در ابتداي جلسه، دکتر حسن بلخاري ضمن خوشامدگويي به مدعوين، به برخي از نقاط قوت و ضعف نظريات پير بورديو اشاره كرد و گفت: «نظريه بورديو داراي قطبهاي مستقل و وابسته است. قطبهاي وابسته بزرگترين مشکلشان اين است که هنر رسمي را ترويج ميدهند و اين خود باعث ميشود که هنر به ضد خودش تبديل شود، از اين جهت بزرگترين افت نظريه به شمار ميرود. اما قطبهاي مستقل نيز داراي سه مشکل اساسي است، کاهش و نزول ارزش، اقتدار و تسلط علمي، که هر کدام جاي بحث دارد.»
در ابتداي جلسه، دکتر حسن بلخاري ضمن خوشامدگويي به مدعوين، به برخي از نقاط قوت و ضعف نظريات پير بورديو اشاره كرد و گفت: «نظريه بورديو داراي قطبهاي مستقل و وابسته است. قطبهاي وابسته بزرگترين مشکلشان اين است که هنر رسمي را ترويج ميدهند و اين خود باعث ميشود که هنر به ضد خودش تبديل شود، از اين جهت بزرگترين افت نظريه به شمار ميرود. اما قطبهاي مستقل نيز داراي سه مشکل اساسي است، کاهش و نزول ارزش، اقتدار و تسلط علمي، که هر کدام جاي بحث دارد.»
دکتر فتوحي، رئيس انجمن دوستي ايران و فرانسه، در ابتدا مراتب سپاسگذاري خود را از استادان و فرهيختگاني كه با سخنراني خود به اين نشست غني ميبخشند، ابراز داشت و در ادامه درباره زندگي پير بورديو گفت: «وي در اوايل اوت سال 1930، در شهر كوچكي به نام مانكن، در منطقه پيرينه آتلانتيك در جنوب غربي فرانسه، به دنيا آمد. وي در خانوادهاي از طبقه متوسط پايين، پرورش يافت. بورديو در سال 1950 به پاريس رفت و در دانشسراي معتبري كه به طور سنتي مهد روشنفكران فلسفه بود، به تحصيل فلسفه پرداخت. در سال 1954 موفق به اخذ درجه دكتري شد. در سال 1958 به ارتش فرانسه پيوست و براي ادامه تحقيقات خود، در دانشگاه ادبيات الجزاير، به تحصيل مشغول شد و اين زماني بود كه كتاب «جامعه شناسي الجزاير» را كه در آن، انعكاس جنگ عليه سلطه فرانسه مطرح شده بود، به رشته تحرير درآورد. او كتابهايي با عنوان «زبان قدرت»، «انسان دانشگاهي»، «اشرافيت دولتي» و «اصول هنر» را نگاشت.
وي به سبب حضور مستمر در جنبشهاي اعتراض آميز و همچنين به علت نگارش سي عنوان كتاب و بيش از چهارصد مقاله، در رده جامعه شناسان بزرگي چون دوركيم و ميشل فوكو، قرار ميگيرد.
در سال 2002 مدال اكسوي را به خاطر تحقيقات فراوان دريافت كرد و در 23 ژانويه همان سال بر اثر سرطان در سن هفتاد سالگي، چشم از جهان فروبست.»
علي دهباشي، سر دبير مجله بخارا، در اين نشست گفت: «در مدت دو سال، مجله بخارا 57 شب را به برگزاري نشستهايي در باب مسائل ادبي و هنري اختصاص داده،البته به جز يک مورد كه به فلسفه اختصاص داشت. در دورههاي جديد بنا شد، جلسات تئوريک، به نقد ادبي و مسائل جامعه شناسي، مردم شناسي و فلسفه بپردازد. در اين راستا با آقاي دکتر فکوهي، عضو هيئت مديره انجمن جامعه شناسان، صحبت شد. در نتيجه قرار شد به نقد و بررسي آراءو عقايد دانشمندان برجستهاي مانند پير بورديو، لوي اشتراس، آيزا برلين و... پرداخته و در اين سلسله نشستها گنجانده شود.
از يک سال و نيم پيش کار ترجمه ويژه نامه بورديو را شروع و به اتمام رسانديم و در اين راه سردبير اين بخش دکتر فکوهي بودند. ايشان همچنين ترجمه متوني را بر عهده داشتند كه براي اولين بار ترجمه شده. اين متون به همراه آرا و سخنرانيهاي که امشب انجام ميشود به صورت ويژه نامه، منتشرخواهد شد. »
سجادمحمد يارزاده با اشاره به برگزاري 57 شب از سلسله برنامههاي بخارا گفت: «اميدوارم اين سلسله نشستها تداوم يابد و همانطور كه در اين نشستها به بررسي آثار و آراء دانشمندان ديگر كشورها پرداخته ميشود، به معرفي آثار و عقايد دانشمندان ايراني در خارج از مرزها نيز پرداخته شود.»
دكتر ناصر فكوهي در خصوص مردم شناسي بورديو كه كريستيان برومبرژه مقرر بود مورد بحث و بررسي قرار دهد، گفت: «اين بخش به دليل اهميت، عيناً به چاپ خواهد رسيد.
از ديدگاه برومبرژه، روشهاي مردم شناسانه را حتي،در شروع كار بورديو ميتوان مشاهده كرد.
وي در ادامه افزود: «كتاب «سلطه مذكر» به سلطه مذكر بر مؤنث اشاره ميكند و چگونگي به وجود آمدن اين سلطه را نشان ميدهد. بورديو در اين مورد ميگويد، همانطور كه مردان، سلطه مردانه را باز توليد ميكنند، زنان نيز در باز توليد سلطه مردانه نقش دارند. نكته جالب اينكه وي از يك مدل قبايلي استفاده ميكند و آن را به جامعه شهري تعميم ميدهد.
اين كتاب، يكي از بهترين نوشتههاي بورديو است كه به دليل مشكلات زباني، هنوز ترجمه نشده است.»
خانم سارا شريعتي، عضو هيئت علميدانشگاه الزهرا، درباره جامعه شناسي دين بورديو گفت: «درباره جامعه شناسي دين بورديو، بايد بگوييم، بورديو وامدار سه نظريه در جامعه شناسي ديني است و تلفيقي از آن ايجاد ميكند.
بورديو آنجا كه ميگويد جامعه شناسي دين فصلي از جامعه شناسي معرفت است، اين نظريه را از «دوركيم» وام گرفته و ميگويد: دين مانند سيمان يک جامعه است پس دين ميتواند بخشي از جامعه شناسي معرفت باشد. اما دوركيم به وجه اقتصادي دين توجه نكرده، اينجا «ماركس» وارد كار ميشود، يعني بورديو از اقتصاد سمبليك نام ميبرد و از مجموعه لغات روابط اقتصادي، در دين استفاده ميكند و به بازار دين، عرضه دين، تقاضاي دين، سرمايه ديني، فقير شدن ديني، سلطه و منفعت ديني و... نام ميبرد؛ اما با مطرح شدن استقلال زدايي از دين، باز به نقطه كور ميرسد و اين بار به سراغ «وبر» ميرود. از جامعه شناسي ديني به عنوان فصلي از جامعه شناسي قدرت ياد ميكند و ميگويد: زماني كه انديشيدم در مورد كشيش، جادوگر و پيامبر، ميداني ايجاد شد، پس به تئوري ميدانها رسيدم.»
وي در ادامه افزود: «البته آنچه كه در جامعه شناسي دين بورديو مهم است، پرسشي است كه بورديو از جامعه شناسي دين دارد. نميتوان به دين به عنوان يك رويكرد جامعه شناختي پرداخت، چرا؟ چون كه ما يا متدين به دين هستيم و به همين دليل نميتوانيم فاصله لازم را با ميدان ديني حفظ كنيم و يا اينكه ما متدين نيستيم، پس اطلاعات لازم و كافي را براي تحليل از دين نداريم.»
دکتر شهرام پرستش، عضو هيئت علميدانشگاه مازندران نيز ميگويد: «بورديو جامعه شناسي را علم آزادي ميداند، آزادي از شرايطي كه در آن زندگي ميكنيم. بورديو از دو سنت پوزيتيويسم و تأويلگرا به عنوان ستاره قطبي و قطب نما در فهم جامعهشناسي نام ميبرد و ميگويد: پوزيتيويسم جهان ذهني است در سطح هستي شناسي و برخلاف تأويلگرا که جهان را به منزله نظم ساخته شده ميداند.
پير بورديو ميگويد: توقف در هر دو برنامه به يک ذات گرايي ميانجامد. همچنين ميگويد: اگر ميخواهيم مدل ديگر جهان اجتماعي را ببينم بايد روي سنگ بناي ديگري در نقطه سومي باشيم. چرا كه بورديو، متفاوت با مارکس، دورکيم و وبر کار ميکند.
از ديدگاه بورديو، هنر و فلسفه کليت زندگي است و شاگردان پير بورديو نيز برنامههاي وي را ادامه داده و روز به روز در حال تقويت آن هستند.»