• شنبه ٠٣ خرداد ١٤٠٤
  • En

آرم فرهنگستان هنر
اخبار > قدرت نرم زیبا


سلسله یادداشت‌های قدرت نرم و دیپلماسی هنر
قدرت نرم زیبا

 

بخش دوم: ارزش‌ها و سه‌گانه قدرت نرم قدرت نرم و دیپلماسی هنری در چهارچوب مفهومی و نظری «منطق جذابیت» معنی‌دار می‌شود. زیرگونه‌های قدرت نرم که می‌توان از آنها تحت عناوین قدرت لطیف (منطق جاذبه مهربانی)، قدرت درخشان (منطق جاذبه صلاحیت و شایستگی) و قدرت زیبا (منطق جاذبه تعهد به ارزش‌ها، باورها و فرهنگ) نام برد، خود بر بنیان نظام ارزش‌شناختی عمیقی پایه‌گذاری شده و در هم تنیده است. شناخت درست روابط درهم‌تنیده اخلاق، سیاست، هنر و منطق می‌تواند در شکل‌گیری و تثبیت قدرتی پویا و مانا بسیار مؤثر باشد، از این‌رو ارزش‌شناسی می‌تواند دریچه‌ای به هماوردی نظر و عمل در تنظیم و اشاعه قدرت باشد.

بخش دوم: ارزش‌ها و سه‌گانه قدرت نرم
میثم یزدی

قدرت نرم و دیپلماسی هنری در چهارچوب مفهومی و نظری «منطق جذابیت» معنی‌دار می‌شود. زیرگونه‌های قدرت نرم که می‌توان از آنها تحت عناوین قدرت لطیف (منطق جاذبه مهربانی)، قدرت درخشان (منطق جاذبه صلاحیت و شایستگی) و قدرت زیبا (منطق جاذبه تعهد به ارزش‌ها، باورها و فرهنگ) نام برد، خود بر بنیان نظام ارزش‌شناختی عمیقی پایه‌گذاری شده و در هم تنیده است. شناخت درست روابط درهم‌تنیده اخلاق، سیاست، هنر و منطق می‌تواند در شکل‌گیری و تثبیت قدرتی پویا و مانا بسیار مؤثر باشد، از این‌رو ارزش‌شناسی می‌تواند دریچه‌ای به هماوردی نظر و عمل در تنظیم و اشاعه قدرت باشد.

هرچند نخستین بار کارل رابرت ادوارد هارتمان (فیلسوف ناخودآگاهی) عنوان ارزش‌شناسی را در سال 1909م در کتاب خود (طرح کلی ارزش‌شناسی) به کار برد، ارزش‌شناسی از یونان باستان به‌عنوان دانش و نظریه امتزاج‌گر ارزش در ساحت‌های مختلف فلسفی همچون اخلاق، زیبایی‌شناسی، سیاست و منطق حضور داشت تا اینکه فلاسفه نوکانتی به مفاهیم ارزش و ارزش‌شناسی گستره و عمق بیشتری دادند. این مفهوم کلیدی در قرن بیستم جای خود را در بسیاری از قلمروهای علوم انسانی باز کرد و در بسیاری از نظریه‌پردازی‌های معاصر، همچون علوم سیاسی و ارتباطات بین‌الملل، ذیل مفهوم قدرت مورد بحث و بررسی قرار گرفت. امروزه از آینده ارزش‌ها و آینده‌پژوهی ارزش‌ها در فضای سایبر و جهانی بحث بسیار است. به‌هرحال ارزش‌شناسی در قدرت نرم این مسئله مهم را روشن می‌سازد که اصول اخلاقی، همچون مهربانی و شایسته‌سالاری و تعهد و تخصص، در ساحت فرهنگ و هنر جاذبه‌آفرین است و ارتقابخش قدرت نرم ملل.

قدرت لطیف: جاذبه مهر و محبت
قدرت لطیف برساخته کیفیت‌هایی است که از رویکرد مثبت کنشگران نسبت به یکدیگر حاصل می‌شود؛ به عبارت دیگر، ارائه تصویری مثبت بر پایه مهرورزی، محبت‌کردن، بخشندگی، شفقت‌ورزی، سخاوت‌داشتن، دوستی‌کردن، رفاقت‌کردن، حامی‌بودن، و احترام‌گذاشتن در قلمرو منطق جاذبه مهر و مهربانی قرار می‌گیرد. این منش در ساحت رفتارهای حرفه‌ای اجتماعی، دینی و انسانی قرار می‌گیرد. دیگری در این منطق احساس نزدیکی می‌کند و سیگنال‌های اعتمادکردن به کنشگر و همراهی‌کردن با وی را دریافت می‌کند و پاسخی مثبت بدان می‌دهد.
در گفتمان قدرت نرم و روابط بین‌الملل، بعضاً کشورهایی توانسته‌اند از این‌گونه قدرت نرم بهره ببرند که از لحاظ اقتصادی و تجاری ابرقدرت نبوده‌اند. کمک‌های انسان‌دوستانه در زمان‌های بحرانی (طبیعی همچون زلزله، سیل، آتش‌سوزی، و سیاسی همچون جنگ‌ها و فروپاشی ساختارهای حاکمیتی) ملت‌ها را حول مهر و انسان‌دوستی به هم نزدیک کرده است. بسیاری از دولت‌ها و ملت‌ها با نگاهی بشردوستانه توانسته‌اند از این موقعیت بهره‌های پسینی ببرند و مثلاً با پذیرش پناهجویان بی‌خانمان و جنگ‌زده و نیز ارسال نیرو و تجهیزات برای کمک به آسیب‌دیدگان بلاهای طبیعی، پس از رفع خطر، دیگر منافع خود را در کشور مد نظر محقق سازند. در مجموع تبادل محبت و کنش‌های داوطلبانه در زمره این نوع تصویر‌سازی مثبت از یک فرهنگ و ملت قرار می‌گیرد.
هنرمندان نیز در موقعیت‌های سخت و بحرانی با مشارکت در بازسازی‌ها، حمایت‌ها و ایجاد جریان‌های مردمی همواره در ایجاد تصویری مطلوب و جذاب از خود توانسته‌اند از این قدرت لطیف و منطق جاذبه مهر و محبت بهره ببرند. برگزاری کنسرت‌های خیریه برای زلزله‌زدگان، ایجاد کمپین‌های حمایت از جنگ‌زدگان با رویدادهای هنری، واکنش به رنج قشرهای ضعیف، حمایت از کودکان کار، ابراز همدردی با حاشیه‌نشینان و یا بیماران، تصویری جذاب از هنرمندان ایجاد می‌کند و جاذبه‌ای می‌شود برای دعوت از این هنرمندان برای ساخت فیلم در کشوری دیگر، یا هم‌آفرینی‌های موسیقیایی در سمفونی‌های صلح، مشارکت در سرمایه‌گذاری و تولید آثار نمایشی و یا دعوت از هنرمندان تجسمی موفق دارای قدرت لطیف برای اعتباربخشی به یک رویداد و یا نمایشگاه هنری. این یک سرمایه اجتماعی گران‌سنگ است که ملت‌ها و دولت‌ها باید قدر آن را بدانند، آن را تقویت کنند و گسترش دهند. قدرت لطیف بر احساسات و عواطف مخاطبان تأثیر می‌گذارد و مدیران، مسئولان، مدرسان و معلمان باید به این اصل مهم واقف باشند. بی‌شک یک برخورد ناشایست و سخن درشت می‌تواند روح لطیف هنرمندان را بیازارد و به‌راحتی سرمایه‌های گران‌سنگ یک ملت را، که در اوضاع خاص تقویت و تثبیت شده، یا به پرخاشگری، تهدید، و حتی انزوا و قهر بکشاند و یا به سرزمینی دیگر، دور از سرزمین مادری، کوچ دهد.
قدرت درخشان: جاذبه صلاحیت و شایستگی
قدرت درخشان، که از موفقیت برساخته شده، نشانگر صلاحیت و شایستگی یک کنشگر است؛ به عبارت دیگر، شایستگی همراه خود موفقیت و پیروزی دارد. این اصل می‌تواند برای صاحب قدرت درخشان جاذبه ایجاد کند و افرادی را که در آن زمینه در پی موفقیتی مشابه‌اند گرد کنشگر صاحب قدرت جمع کند. در واقع، با توجه به اینکه شایستگی از استعداد، دانش، مهارت، پشتکار و تجربه فرد در زمینه‌ای مشخص به منصه ظهور می‌رسد، بر خلاف قدرت لطیف که عام و انسانی است، قدرت درخشان تخصصی و حرفه‌ای است. این قدرت برای صاحب خود پرستیژ، شُکوه، جایگاه‌های بالای حرفه‌ای و منابعی گسترده به همراه دارد.
سازوکار کارکرد قدرت درخشان بر پایه تبادلات اجتماعی مبتنی بر احترام و هم‌بستگی است. این بدان معناست که کنشگران با دارابودن سرمایه شایستگی و صلاحیت می‌توانند منافعی را برای خود و جامعه یا گروه تخصصی خود به دست آورند. تبادلات در این گونه از قدرت نرم همچون قدرت لطیف نیست که دارای سطح یکسانی از جریان تبادل منافع باشد. این بدان معنی است که کنشگرانِ دارای قدرت درخشان از امتیاز و جایگاه ویژه، پرستیژ و مرجعیت خود می‌توانند در تحقق منافع فردی و یا جمعی به‌خوبی بهره ببرند. در مقابل، چنانچه از ظرفیت قدرت درخشان ایران، به عنوان مثال در حوزه‌های مختلف هنری خصوصاً میراث تمدنی و بشری، رسانه‌ای، نمایشی و سینمایی، تجسمی و موسیقیایی و دیگر حوزه‌های فرهنگی وابسته همچون گردشگری و رویدادها، به‌خوبی بهره‌برداری نشود، سرمایه‌ای که سال‌ها به‌واسطه تجربه و گنجینه‌ها و دانش مدون و ... ثبت و ضبط شده از دست خواهد رفت. بی‌راه نیست که گفته می‌شود در قرن 21 آن کسی قدرتمندتر است که عرضه می‌کند و به اشتراک می‌گذارد.
همان‌طور که ذکر آن رفت، این نوع از قدرت عام و جهان‌شمول نیست و بیشتر در حلقه‌ها و مجامع تخصصی و حرفه‌ای بروز می‌یابد. دارابودن این قدرت از یک سو و بهره‌برداری درست از آن در زمان مناسب و به شیوه‌های روزآمد از سوی دیگر نیز مسئله مهم و مکملی است که این قدرت را زنده و پویا می‌سازد. به عنوان مثال، در جدول زیر بر مبنای شاخص جهانی قدرت نرم سال 2021م، می‌توان دید که ایران، در مقایسه با دیگر تمدن‌های کهن، چگونه از قدرت درخشان خود در حوزه میراث فرهنگی نتوانسته است بهره‌برداری کند. در شاخص میراث فرهنگی و گردشگری عواملی، همچون هنر، ادبیات، میراث غنی و کهن، سبک زندگی مطلوب و مؤثر در هنر و سرگرمی، غذاهای محبوب جهانی، پیشگام‌بودن در ورزش، ویژه‌بودن در جاذبه‌های گردشگری، ارزیابی و در هر کدام کشورهای برتر معرفی شده‌اند. در شاخص میراث غنی و کهن، که ایران ظرفیت ویژه و بسیار بالایی در آن دارد، کشور ما نتوانست نمره‌ای مطلوب به دست آورد و در زمره سه کشور متمدن کهن قرار گیرد.

جایگاه سال گذشته و امسال، و همچنین نمره امتیاز میراث فرهنگی و گردشگری، به‌طور کلی از میان شش زیرشاخصی که پیش‌تر ذکر آنها رفت و همچنین مدالی که کشورهای جهان در حوزه میراث غنی کسب کرده‌اند (مصر: مدال طلا، یونان: مدال نقره، ایتالیا/ رم: مدال برنز) در جدول ذیل قابل مشاهده است. در این میان چین و ترکیه هم، به‌رغم میراث فرهنگی منحصربه‌فرد و تاریخی خود، نتوانستند در زمره سه کشور برتر عرضه‌کننده و بهره‌بردار از میراث کهن خود قرار گیرند.
کشور رتبه قدرت نرم
2021 رتبه قدرت نرم
2020 امتیاز میراث فرهنگی و گردشگری (از 10) مدال
شاخص
میراث غنی و کهن
ایتالیا: 19      11         2/6     برنز
یونان: 31      34         3/4     نقره
مصر: 34       38          4/4     طلا
چین : 8        5           1/4      ــ
ترکیه: 27      3           2/4      ــ
ایران:  68     48         1/2       ــ
منبع: Global Soft Power Index, 2021
این شاخص از یک سو نشانگر عقب‌افتادن ایران از دیگر کشورهای دارای سابقه و قدرت درخشان در حوزه میراثی و تمدنی است و از سوی دیگر سقوط جایگاه ایران از رتبه 48 به 68 بیانگر ازدست‌رفتن قدرت دیپلماسی فرهنگی کشور در سطح جهانی و جایگاه دفاع از میراث، دانش و فرهنگ و تمدن این مرزوبوم است.
قدرت زیبا: جاذبه تعهد
منشأ قدرت زیبا از تعهد یک کنشگر به ارزش‌ها، هویت، باور و فرهنگ برمی‌خیزد. بروز و جلوه این قدرت در قهرمانان و منتخبان یک گروه و یا اجتماع است؛ افرادی که نماینده یک یا چندین ارزش هستند، هویت یک جمع را به بهترین نحو متجلی می‌کنند، باورهای جامعه‌ای را که از آن برخاسته‌اند نمایندگی می‌کنند و با پشتوانه‌ای از شبکه‌های پیشین و حاضر می‌توانند تغییراتی شگرف ایجاد کنند. هنرمندان برجسته، ورزشکاران قهرمان، سیاسیون موفق و روحانیان محبوب، همه و همه، بر پایه این قدرت، از کاریزمایی برخوردار می‌شوند که می‌توانند در جمع‌های تخصصی یا عام تأثیر و تغییر ایجاد کنند، افراد را برانگیزند، در پویش‌ها با خود همراه کنند، منابع مالی مطلوبی به خود جذب کنند و در یک کلام راهبر و پیشگام حوزه خاصی باشند. این قدرت از استمرار تعهد سوژه و کنشگر و ایجاد حس اعتماد در طول زمان حاصل می‌شود و نه‌تنها در فرد نهادینه می‌شود که او را به شاخص و نمایه آن ارزش، هویت، فرهنگ و باور بدل می‌سازد.
نهادها، سازمان‌ها و کشورها نیز همواره سعی می‌کند برای بقا و امکان توسعه خود متوسل به این قدرت نرم زیبا شوند، چراکه تعهد و عرضه توانمندی در متخلق‌شدن به یک نظام ارزشی و فرهنگی می‌تواند نهادها، سازمان‌ها و کشورهای هم‌راستا با کنشگر صاحب این قدرت را به خود جذب کند و آنها را حامی و همراه خود سازد. دانشگاه و یا آکادمی تخصصی یک رشته تخصصی یا هنر، همچون موسیقی و نمایش و یا معماری، که ارزش‌هایی همچون نوآوری، خلاقیت، روزآمدی و فناورانه‌بودن را به‌عنوان مبانی ارزشی خود تلقی و روی آن کار می‌کند همواره دانشجویان و دانشگاه‌های برتر همسو با ارزش‌های مذکور را به خود جذب و به‌واسطه آنها گفتمان خود را تثبیت و اشاعه می‌دهد؛ همان‌گونه که دانشگاه‌های هاروارد، استنفورد، ام‌ای‌تی، آکسفورد، کمبریج، سوربون، زوریخ، به استناد شاخص‌های QS و Times توانسه‌اند در این سال‌ها نماینده کیفیت و قدرت زیبا در ارزش‌های متعدد نظام آموزش عالی باشند. در نمایش آثار هنری نیز موزه‌ها و گالری‌هایی که نظام‌های ارزشی چندلایه‌ای را عرضه کرده و بدان متعهد بوده‌اند توانسته‌اند پیشران مجموعه‌داری و گزینش آثار ناب و خاص برای جذب مخاطبان مربوط در سطحی گسترده را مهیا کنند؛ همان‌گونه که موزه‌هایی همچون لوور، ویکتوریا و آلبرت، رویال بریتانیایی، هرمیتاژ، متروپولیتن، گوگنهایم، تیت و مجموعه‌دارانی همچون اسمیتسونین و کریستی توانسته‌اند در شاخص‌های تخصصی امتیازهای بالایی کسب کنند و نه‌تنها بازدیدکنندگان بسیاری را به خود جذب کنند بلکه مجموعه‌داران، سرمایه‌گذاران و مراکز وابسته آموزشی، مالی، سیاسی و دیگر نهادهای علاقه‌مند را نیز برای مشارکت در برنامه‌های خود همراه و همیار سازند. همان‌گونه که ذکر آن رفت، این برتری از استمرار تعهد به نظام ارزش‌هایی برمی‌خیزد که در وهله اول متخصصان و به تبع آن عموم مردم را به خود جذب می‌کند. صاحبان قدرت زیبا، از هنرمندان و قهرمانان ملی گرفته تا مؤسسات و سازمان‌ها و نهادهای خوش‌نام، می‌توانند به‌عنوان بخش‌های کسب مشروعیت و محبوبیت توسط حکمرانان مورد بهره‌برداری قرار گیرند، در حالی که بعضاً نه‌تنها ظرفیت این مراجع و منابع قدرت زیبا مورد توجه قرار نمی‌گیرد بلکه بعضاً طرد، تخریب و یا از آنها خواسته می‌شود که همسو با ارزش‌هایی دیگر، که از بنیان با ارزش‌های آنها در تعارض است، خود را تنظیم کنند. این اشتباه منجر به تنش میان صاحبان قدرت حکمرانی و صاحبان قدرت زیبا شده و می‌تواند قدرت حاکمیت را به چالش بکشد و مشروعیت و همراهی با آن را مخدوش کند. شناخت صحیح، تعامل و ارتباط دیپلماتیک و نرم بر مبنای ارزش‌های مشترک میان حکمرانان و کنشگران فردی یا نهادی دارای قدرت زیبا که احترام و همبستگی بسیاری از دنبال‌کنندگان و طرفدارانشان را پشتوانه خود دارند، می‌تواند امنیت و توسعه ارزش‌ها، فرهنگ و هنر و به تبع آن تعامل و تأثیر متقابل را به دنبال داشته باشد. اخیراً این رویکرد در مدل دیپلماسی فرهنگی چین دیده می‌شود؛ فرهنگی که سعی دارد تصویری تعاملی و فرهنگی از خود با سرمایه‌های فرهنگی و هنری جهان به نمایش گذارد؛ دعوت از هنرمندان سرشناس جهانی برای اجرا و یا عرضه آثار خود در چین، جذب استادان به دانشگاه‌های چینی با تسهیلات خوب و تسهیل ارتباطات فرهنگی و هنری از مسیر نهادها و سازمان‌های متعدد هنری چین تلاشی است برای ارتقای قدرت نرم چین از مسیر قدرت زیبای خود و دیگران.
در جمع‌بندی می‌توان گفت قدرت نرمِ فراوان با خود احترام و همبستگی به دنبال دارد که از تجلی قدرت‌های زیبا، درخشان و لطیف برمی‌خیزد. قدرت ظرفیتی است برای تحقق مجموعه‌ای از دستاوردها و هر کدام از روش‌های تحقق قدرت (اجبار، القا، تنظیم و یا سه گونه جذب) مسیرهایی برای کسب جایگاهی والا در رهبری و همراهی دیگری با سوژه است. با این حال، سرعت و تأثیر گونه‌های قدرت نرم در ایجاد همبستگی و تأثیر در دیگران برای تحقق منافع افراد، نهادها و یا کشورها بسیار بیشتر از دیگر شیوه‌ها و گونه‌های قدرت است. احساس تعلق خاطر به یک گروه، یک نظام ارزشی، و یک فرهنگ مشترک بی‌شک بسیار عمیق‌تر و مؤثرتر از ترغیب و تهدید است، از این‌رو برای دستیابی به جایگاه بالادستی و توانمندی در همراهی دیگران با خود باید مشترکات عاطفی، تخصصی و تعهدی را شناخت و بر مبنای آنها مسیر دیپلماسی فرهنگی را فعال کرد تا در عصری که دیپلماسی عمومی به‌واسطه روابط شبکه‌محور مجازی شدیداً گسترش یافته، بتوان منافع دوسویه‌ای ارزشمند برای کنشگران جوامع عمومی و تخصصی محقق کرد.

منابع
- Vuving, Alexander L. "The Logic of Attraction: Outline of A Theory of Soft Power".2019,inSSRN Electronic Journal
- Brand Finance, Global Soft Power Index, 2021
- Britannica, the Editors of Encyclopedia. "Axiology".Encyclopedia Britannica, 10 Jun. 2015, https://www.britannica.com/topic/axiology.

 

 

 
 
 

زمان انتشار: يکشنبه ٧ شهريور ١٤٠٠ - ١٣:٢١ | نسخه چاپي

نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر:
 

خروج




اخبار
;