به مناسبت برگزاري همايش بينالمللي طبيعت در هنر شرق، نمايشگاهي از آثار نقاشان ايراني در مركز فرهنگي هنري صبا برگزار شده است كه به همين منظور اولين جلسه نقد و بررسي آثار، با حضور هنرمندان و علاقهمندان به نقاشي روز دوشنبه 28 آذر ماه در اين مركز تشكيل شد. به مناسبت برگزاري همايش بينالمللي طبيعت در هنر شرق، نمايشگاهي از آثار نقاشان ايراني در مركز فرهنگي هنري صبا برگزار شده است كه به همين منظور اولين جلسه نقد و بررسي آثار، با حضور هنرمندان و علاقهمندان به نقاشي روز دوشنبه 28 آذر ماه در اين مركز تشكيل شد.
به گزارش روابط عمومي فرهنگستان هنر ، ابتدا آيدين آغداشلو از رابطه تنگاتنگ مبحث طبيعت و هنر شرق ياد كرد و گفت: «يك چيزي منظر شرق را از منظر غرب متفاوت ميكند. نگاه به موضوعي ثابت براي افراد مختلف نميتواند برداشتهاي متفاوتي ايجاد كند مگر آنكه انسان نقطه ديدش را عوض كند و از جايي ديگر به نوعي ديگر نگاه كند. شرق نقشه جغرافيايي بسيار پيچيدهاي است و ميان هنر چين و ژاپن با مصر و شمال آفريقا تفاوتهاي بسياري ديده ميشود.» وي درباره خصوصيات نگاه شرقي گفت: «عادت داريم با خرد و عقل به جهان نگاه كنيم و منظر كلي را فاقد اهميت ميدانيم. منظر را به عناصر مختلف تجزيه ميكنيم و با كنار هم چيني عناصر، نه خود منظر بلكه اجزاي منظر را نمايش ميدهيم. در كليت چيزي ديده نميشود و خلقت در اجزاي مختلف است كه حاصل عنايت و خلقت اوست و اين اجزاي مختلف بهانهاي ميشوند تا كليت نشان داده شود. البته نقاشي اروپايي نيز در اواخر قرون وسطي و اوايل رنسانس، اين ديدگاه را داشته است، چون هر دو ذهنيت در يك حيطه صورت ميگرفته است. از اين دوره به بعد است كه با چشمانداز به عنوان منظر روبرو هستيم. از دوره رنسانس اين منظر جايگزين منظره تجزيه شده ميشود، مثل منظرههاي داوينچي يا سانز. در اينجا درختها تشخيص داده ميشود ولي كل منظره است كه به صورت تودهاي از درختها مهم و ارزشمند است.» وي در ادامه گفت: « چرا تجزيه انجام ميشود و تفاوت در كجاست؟ تجزيه جهان به عناصر تشكيل دهنده در تفكر انسان اين سوي عالم، در جستجوي مركزيت خلقت است. هنرمند ايراني در جستجوي باغ و ثبت موعود است. لذا عوامل و عناصر را ميشناسد و آنها را دوباره در كنار هم قرار ميدهد و منظري را ارائه ميدهد كه واقعي نيست بلكه منظر موعود مدنظر است. به همين دليل است كه در هيچ نقاشي قبل از قرن 17، منظر واقعي را در كار هنرمندان شرق نميبينيم. وي افزود :در نگارگري ايراني ، طبيعت به معناي واقعي جاي كمتر دارد. هيچگاه در يك نگاره دشت بزرگ يا كوير را نميبينيد و فضاي بارش برف در هيچ تصويري ديده نميشود. چطور به اين بخش از طبيعت بياعتنايي شده است . نكته و رمز اين مطلب در تفسير آيه اي از قرآن است : "انسان اصل و برتر از ديگر مخلوقات است و ماه و خورشيد براي ديده شدن جهان بوسيله انسان درست شدهاند". در حقيقت اگر كوير را نميكشد و طبيعت را به گونهاي ميكشد كه ممكن است در آن واحد به آن شكل متصور نباشد ، منظور آن است كه نگارگر ايراني ميكوشد جايگاه انسان را در فاخرترين مرتبه بيابد و آرزو كند.» وي سپس درباره كارهاي استاد محجوبي گفت : «انسان در كارهاي ايشان به هيچوجه حضور ندارد و مناظر كارهاي ايشان عيني نيستند ؛ آرزو و دلدادگي و دلشدگي مشخصه بارز كارهاي ايشان است.» بعد از سخنان آغداشلو ، محجوبي در سخناني كوتاه به شيوههاي گوناگون بيان هنري در جوامع مختلف اشاره كرد و تنوع عظيم هنري موجود در جهان را به خاطر باطن شگفتانگيز انسان و ميل جستجوگري او در رسيدن به تعالي ذكر كرد. حبيب... صادقي هم در طي سخناني به بررسي آموزشهاي مختلف در نقاشي پرداخت و تفاوتهاي ميان نقاشان مشرق زمين و نقاشان اروپايي را خاطر نشان ساخت. وي سلطه فكري حاكم بر محيط زندگي را در شكلگيري نحوه برخورد هنري با اثر مهم دانست و از اين منظر نيز نقاشيهاي شرق و غرب را به دليل آرامي مختلف و نگاه متفاوت اين دو منطقه به زندگي و عناصر آن قابل تأمل و تعمق دانست. وي در تأييد صحبتهاي آغداشلو كه كارهاي صادقي را نوعي منظره گرداگرد اسطوره دانست ، گفت :« اسطوره خيال جمعي است و خيال اسطوره فردي ، اين مجموعهها ، عينيت را همراه خيال ميكند و به دنبال جوهره معنوي عناصر و اشياء ميگردد ؛ به دنبال آن كه هدف است و مركز.» گفتني است اين جلسه با پذيرايي از حضار به پايان رسيد. |
||
نام : | |
ایمیل : | |
*نظرات : | |
متن تصویر: | |