با حضور اعضاي نشانهشناسي هنر فرهنگستان هنر بررسي شد
«سير زايشي معنا در گفتمانهاي هنري»
|
نشست"سير زايشي معنا در گفتمانهاي هنري"با بررسي نمونههايي از تبليغات تلويزيوني، روز چهارشنبه پنجم مهرماه در مجموعه هنر پژوهي نقش جهان برگزار شد.
نشست"سير زايشي معنا در گفتمانهاي هنري"با بررسي نمونههايي از تبليغات تلويزيوني، روز چهارشنبه پنجم مهرماه در مجموعه هنر پژوهي نقش جهان برگزار شد.
به گزارش روابط عمومي فرهنگستان هنر، اين نشست كه سخنراني آن را دكتر بابك معين عضو گروه پژوهشي نشانه شناسي هنر در فرهنگستان هنر عهده دار بود، با حضور جمعي ديگر از اعضاي گروه پژوهشي نشانه شناسي هنر فرهنگستان هنر صورت گرفت.
دكتر معين در ابتداي بحث خود در رابطه با سير زايشي معنا در گفتمانهاي هنري گفت :« اصولاً در ارتباط ميان نشانه شناسي به عنوان يك رويكرد، اين سئوال مطرح ميشود كه چرا با تبليغات ارتباط برقرار ميكند و اينكه در نشانه شناسي مدرن خود كالا و شي از چه ارزش معنايي برخوردارند؟ در اين سخنراني سعي ميشود به تعريف و تحليل يكي از تئوريهاي گريماس به عنوان سير زايشي معنا پرداخته شود . بر اساس اين تئوري نشانه شناسي علم، رويكردي است كه به چگونگي ظاهر شدن معنا ميپردازد.موضوع نشانه شناسي به نوعي نشانهشناسي نيست، بلكه معنا است؛ گريماس از معنا صحبت ميكند و اينكه چگونه معنا ظاهر ميشود. اصولاً نشانه شناسي به تحليل سير معنا از ژرفساخت گفتمان يا همان جايگاه مقولههاي بنيادين، به روي ساخت معنا كه ما در آن معنا را به صورت بنيادين و عيني ميبينيم ، ميپردازد.»
دكتر معين در ادامه صحبتهايش دربارة نشانه شناسي تبليغات گفت :« در مفهوم نشانه شناسي، خود كالا و شي يك موضوع معنايي است و كالا و شي در يك سطح مطرح ميشوند. در جايي معتقدند كه كالا و شي به عنوان يك عنصركاربردي براي برطرف ساختن نياز مصرف كنندگان مطرح ميشود ولي در جايي ديگر اعتقاد بر كالا نشانه است، كه در برگيرنده نيازهاي هستي شناسي و فرهنگي مصرف كنندگان است.
در نشانه شناسي مدرن نشانه شناسي وارد يك چرخة روايتي شده است و خيلي از نشانه شناسان ايتاليايي معتقدند كه حتي شيء ميتواند يك سوژة تلفيقي نيز باشد. در اينجا خود كالا و شيء به عنوان يك موضوع نشانهاي و معنايي ميتوانند وارد يك چرخة روايي شوند.»
دكتر معين در بخش دوم از صحبتهايش به بحث مقولههاي معناشناختي گفتمان پرداخت ، او در اين باره گفت :" در ژرف ساخت گفتمان مقولهها به صورت عيني وجود دارند. در اينجا چگونگي ظاهر شدن معنا در واقع اشاره به زايش معنا از ساختارهاي ژرف و بنيادين گفتمان دارد كه جايگاه مقولههاي بنيادين است تا رويهي گفتمان كه در آن اين مقولههاي معنايي بنيادين تجلي پيدا ميكنند ، دنبال شود. در اينجا براساس تعاريف و تحليلهاي داده شده از اين تئوري به اين سئوال كه آيا ميتوان سير زايشي معنا را در گفتمانهاي هنري پياده كرد، جواب مثبت داده ميشود.»
دكتر معين در ادامة بحث و براي كاربردي تر شدن صحبتهايش به نمايش پارهاي از تصاوير تبليغاتي مارك " ليوايز " پرداخت. او در اين باره گفت:« در ماركهاي تبليغاتي آنچه كه خيلي مهم است، حس گفتمانيهاي تبليغاتي است، مثلاً مقولههاي هويتي معنايي مارك " ليوايز " را ميتوان به چهار دستة : لجام گسيختگي يا شورشگري، آزادگي و رهيدگي، اعتماد به نفس و جذابيتهاي جنسي تقسيم كرد. هميشه مديريت كمپانيهاي بزرگ بايد مديريت زير ساختي كالاهاي خودشان را هم مدنظر قرار بگيرند.»
سپس دكتر معين در ادامة بحث خود به تبليغات يا گفتمانهاي هنري آب معدني اسپانيا و تحليل رنگ و نشانه در اين تبليغات پرداخت. دكتر معين در اين بخش از صحبتهايشان به نمايش سه مدل مختلف از سطحهاي مختلف معنايي آب پرداختند. او در اين باره گفت: « ارائه مدلهاي مختلف از گفتمانهاي تبليغاتي آب از كشورهاي مختلف، بحث زندگي و احياء را در روي ساخت آب معدني نشان ميدهد.» سپس به بررسي نمونههايي از تصاوير و مدلهاي تبليغاتي آب معدني "دماوند" پرداختند.
دكتر معين در پايان صحبت هايشان و به عنوان يك جمعبندي كلي از بحث گفت:"در ژرف ساخت گفتمانها و در آن قسمتي كه مقولههاي معنايي خودشان را نشان ميدهند. بافت معنايي و فرهنگي هر منطقه ميتواند در آن مقولههاي بنيادين و معنايي تأثير مستقيم و مؤثر داشته باشد.»
گفتني است كه اين نشست با جلسه پرسش و پاسخ ميان اساتيد و حاضرين پايان يافت.
|
|
|
|
|
زمان انتشار: شنبه ٨ مهر ١٣٨٥ - ٠٩:٣٨ | نسخه چاپي