فرهنگستان هنر در ادامه سلسله همايشهاي جهاني شدن و هنر اقدام به برگزاري نشستي تحت عنوان ايران و آسياي صغير كرده است. مراسم افتتاحيه اين برنامه، روز گذشته 30 آبان با حضور مدعوين و سخنراناني همچون دكتر نامورمطلق، دكتر لاله، محمد كايا، رايزن فرهنگي ايران در تركيه، دكتر حسن بلخاري، دكتر احمديان، ابوالحسن خلج منفرد، فرشيد دلخواه و خانمها ثريا كاراجابيك و سپييده يغمايي برگزار شد.
فرهنگستان هنر در ادامه سلسله همايشهاي جهاني شدن و هنر اقدام به برگزاري نشستي تحت عنوان ايران و آسياي صغير كرده است. مراسم افتتاحيه اين برنامه، روز گذشته 30 آبان با حضور مدعوين و سخنراناني همچون دكتر نامورمطلق، دكتر لاله، محمد كايا، رايزن فرهنگي ايران در تركيه، دكتر حسن بلخاري، دكتر احمديان، ابوالحسن خلج منفرد، فرشيد دلخواه و خانمها ثريا كاراجابيك و سپييده يغمايي برگزار شد.
گفتني است اين نشست سومين همانديشي است كه در اين راستا برگزار ميشود. در مراسم افتتاحيه در ابتدا عبدالحسين لاله دبير همايش و عضو هيئت علمي فرهنگستان ضمن خوش آمدگويي به ميهمانان ايراني و ترك به بيان مطالبي درخصوص نحوه انتخاب مقالات ارسالي و هدف از برگزاري اين همايش به صحبت پرداخت و افزود كه نشست بعدي اين همايش در آنكارا خواهد بود و بخشي از مقالات ارسالي كه تأييد شده در تركيه قرائت خواهد شد.
سپس دكتر نامورمطلق با صحبت درخصوص ارتباط گسترده و ديرينه دو كشور كهن يعني ايران و تركيه، نقطه مشترك فرهنگي در كشور را در اشتراك مذهب اين دو كشور اعلام كرد و افزود كه تمدن اين دو كشور با مايه اسلام به هم پيوند خورده است. در ادامه گفت كه بحث جهاني شدن در عصر حاضر هم ميتواند مثبت باشد و هم خطر آفرين و براي اين امر نسخههاي زيادي پيچيده شده كه ميتواند مشتمل بر احاطه يك فرهنگ بر فرهنگ ديگر باشد كه اين به صلاح ملتهايي همانند ايران و تركيه كه سابقه فرهنگي و تمدن كهني دارند نميتواند باشد.
وي با اشاره به حضور تاريخي مولانا در قونيه اين امر را نيز از نقاط مشترك فرهنگي دو كشور خواند.
محمد كايا ديگر سخنراني بود كه در مراسم افتتاحيه به صحبت پرداخت، وي با اشاره به قدمت 300 ساله ارتباط و فرهنگ مشترك دو كشور اضافه كرد كه اين دو كشور در مقاطعي زير دولت واحد و در برخي مقاطع به صورت مستقل اداره شدهاند و از نظر حضور عالمان و قرارگرفتن در جاده ابريشم داراي نقطه نظرهاي مشترك فراواني هستند كه اين اشتراك بعد از حضور اسلام به اوج خود رسيد.
وي اضافه كرد كه جهاني شدن از احتياجات روزمره است كه دير يا زود قطعاً اتفاق ميافتد، بنابراين به جاي قرارگرفتن در مقابل جهاني شدن بايد آن را ارزيابي كرد و به جهت گسترش آن كمك كرد.
در ادامه دكتر بلخاري با ارائه صحبتهايي درخصوص مفهوم جهاني شدن و نقش حكمت و هنر در تصحيح روند جهاني شدن گفت:" در كل اين نكته به دليل برخي مباني فلسفي قابل تعريف نيست. زيرا پايههاي آن به دليل نداشتن هماهنگي استوار نميماند." وي تأثير رسانهها، سياست، اقتصاد و برخي مباني فرهنگي را بسيار جدي خواند و اضافه كرد كه در پايههاي اين مبحث به دليل نبود ائتلاف و وجود تعارض نميتواند آن طور كه بايد در مسير صحيح خود قرار گيرد.
وي اضافه كرد جهاني شدن سه ديدگاه دارد: 1. ميتواند معادل غربي شدن باشد 2. مثبت باشد يعني جهاني شدن فرصت خوبي است براي تقسيم عادلانه فرصتها 3. به جهاني شدن واقع بينانه بنگريم يعني آن را انتخاب كنيم و نگذاريم انتخاب بشويم.
در ادامه اين همايش و بعد از مراسم افتتاحيه نشستي با حضور سخنرانان برگزار شد .
در ابتدا مهرداد احمديان رئيس جلسه با معرفي هنر مدرن نقاشي در تركيه به سخنراني پرداختند و به تحليل آثار تني چند از هنرمندان تركيه در اين سبك پرداختند.
پس از ايشان مقاله ابوالحسن خلج منفرد تحت عنوان ميراث فرهنگي مشترك ايران و تركيه و تأثيري كه هر كشور بر فرهنگ كشور ديگر داشته است، قرائت شد.
فرشيد دلخواه نيز در اين مراسم در خصوص روند مفهومي تجربه مدرنيته در شهرهايي از منطقه آسياي صغير و مقوله سنت و مدرنيسم و فلسفه اين دو بحث پرداخت. ثريا كاراجابيگ نيز صحبتهاي خود را با عنوان جهاني شدن و تئاتر قرائت كردند و از تقليد و كپي هنرمندان تركيه در عرصه تئاتر و نقاشي و نويسندگي انتقاد كرد و از تصاحب آداب و رسوم كهن خود صحبت به ميان آورد و جهاني شدن را نوعي فرار يا پناه بردن به اين مقوله در اين شرايط خواند.
سپس سپيده يغمايي در خصوص شهرهاي جهاني يا شهرهاي دوگانه و نحوه بازسازي شهرها با توجه به بافت سنتي آن سخنراني كرد و افزود كه اين بافتهاي سنتي در كشورهاي اروپايي نه تنها از ميان نميرود، بلكه تبديل به مراكز توريستي مهم ميشود. وي با اشاره به معماري كه انعكاس دهنده فرهنگ و ارزش و مفاهيم آن است ،بازسازي را بسيار مهم برشمرد و اين دو شهر را در يك پروسه بيهويت شدن قرار داد ( از لحاظ و بازسازي ) و حتي رويدادهاي جهاني را در دو مقوله فرهنگ و سرمايه تقسيمبندي كرد.
در اين نشست محمدخزايي به عنوان آخرين سخنران به حضور عناصر تزئيني در دوران سلجوقيان اشاره كرد و به پربار بودن اين عناصر از لحاظ فرهنگي ، هنري و ادبي در دوران 5 تا 7 هجري اشاره كرد. او خراسان را مهمترين وجه اين تمدن خواند و به عرفا ، دانشمندان و فلاسفه اين دوران و مهاجر نشين كه بر اثر حمله مغولها به خراسان به سوي قونيه شد اشاره كرد.
|