
سومین پیشنشست همایش ملی «حقوق کودک و نوجوان در آثار هنری و ادبی» در فرهنگستان هنر برگزار شد.
به گزارش روابطعمومی فرهنگستان هنر، معاونت پژوهشی فرهنگستان هنر، صبح یکشنبه، 14 بهمن 1403، در سومین پیشنشست همایش ملی «حقوق کودک و نوجوان در آثار هنری و ادبی»، به نقد و بررسی حقوق کودک و نوجوان در کتابهای درسی پرداخت.
شهین نعمتزاده، عضو هیئتعلمی دانشگاه الزهرا، نخستین سخنران این مراسم بود که مقالهاش را با عنوان «زبان مناسب کودک و ویژگیهای آن» ارائه داد.

او توضیح داد: با توجه به پیماننامه حقوق کودک، باید از زبان مناسب کودک استفاده کنیم و اگر زبان نامناسب استفاده کنیم، در حق کودک ظلم کردهایم.
این محقق شش ویژگی را برای زبان مناسب کودک برشمرد و گفت: برای شروع ارتباط با کودک، باید از زبانی آشنا و جذاب استفاده کرد و بهترتیب از زبان آشنا و جذاب بهسمت معرفی مفاهیم ناآشنا حرکت کرد. در آثاری که مخاطبانش کودک است، رعایت نسبت مناسب زبان آشنا و ناآشنا اهمیت دارد. ابزارهای کمکی، همچون صدا و تصویر و حرکت و رنگ، میتواند در کنار زبان آشنا ارتباط را تسهیل کند و امکان معرفی مفاهیم ناآشنا را افزایش دهد. شناسایی زبان آشنا و جذاب نیاز به پژوهشهای کلان دارد و با استفاده از پژوهشهای داخلی و خارجی میتوان گفت زبان آشنا زبان سادهشدهای است که در آن، از واژههای پایه برای ساخت نحوی ساده و موقعیتهای آشنای کودک استفاده میشود.
این پژوهشگرْ زبان کودک را یکی از گونههای اجتماعی زبان دانست که بر اساس عامل سن مشخص شده است و مانند نظامهای زبان، نظامهای واجی و صرفی و نحوی و معنایی دارد.
در انتهای این سخنرانی، نعمتزاده به بیان نمونههایی از این عدم رعایت حق کودک در کلمات مورد استفاده پرداخت و تأکید کرد که استفاده از زبان مناسب در تولیدات فرهنگی حق کودک است.
«روایت کتابهای درسی از هویت ملی برای کودکان و نوجوانان» عنوان مبحثی بود که مریم دانشگر، عضو هیئتعلمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، درباره آن صحبت کرد.
این پژوهشگر بر اساس مطالعات متعددی که درباره ارتباط هویت و زبان و آموزش انجام شده است، به تأثیرپذیری جریان آموزش از کتابهای درسی بهعنوان ابزار آموزش و تأثیرگذاری کتابهای درسی بر نگرش هویتی کودکان و نوجوانان پرداخت و گفت: نگرش هویتی کودکان و نوجوانان از زبانی که به آن سخن میگویند متأثر است و زبانی که افراد با آن صحبت میکنند تأثیر مستقیمی در هویت آنها میگذارد. بر اساس مطالعهای که درباره کودکان بین 6 تا 12 سال انجام شده، کودکان بر اساس زبانی که با آن سخن میگویند احساسات ملی متفاوتی از خود نشان میدهند. احساسات و نگرش هویتی آنها با هم متفاوت و تحت تأثیر زبانی است که با آن سخن میگویند. بحث دیگری که مطرح است بحث افتخار ملی است و توجه به زبان و ادبیات میتواند به فخر ملی منجر شود. احساس افتخار به کشور از عوامل متعددی میتواند تأثیر پذیرد.
دانشگر سپس به توصیف تحقیقی که در 23 کشور روی کودکان و نوجوانان انجام شده و تأثیر عواملی چون تاریخ، هنر، ورزش و ادبیات زبان در فخر ملی آنها پرداخت.
در انتهای بحث، این پژوهشگر به تحلیل وضعیت موجود پرداخت و با بیان اینکه با بررسی دادههای حاصل از بررسی 201 کتاب درسی به این نتیجه رسیده است که به مؤلفههای ادبیات و خط و زبان فارسی توجه جدّی نشده است و نسبت به ظرفیت موجود تلاش مناسبی صورت نگرفته است و محتوای ارائهشده در کتابها پاسخگوی حقوق کودکان و نوجوانان ایرانی در ارتباط با نیاز هویتیابی آنها نیست، گفت: برای چارهچویی در این زمینه باید چارچوب مفهومی مبتنی بر مفاهیم هویتی تهیه شود و با استفاده از مشورت متخصصان موضوعی در هر رشته، اقدام به تدوین برنامهای جامع برای ساماندهی الگوی هویت ملی و هویت زبانی در کتابهای درسی شود.
شیما ابراهیمی، عضو هیئتعلمی دانشگاه فردوسی مشهد، با نگاهی نو، به بررسی جایگاه زبان در کتابهای فارسی مدارس ایران پرداخت.

او کتابهای درسی را از مهمترین رسانههای آموزشی که نقش پُررنگی در نظام تعلیم و تربیت دارند دانست و گفت: کتابهای درسی قلب تپنده نظام آموزشیاند که رسالت انتقال دانش، پرورش مهارتهای تفکر و تقویت هویت فرهنگی دانشآموزان را بر عهده دارند. ادبیات هر ملت، انعکاسی از فرهنگ، آیین، آداب و رسوم آن ملت است که انتقال بخش عمدهای از آن به نسلهای مختلف از طریق کتاب درسی فارسی صورت میپذریرد. کتاب فارسی علاوه بر آموزش زبان، آموزش مهارتهای ادبی و ارزشهای اخلاقی و اجتماعی را نیز بر عهده دارد و در چند دهه گذشته، توجه نظام آموزشی به ترویج این ارزشها در مدارس و در پایههای پایینتر بسیار مطرح بوده است.
این پژوهشگر ادامه داد: پژوهشهای انجامشده مشخص کردهاند که کتابها و زبان استفادهشده در آنها اتکای بیش از حدی به رویکردهای سنتی دارند و همچنین، نیازهای متنوع دانشآموزان را نادیده گرفته و از زبان حسی و هیجانی استفاده بهینه نمیکنند. غفلت از غنای فرهنگی و نادیدهگرفتن خردهفرهنگهای زبانی و محدودشدن سطوح ابتدایی تفکر و نادیدهگرفتن انواع تفکر خلاقانه، نظاممند و آیندهنگر نیز از دیگر چالشهای مطرح است.
«جایگاه حقوق کودک در برنامه درسی فارسی» عنوان آخرین مقاله این پیشهمایش بود که حسین قاسمپورمقدم، عضو هیئتعلمی دانشگاه فرهنگیان تهران، به تبیین آن پرداخت.

او، با بیان اینکه بحثکردن درباره کودک کار هر کسی نیست، گفت: متأسفانه هر کسی درباره هر چیزی صحبت میکند. صرفِ داشتن تحصیلات درباره کودک یا کارکردن با کودک برای صحبت درباره حقوق کودک کافی نیست. به نظر من، هیچ کدام از اینها بهتنهایی کافی نیست و باید با کودک زندگی کنیم تا بتوانیم به دیدی جامع برسیم. دانشمندی که راجع به کودک تحقیق کرده یا شاعر و نویسندهای که درباره کودک مینویسد باید کودک را مانند خود بشناسد تا به درک کاملی برسد. هر چه جزئیات تحصیلات دانشگاهی درباره کودک بیشتر شده، از مسیر اصلی دورتر شدهایم و مایی که کودک را نمیشناسیم درباره کودک تصمیم میگیریم و میگوییم هنر و شعر و... باید اینگونه باشد؛ در حالی که کودک این را نمیگوید. از سویی دیگر، راجع به کودک، رشتهای صحبت میشود؛ مثلاً اگر رشته فردی زبانشناسی است، با عینک زبانشناسی راجع به کودک صحبت میکند.
او ادامه داد: برای بررسی دنیای کودک، باید فرهنگستان کودک داشته باشیم. فرهنگستان زبان فارسی نباید وارد مقوله کتابهای درسی کودک شود؛ بلکه باید اصولی بنویسد و سندی تولید کند که راهنمای عمل معلمان و مؤلفان و سنگ محکی برای تولیدات آنها باشد.
این نشست با پرسش و پاسخ به پایان رسید.
فایل صوتی این نشست را اینجـا بشنوید.
|