دومين روز از همايش معماري و سينما، صبح روز چهارشنبه، 26 دي ماه، در مجموعه هنرپژوهي نقش جهان فرهنگستان هنر جمهوري اسلاميايران با حضور استادان حوزه معماري و سينما، دانشجويان، هنرمندان و علاقه مندان اين دو حوزه ادامه يافت.
دومين روز از همايش معماري و سينما، صبح روز چهارشنبه، 26 دي ماه، در مجموعه هنرپژوهي نقش جهان فرهنگستان هنر با حضور استادان حوزه معماري و سينما، دانشجويان، هنرمندان و علاقه مندان اين دو حوزه ادامه يافت.
به گزارش روابط عمومي فرهنگستان هنر، اولين بخش از نشستهاي روز دوم همايش، با رياست سجادمحمد يارزاده، دبير اجرايي همايش معماري و سينما و رئيس مركز هنرپژوهي نقش جهان، آغاز شد. وي با ابراز اميدواري از تأثير مفيد و ارزنده مقالات و مباحث ارائه شده، بر ديدگاهها و تئوريهاي دست اندر كاران، دانشجويان و استادان در حوزه معماري و سينما گفت: «آنچه حاصل اين نشستهاست اين جريان را ايجاد خواهد كرد كه دوستان عرصه هنر سينما و معماري، با نگاه انديشمندانهتر، به اين مقولات بپردازند و نگاه واقع بينانهتري را به عرصه مجازي، كه در هر دو حرفه وجود دارد، پيدا كنند و به مباحث علميدر اين دو حوزه بيش از پيش بپردازند و رابطه اين دو حوزه را عميق تر و دقيق تر بررسي كنند.»
سپس كامران صفامنش، معمار و مديرعامل شركت صفامنش و همكاران، به عنوان اولين سخنران اين بخش، به ارائه مقاله خود با عنوان «طرح فيلمخانه ملي سينما» پرداخت.
وي در مقدمه به رابطه داستانگويي در معماري و سينما اشاره كرد و گفت: «همه ما ميدانيم معماري قبل از اينكه سينما به وجود بيايد به داستان پردازي ميپرداخت. با مجسمه و يا نقاشي و نمادها، بهخصوص در دوران رنسانس، آنچه در قصههاي مسيحي شكل ميگرفت و توصيف مجدد اين داستانها، در معماري انجام ميگرفت. اين حركت حتي تا انتهاي دوره پست مدرنيزم هم ادامه داشت و در شهري مثل تهران، اين قصه گويي در معماري، هنوز ادامه دارد.»
در ادامه وي به بحث طرح فيلمخانه ملي پرداخت و گفت: «فيلمخانه ملي را من بيش از ده سال پيش طراحي كرده بودم. مكان طراحي اين مجموعه، باغ تاريخي قاجاري (باغ فردوس) همراه با ساختمان قديميپر از نگارهها و انگارهها و ظرافتها، خود بهانهاي بود براي در هم ريختن زمان و مكان، روزمره و آغاز سفر به سرزمين خيال در قالب معماري و سينما براي دستيابي به حقيقت بيزمان و مكان، كه انگيزه اصلي جستجو در هر آن كسي است كه به نوعي به هنر سينما دلبستگي دارد. كه البته اين طرح به مرحله اجرا درنيامد. اين طرحها به صورتي بودند كه كاملاً اين تعامل سينما و معماري، در آنها در نظر گرفته شده بود و با استفاده از امكانات معماري، فضايي سينمايي به وجود ميآورد و اين دو حوزه، تأثير كاملاً متقابلي سر هم داشتند.»
صفامنش در ادامه به تشريح طرحها پرداخت و در انتها افزود: «آنچه مهم است نگاه كردن به اين موضوع است كه بحث تصوير چنان تحولي را در دنيا فراهم ميكند، كه كل جامعه و كل معماري و در واقع كل زندگي ما را تغيير ميدهد. نگاه ما به عنوان معماران و سينماگران، بايد به اين پديدهها و تغيير و تحولها باشد.»
سخنران بعدي اين همايش، مهندس محمود دهقاني هراتي، كارشناس ارشد پژوهش هنر و مدرس دانشگاه يزد، مقالهاي را با عنوان «حركت در معماري مسجد جامع يزد» ارائه كرد.
وي در ابتدا به ماهيت مشترك بين سينما و معماري، يعني ماهيت حركت، اشاره كرد و گفت: «تاريخ سينما، با تداعي حركت در تصاوير آغاز شد و ما اين حركت را به گونهاي متفاوت درهم معماري ميبينيم. همانطور كه در سينما با حركت دوربين مفهوم و معاني را تداعي ميكنيم، در معماري هم معاني و مفهوم با حركت تداعي ميشوند. اين حركت در معماري از سه جنبه قابل بررسي است: نحوه قرارگيري در تركيب بندي فضاها و تداعي حركت، تزيينات وابسته به فضاها و معماري و حركات موجود در آن و نحوه ايجاد ارتباط مردم با معماري و حركات ايجاد شده.»
وي براي تشريح موضوع مورد نظر خود، مسجدجامع يزد را به عنوان نمونه برگزيده اعلام كرد و با ارائه تصاويري از نقاط مختلف مسجد، با نقوش و تزيينات آن و افراد بازديدكننده و مردم مرتبط با آن، به توضيح موارد لازم پرداخت و پس از بررسي نقاط مشترك اين دو حوزه افزود: «تفاوت عمده حركت در سينما و معماري در موضوع عنصر پايدار و ايستا و عنصر متحركت است. در سينما حركت فيزيكي از مخاطب نميبينيم، مخاطب ايستا است و سينما (فيلم) حركت ميكند، ولي در معماري بالعكس مخاطب حركت ميكند و بنا و معماري ايستا و ثابت است.»
سپس بهزاد بلوكي با مقاله «آيمكس، معماري پيشرفته در خدمت سينماي تكنولوژيك»، به سخنراني و ارائه مقاله پرداخت.
وي با اشاره به ديدگاههاي گوناگون و وجوه مختلف قابل تأمل و بررسي در بحث تعامل ميان سينما و معماري و شباهتهاي ماهيت و شكل، از جمله نور، فضا، حركت، پرسپكتيو و ساير عناصر مشترك اين دو حوزه گفت: «در بحث تعامل اين دو حوزه، موضوعي كه كمتر بدان توجه شده است، جايي است كه معماري، سينما را در آغوش ميكشد و آن سالنهاي نمايش فيلم است، كه جزو كاربرديترين تعامل سينما و معماري است. در واقع سينما هنري است كه براي دريافتش از طرف مخاطب، بيشترين نياز را به معماري دارد.»
وي در مقالهاش سعي كرده بود به بررسي، بسترسازي مناسب براي ارائه نهايي محصولات سينمايي در سينماهاي (Imge maximum) Imax (آيمكس) كه ميتواند نمودي از تعامل عملكردي ميان معماري و سينما باشد بپردازد و در آن به مطالبي چون رفتارشناسي مخاطبان در برخورد با سينماهاي معمولي و Imax (آيمكس)، گونه شناسي مخاطبان اين نوع خاص از سينما، جذابيت هاي گردشگري آيمكس و شكل خاص سينما به عنوان يك نشانه شهري (Landmark) در ايجاد جذابيت در جهت جلب مخاطب پرداخته بود.
در پايان بخش اول روز دوم همايش، فيلم «پري» ساخته داريوش مهرجويي براي حاضران به نمايش درآمد.
همايش «تعامل سينما و معماري» در روز دوم، با نشست بعدازظهر به رياست شهرام جعفري نژاد، ادامه پيدا كرد.
در اين نشست، ابتدا محمدعلي حسين نژاد مقالهاي با عنوان «سيرتحولات معماري سينما در بستر تحولات اجتماعي» ارائه داد. حسين نژاد با اشاره به تاريخ تحول سينما و سالنهاي نمايش فيلم در طول تاريخ سينما گفت: «اكنون بيش از يك قرن است كه سينما به عنوان مكاني عمومي براي نمايش و تماشاي فيلم در بافت شهرهاي مدرن، به ويژه در كشورهاي غربي، وجود دارد. در طي اين دوران، جوامع شهري دچار تحولات اجتماعي زيادي شده است. اين تحولات اجتماعي موجب شده است كه نقش و كاركردهاي اجتماعي سينما نيز مدام در حال تغيير باشد.»
در ادامه همايش احمد طالبي نژاد، فيلمساز و منتقد سينما، مقاله خود را با عنوان «قطعه ناتمام، رابطه سينماي ايران با ساير هنرهاي ايراني» ارائه كرد. طالبي نژاد در مقاله خود به بررسي ارتباط سينما با ساير هنرهاي ايراني پرداخت و گفت: «سينماي ايران به دلايل گوناگون، رابطه اي زنده، پويا و كمال بخش با ذخاير فرهنگي و هنري اين سرزمين پهناور كه تاريخي چند هزار ساله را پشت سر خود دارد وعرض و طول آن سرشار از فرهنگها و خرده فرهنگهايي است كه از بدو پيدايش تمدن ايراني در تعامل با يكديگر هويت ملي ما را رقم زده اند، نداشته است.»
از جمله شاخصترين وجوه هنري اين سرزمين ادبيات، موسيقي، معماري، رقص، نگارگري و خطاطي و هنرهاي تزييني هستند كه هر يك به نحوي جلوهاي از شور و شعور و عشق را در ميان ايرانيان، بازتاب ميدهند.»
وي در مقاله خود كه به بررسي تأثير تحولات، بر طراحي معماري سالنهاي سينما از آغاز تا امروز پرداخته بود، تأثير تك تك دورههاي تاريخي، اجتماعي و هنري و سبكهاي مختلف را، بر سبكهاي سينمايي، به طور مستقيم، و همچنين بر سبكهاي معماري، مؤثر خواند.»
ولي با اشاره به كارگرداناني چون علي حاتمي، كه معماري اصيل و با شكوه ايراني را در فيلمهايش به تصوير ميكشيد، بهرام بيضايي، مسعود كيميايي، داريوش مهرجويي و ناصر تقوايي، به جلوههاي معماري در آثار آنان پرداخت و افزود: «از جمله فيلمهايي كه در آن، از معماري به عنوان يك عنصر و ويژگي در جهت نشان دادن معنا و مفهوم استفاده بسيار خوبي شده است، ميتوان به «حاجي آقا آكتور سينما»، «سارا»، ساخته داريوش مهرجويي و «اي ايران»، ساخته ناصر تقوايي اشاره كرد.»
وي در پايان تأكيد كرد: «بايد در نظر داشته باشيم كه از مكانهاي تاريخي و اصيل ايراني، فقط با نگاه توريستي استفاده نكنيم و از اين هنرهاي ملي و ويژگيهاي اصيل ايراني، در سينما و در جهت رشد و ارتقاي سينما بهره بگيريم.»
سپس محمد ديده باني و مژده درخشاني، مقاله «نماد، زبان بنا و تصاوير» را قرائت كردند. در اين مقاله، به نماد به عنوان سومين نوع نشانه، اشاره شده بود. از نگاه آنان نماد، زمينهاي است براي عينيت بخشيدن صورت به يك محتواي ذهني. آنها در مقاله خود، به اهميت نماد به عنوان عنصري تأثيرگذار در هنرهاي معماري و سينما پرداخته و آن را مورد تحليل و بررسي قرار دادند.
ديده باني در ادامه افزود: «آن زمان كه انسان انديشه را شناخت، در حقيقت مفهوم نماد نيز زاده شد و اين نماد است كه در ظرفهاي گوناگون زندگي ما روزي در اين و روزي در آن جاي ميگيرد. نماد در معنايي كه در تفكر اسلامي وجود دارد، هرگز از اين عالم جدا نخواهد شد. چرا كه در همه چيز معنايي نهان و دروني وجود دارد كه مكمل صورت خارج آن است. از سويي نقش ضروري زيباشناسي در كنار نمادگرايي، براي برقراري ارتباط اوليه مخاطب با اثر هنري و پايداري اين كندوكاو ذهني در آثار جاودانه هنر معماري و آثار تأثيرگذار هنر سينما، بسيار قابل تأمل است. از نماد ميتوان به عنوان فصل مشترك هنرهاي معماري و سينما نام برد.»
آخرين مقاله اين همايش، «تشريح پروژه استوديوي بين المللي هشتگرد» بود كه توسط مهران مخبر ارائه شد. وي در اين مقاله به معرفي اين پروژه به اجرا در نيامده، با استفاده از مستندات تصويري، پرداخت و خصوصيات طرح معماري استوديوي هشتگرد را به صورت كلي مورد بررسي قرارداد. مخبر در اين مقاله به دست آوردهاي مطالعات و طراحي استوديوي هشتگرد پرداخت و گفت: «از جمله دست آوردهاي پيش بيني شده براي اين پروژه ميتوان به ساختار و كاركردهاي استوديو و تأثير آن بر صنعت سينماي ايران، معرفي گسترده فعاليت استوديو در سطح داخلي و بين المللي، تهيه طرح توجيه اقتصادي، تهيه دو گزينه معماري توسط مهندسان مشاور ايراني و خارجي، انجام پژوهشهاي مرتبط با بازارهاي هدف و ارتقاء طرح به سطح يك منطقه ويژه سينمايي، برقراري ارتباط با جامعه بينالمللي فيلمسازي در جهت انتقال فناوري و سازماندهي آموزشهاي مورد نياز، آماده كردن زمينههاي طرح براي ورود به مرحله اجرايي و... اشاره كرد.»
در پايان همايش سينما و معماري سيدمحمد بهشتي دبيرعلميهمايش، به جمع بندي دو روز همايش پرداخت و گفت: «سينما و معماري در سطوح مختلف نسبتهايي با هم دارند و عليرغم اينكه اين اولين همايش ما در اين حوزه بود و شايد اولين بار بود كه اهالي سينما و معماري به طور جدي به موضوع تعامل اين دو حوزه توجه ميكردند، اما مقالات و بحثهاي ارائه شده در اين همايش، نشانداد كه نسبتهاي فراواني، ذاتاً ميان معماري و سينما وجود دارد، اما متأسفانه مسائل حوزه معماري و شهرسازي با مسائل سينماي ما خيلي پشت به هم به مسيرشان ادامه ميدهند، در عين اينكه بسيار به هم محتاج اند و بايد از هم بهره بگيرند.» وي در ادامه سخنانش ضمن ابزار اميدواري براي نزديكي هرچه بيشتر اين دو حوزه با هم و بهرهمندي از هم تأكيد كرد: «اين همايش، به عنوان اولين همايش، قابل قبول و خوب بود؛ اما بايد در سالهاي آينده صرفاً به طرح مقاله اكتفا نكنيم و لازم است نمايشگاههايي در اين رابطه، مرور فيلمها و دعوت از مستندسازان و فيلمسازان را داشته باشيم. زيرا اين حوزه به قدركافي سوژه براي مطرح شدن دارد و اين همايش ميتواند در آينده به يك رويداد بزرگ در عرصه معماري و سينما تبديل شود.»¬
قابل ذكر است مسعود كيميايي ، كارگردان سينماي كشورمان كه روز پيش به دليل بيماري در همايش غايب بود در ساعات آخر برگزاري اين همايش در محل برگزاري حاضر شد و با محققان و مسئولين برگزار كننده ديدار كرد.
|