دكتر سيد محسن فاطمي، استاد دانشگاه بريتيش كلمبيا:
فقر خردمندي؛ درد انسان امروز
|
«تفسير يونگ از هنر امري آشكار كننده است كه به نامشخص و نا آشنا ميپردازد. هنرمند نيز كارش آفرينش چيزي است كه در پرتوي از ابهام و اسرار قرار گرفته است.»
« تفسير يونگ از هنر امري آشكار كننده است كه به نامشخص و نا آشنا ميپردازد. هنرمند نيز كارش آفرينش چيزي است كه در پرتوي از ابهام و اسرار قرار گرفته است.»
به گزارش روابط عمومي مركز هنر پژوهي نقش جهان، وابسته به فرهنگستان هنر، دكتر سيد محسن فاطمي، استاد دانشگاه بريتيش كلمبيا، يكشنبه 25 فروردين در اين مركز، پيرامون نشانه و سمبل از نگاه يونگ، سخنراني كرد. او گفت:« سعي يونگ بر اين است كه مفاهيم ناگسستني در سطوح مختلف را در يك طرح كلان، با روابطی که با ناخودآگاه دارد، كشف كند. راه سمبلها انسان را به مسير درك و استنباط معنويت سوق ميدهد، حال آنكه زمينههاي مرتبط با تكنولوژي و دانش، حاصل راه نشانهها است.»
فاطمي خاطر نشان كرد:«سمبلها آشكار كننده دنياي پيچيده و آكنده از ابهام و ايهام هستند؛ اما پس از دوره روشنگري و فاصله از نشانهها، جهانِ انسان معاصر آري از سمبل شد. بنابراين ما در دانايي و علم، ثروتمند، و درحكمت و خردمندي، فقير شديم و درد انسان امروز همين است.»
او در ادامه افزود:«در مكتب يونگ ما يك خود اول و يك خود دوم داريم كه كاملاً از يكديگر آگاه و مرتبط با شخصيت هستند. خود اول ما خود زميني است، پس ممكن است آنقدر در آن فرو رويم كه از خود دوم كه ما را به سوي استعلا و سلامت سوق ميدهد، فاصله بگيريم. مشكل ما مسئله يك تمدن بيمار است، كه در حصارهاي مادي گرفتار شده و بارقههاي معنويت در آن پژمرده و روبه افول است.»
فاطمي با اشاره به جايگاه فطرت و معنويت در نظريات فلاسفه و عارفان ايران تصريح كرد: «انسان براي رهايي يا به مستي و يا به مشغوليت بيش از حد پناه ميبرد. اما يونگ معتقد است؛ تا زماني كه گرفتار اين سراب هستيم، واقعيت مربوط به زمينههاي خود را به خوبي درك نميكنيم.»
دكتر محسن فاطمي در بخش ديگري از سخنان خود به نظريات يونگ درباره ناخودآگاه جمعي اشاره كرد و گفت: «ااو ناخودآگاه فردي را ناشي از تجربيات شخصي و جمعي مرتبط با كهن الگوها ميداند و معتقد است سمبلها در ناخودآگاه جمعي معنا ميشوند.»
|
|
|
|
|
زمان انتشار: چهارشنبه ٢٨ فروردين ١٣٨٧ - ١١:٤٣ | نسخه چاپي