از چه ويژگيهايي برخوردار باشد، اشارهاي نشده است. تعريف خوشنويسي نيز در فرهنگهاي متعددي به معناي «هنر زيبا نويسي» نوشته شده كه تعريف جامع و كاملي نيست.»
وي سپس به تشريح تعريف خوشنويسي در متون اسلامي پرداخت و افزود: «خوشنويسي در متون اسلامي هنري والا، شناخته و عملي با فضيلت محسوب ميشود. اين ارزش صرفا ناشي از صورتي زيبا براي حروف و كلمات نيست، بلكه به معناي ارتباط دوسويه معناداري است كه ميان فرم و متن از سويي و ذهن هنرمند از سوي ديگر ارتباط معنايي پديد ميآورد. اساسا انگيزه اين نوع نوشتار بيشتر در متون مقدس است، زيرا قرار است چيزي اضافه بر نوشتار باشد بنابر اين خوشنويسي در دل فرهنگهايي كه داراي متون معنوي و مقدس هستند، با اين تعريف خوشنويسي از خط جدا شده است.»
هاشمينژاد با آوردن مثالهايي از متون كهن به تعريف حدود و مفهوم خوشنويسي و خط پرداخت و خاطر نشان كرد:« براي تحقق خوشنويسي چند عامل ضروري است كه «آلبرتين گاور» در كتاب «تاريخ خط» اش به آن موارد اشاره داشته است. گاور اگرچه در كتابش به طور ويژه به خوشنويسي نپرداخته، اما يكي از كساني است كه اين الزامات و اجزا را فهميده اما در توضيح و تشريح بيشتر آن هيچ كوششي نكرده است. او به مواردي چون درك جامعه از نوشتار، اهميت متن، قواعد صريح اغلب در ارتباط با قواعد هندسي و رياضي در ارتباط با صفحه نوشتار، مهارت در خط و درك آن، ابزاري براي نوشتن و درست خواندن نام برده است. اين ها مواردي هستند كه ميشود در تعريف خوشنويسي از آن بهره برد.»
دبير اين نشست سپس به فرمهاي هندسي در خوشنويسي چون دايره معيار، الف معيار و نقطه معيار اشاره كرد و اين فرمها را سه عامل اصلي در پيدايش خوشنويسي دانست كه راوندي در قرن هفتم به آن اشاره داشته است.
هاشمينژاد از متوني ياد كرد كه علم خوشنويسي را بر پايه زيبايي شناسي تشريح كردهاند و ادامه داد:« در قرن ششم و بعد از آن به متوني بر ميخوريم كه هنر خوشنويسي بر اساس درك و نهايت زيباييشناسي تشريح شده و علاوه بر عوامل بيروني، نگاه هنرمند خوشنويس و درك زيبايي شناسي او در تكامل صورت خط را موثر دانستهاند.»
مدرس دانشگاه كرمان همچنين به تشريح ارتباط تنگاتنگي كه ميان خوشنويسي با مباني معنوي و الهي وجود دارد، پرداخت و مباني معنوي را به عنوان يكي از عواملي دانست كه در تعريف خوشنويسي به كار ميرفته است و تصريح كرد:«هنر خوشنويسي آنقدر با عوالم معنوي ارتباط داشته كه برخي اوقات از خوشنويسي با عنوان هنر قدسي نام برده ميشود .»
وي سپس ابزار خوشنويسي را يكي ديگر از عواملي دانست كه در تعريف هنر خوشنويسي به كار رفته است و افزود:«در هر حوزه فرهنگي خاص، ميتوان ابزار را در تحقق نوعي از خوشنويسي موثر دانست. در فرهنگ ايراني و اسلامي، هنر خوشنويسي با قلم ني، مركب و كاغذ تحقق مييابد، بنابر اين حذف اين ابزار، بدون ترديد ما را در تحقق بخشي از ارزشهاي خوشنويسي اسلامي ميكاهد.»