به دنبال سلسله مباحث نظري و تئوري نقد و سير تحولات مكاتب نقد هنري، نشست " تأثيرات روانشناسانه هنر مدرن : نئوفيگوراتيسم و نئوابژكتيويسيم " به همت گروه پژوهشي نقد هنر فرهنگستان هنر در مجموعه هنر پژوهي نقش جهان برگزار شد.
به دنبال سلسله مباحث نظري و تئوري نقد و سير تحولات مكاتب نقد هنري، نشست " تأثيرات روانشناسانه هنر مدرن : نئوفيگوراتيسم و نئوابژكتيويسيم " به همت گروه پژوهشي نقد هنر فرهنگستان هنر در مجموعه هنر پژوهي نقش جهان برگزار شد.
به گزارش روابط عمومي فرهنگستان هنر، در اين برنامه كه دكتر مهرداد احمديان و حبيبالله درخشاني ، از اعضاي گروه پژوهشي نقد هنر، حضور داشتند ابتدا جايگاه تاريخي و ريشههاي اجتماعي اين نحله فكري مورد بررسي قرار گرفت.
مهرداد احمديان با اشاره به اينكه نئواكسپرسيونيسم و نئوابژكتيويسيم هر دو از مكاتب هنري بعد از جنگ جهاني دوم هستند ، هر دو شاخه را مختص اروپاي شمالي معرفي كرد و گفت:" اين نهضتها تحت تأثير نفرت مردم آلمان از نازيسم و عملاً بر عليه نحلههاي رايج دوره نازيسم قد علم كردهاند."
وي با تأكيد بر اينكه فيگوراتيو شاخصه بارز اين سبك است ، دلايل فرهنگي و روانشناسي را زير بناي اين گرايش دانست و در ادامه توضيح داد :" علت فيگوراتيو خواندن اين نهضت، پيشرفت موازي و همزمان آن در آلمان و انگليس با شاخصههاي مشترك توجه به مفهوم جسمانيت يا واقعيت جسماني است."
دكترحبيبالله درخشاني نيز در ادامه توضيحات دكترمهرداد احمديان پيرامون ويژگيهاي اين دو مكتب گفت:" نقاشان اكسپرسيونيسم داراي قلم و بيان قوي با تكنيك خاص رنگهاي از هم گسيخته بودند. شخصيتهاي فعال در نئوابژكتيويته آلمان ( 1920) نيز با جهتگيري در تكنيك ميخواستند با دقت زيبا و موشكافانه ، به از هم گسيختگي توجه كنند؛ چيزي كه پيشتر با اين ريزنگري به آن توجه نشده بود."
دكتر درخشاني يادآور شد:" اكسپرسيونيسم بيشتر به عواطف و احساسات فردي توجه ميكند، اما نئوابژكتيويسم بيشتر به خود انسان و بيان فردي توجه دارد."
وي در ادامه ضمن نشان دادن تصاويري از آثار " فرانسيس بيكن " به عنوان يكي از نقاشان مطرح و نمونه بارز اين سبك ، به توضيح سبك كارهاي اين هنرمند پرداخت و گفت: "آثار بيكن از نظر ساختار فضايي بسيار منحصر به فرد است. در آثار او نوعي تعليق فضايي ديده ميشود كه با توجه به پالت رنگي خاصش بروز پيدا ميكند. همچنين سمبوليسم بدون رنگهاي زرد، نارنجي و سبز به حدي در كارهاي او مهم است كه ويژگيهاي منحصر به فردي را برايش به ارمغان آورده است."
احمديان در بخش ديگري از سخنان خود ضمن ارائه توضيحاتي مبني بر تقابل حركت وتوقف در آثار بيكن و ديگر نقاشان اين سبك با اشاره به عقايد " لاكان " گفت: "علت و عامل متوقف كردن حركت از نظر لاكان عامل شيطان است و هرجا حركت ادامه دارد، ابدي و عزلي است."
وي همچنين در تكميل مفهوم Corporatism تصريح كرد :" اين مفهوم نوعي فضاي جسماني معلق يا فضاي واسطه بين فضاي ناخودآگاه و جسم فيزيكي و يا به تعبيري تعليق بين ناخودآگاه جسماني و تجربه جسماني يا فيزيكي است."
درخشاني نيز در توضيح فضاي غالب بر اين آثار گفت:" بعد از 1920 هنرمندان اروپا ، تحت تأثير فضاي وهم آلود جنگ و يأس و وحشت، معتقد بودند يك تمدن بزرگ در حال دفن شدن در خرابههاي خودش است به همين دليل فرم غالب بر فضاي آثار مخوف و پر از اغراق و هيجان است كه به طور عمده با ضرب قلم و رنگهاي تند نشان داده شده است."
دكتر درخشاني در خاتمه يادآور شد :" بعدها و در ذيل جريان نئوابژكتيويسم، " نئوپيريميتيو "- ها فعاليت خود را آغاز كردند كه هنر آنها معرفي پژواك هنر متافيزيكي بود كه پيشتر در كار بعضي نقاشان ايتاليايي رايج شده بود."
در پايان اين نشست مهرداد احمديان ضمن يادآوري اينكه در آثار هنرمندان معاصر ايران " نئوفيگوراتيو " زياد جريان دارد ، چند اسلايد از عكسهاي آرماني " استپانيان " ،از عكاسان معاصر كه چندي پيش آثار تركيبي از عكس و نقاشي در نمايشگاه "پنجرههاي نقرهاي" موزه هنرهاي معاصر ارائه شده بود ، گفت :"در اين آثار در كنار تقابل بين حركت و توقف، تأثيرات روانشناسي، تقابل زندگي و مرگ به واسطة اضطراب از ناشناختهها و خاطرهها به صورت ملموس نشان داده شده است."
|