ابژهها در دنیای معاصر، فقط نقش کاربردی ندارند؛ این ابژهها میتوانند دچار جایگشت شوند و با پیروی از امکان هنری معناهای متفاوتی تولید کنند. بر این اساس، رابطه انسان با ابژه از پیش تعیین شده نیست و در تعاملات و موقعیتهای متنوع اجتماعی- فرهنگی شکل میگیرد. در تعامل انسان- ابژه، گاه انسان بر ابژه مسلط میگردد و گاه ابژه بر انسان، چنین تعاملی ما را به یک بازی گفتمانی وارد میکند که زمان و مکان از عناصر اصلی آن هستند؛ هر ابژهای میتواند زمان ارتباط را تند یا کند نماید. گاه حرکت و جابجایی به دلیل تراکم، دچار کندی و انجماد زمانی میشود؛ در اینجا، نهادهای اجتماعی به جهان ارتباط انسان- ابژه ورود میکنند تا مسئله اجتماعی کارآیی ابژه در مکان حل شود. بودریار در کتاب نظام ابژهها، دو نوع ابژه را شناسایی میکند: ابژههای نمادین، که در ابعاد و اندازه تن انسانی شکل گرفتهاند؛ و ابژههای مدرن، که دارای انرژی مستقل هستند و خودبسندگی دارند. بنابراین، ابژه همواره امکان و دریچهای به سوی جهانهای ممکن است. هیچ ابژهای در خود به پایان نمیرسد و در تبانی با زمان و مکان، از گذشته تا آینده و از نزدیک تا دور، همواره در تکاپوست؛ ابژه فرش از یک سو ما را با گذشته دور و انباشت فرهنگی پیوند میدهد و از سوی دیگر میراثی برای آیندگان در ابعاد مختلف اقتصادی، هنری و انسان شناختی است. براساس همین ممکنها، ابژه هم خلق و روایت میکند و هم درون فضاهای گفتمانی متکثر حرکت کرده و جابجا میشود. اما نقطه اشتراک همه ابژهها، چه تاریخی، چه فرهنگی- هنری و چه کاربردی، وجه هنری آنهاست؛ ویژگیهایی مانند طراحی، رنگ، شکل، جنس، اندازه، سادگی یا پیچیدگی، تولید زاویه دید، سطوح فرهنگی و هویتی، تنوع، انعطاف و پایداری، سبب میشوند تا وجه هنری ابژه از جایگاه بسیار مهمی برخوردار باشد. در مجموع، ابژهها تولید سبک زندگی میکنند و با تکیه بر ابعاد هنری ابژه، سبک زندگی جوامع به سمت پویایی و استعلا رهنمون میشود. اینک پرسش این است که چرا هر ابژهای تابع فرآیند هنری است؟ تعامل انسان- ابژه دارای چه ابعاد و شرایطی است؟ چگونه و تحت چه شرایطی کارکرد فرهنگی ابژهها در طول زمان متحول شده است؟ چرا و چگونه ابژهها معنای زندگی انسان را تحت تاثیر خود قرار دادهاند؟ چگونه و تحت چه شرایطی ابژهها سبب طبقهبندی اجتماعی میشوند؟ هویتهای جمعی و فردی چگونه تحت تأثير ابژهها متحول گشته و دچار زایش یا ایستایی میگردند؟ چگونه از طریق بازافزایی رابطه انسان و ابژه در بستر هنر، میتوان معنای جدیدی در تعاملات اجتماعی ایجاد نمود و جوامع را از سکون و انجماد به سمت شکوفایی و سرزندگی و نشاط سوق داد؟
محورهای اصلی همایش:
-هنر، انسان و ابژه
- ابژه، زمان و مکان
- ابژه، فرهنگ و هویت
- ابژه و خاطره
- روایت پذیری ابژه
- ابژه و هویت تاریخی جوامع
- ابژه و سبک زندگی
- ابژه و ایدئولوژی
- چندصدایی ابژهها
- ابژه و کنش مجموعه داری
- ابژه و گفتمان موزهای
- جایگاه ابژه در گفتمان های هنری مانند نقاشی، عکس، سینما، نمایش، فضای شهری، رسانه
دبیر علمی: دکتر حمیدرضا شعیری، استاد دانشگاه تربیت مدرس
زمان برگزاری: اسفندماه ۱۴۰۰
مهلت ارسال چکیده مقاله: اول آذر ۱۴۰۰
|