نشستهای تخصصی همایش بین المللی طبیعت در هنر شرق عصر روز یکشنبه 13 آذرماه در تالار وحدت تهران و با حضور علاقه مندان به هنر و فرهنگ آغاز شد.
نشستهای تخصصی همایش بین المللی طبیعت در هنر شرق عصر روز یکشنبه 13 آذرماه در تالار وحدت تهران و با حضور علاقه مندان به هنر و فرهنگ آغاز شد.
در نشست اول که مدیریت آن برعهده دکتر مهرداد احمدیان بود، ابتدا دکتر رامین جهانبگلو در دو بخش انگلیسی و فارسی به بحث درباره "طبیعت در اندیشه های تاگور" پرداخت.
یکی بودن مطلق همه جانها در طبیعت جهانبگلو اندیشه تاگور در زمینه طبیعت را سیری صعودی از صورتهای پست تر به بالاترین مرحله تکامل دانست و گفت: "خرد بشری از پایه انسان جسمانی به انسان شخصی ارتقا می یابد و هنرمند با جامعیت بخشیدن به مناسبات، به یگانگی ذاتی می رسد."
او سپس به نظرات تاگور در مورد آموزش پرداخت و گفت: "تاگور می گوید آموزش مثل کشتی ای است که گران بهاترین کالا را با خود همراه دارد. ما از طریق آموزش، انسانها را به طبیعت نزدیک می کنیم. نخستین گام در آموزش، سرشار ساختن روح کودک از طبیعت است."
وی درباره روحیات تاگور گفت: "تاگور طبیعت را مورد ستایش قرار می داد و جهت پالایش روح ناآرام و بی قرار آن و همچنین برای شفای روحی و جسمی موجودات به دعا می پرداخت و در مقام یک انسان پیشرو به یکی بودن مطلق همه جانها معتقد بود."
وی در ادامه گفت: "به گفته تاگور، از نظر گاه ساناتان، واقعیت به منزله امر حاضر مطلق و جاودانه است و دارما به مثابه ظهور کیهان شناسانه آن و به عنوان اصل یا قانون است. در حقیقت بهشت فی نفسه فقط می تواند با انطباق حیات فانی انسان در یک زندگی ابدی تحقق یابد و یا قابل تصور باشد."
وی در ادامه به جاودانگی جوهر انسان در اندیشه تاگور پرداخت و گفت: " برای تاگور، جوهر انسان در جاودانگی است که در ذات وجود آدمی است. در حقیقت تجلی دارما در او چیزی نیست مگر همان ظهور جاودانگی آدمی. از دید تاگور، نهایت آدمی در شکستن خودمداریهای تنگ نظرانه و روبه رو شدن با عالم طبیعت است."
نقش برجسته تاگور در هنر مدرن هند سپس دکتر احمدیان به بررسی سیر نقاشی مدرن در هند پرداخت، آن را از نظر تاریخی مورد بررسی قرار داد و نام نقاشانی را که در این فرهنگ نقش برجسته ای ایفا کرده اند ذکر کرد. او آثار و اندیشه های تاگور را در این میانه بسیار مهم دانست و تأثیراتی را که بر هنر مدرن هند گذاشته است غیرقابل انکار بیان کرد. سپس تعدادی از نقاشیهای تاگور و همچنین چند نقاشی از دیگر هنرمندان هندی همچون باوس نشان داده شد و احمدیان در هر مورد به بررسی جزئیات و خصوصیات منحصر هنر هندی در آن اثر پرداخت.
تنها یک وجود مطلق است که همه را فراگرفته است پس از سخنان دکتر احمدیان، مقاله "طبیعت و فرهنگ ادبی هند" توسط ایندرانات چودهوری به زبان انگلیسی ارائه شد. وی در سخنان خود به رابطه انسان و طبیعت در نگرش کل نگر هندیان به جهان پرداخت و درباره مشکل انسان امروز گفت: "اوضاع فعلی یادآور ساعات پایانی کشتی تایتانیک است؛ زمانی که یک عده مشغول نواختن موسیقی بودند و کشتی در شرف غرق شدن بود. بحران محیطی توسط مهندسی بهتر، برنامه ریزی اقتصادی یا حتی تغییرات در زمینه توسعه از میان نمی رود."
وی در ادامه گفت: "هر آنچه بر روی این کره خاکی مشاهده می شود، مظهری از آن وجود متعالی است. در این نگاه کلی ریشه زندگی یکی و درونی و واقعیات خارجی متقابلاً وابسته هستند."
کلیت شرق حرکت به سوی مبدأ است سخنرانی دکتر حبیب الله آیت اللهی تحت عنوان "طبیعت در هنر مشرق زمین" پایان دهنده بخش اول برنامه بعد از ظهر بود. وی سخنان خود را با چند سؤال آغاز کرد و گفت: "آیا هنر در مشرق زمین همان هنر در غرب است؟ آیا هنر در ایران با هنر در چین یکسان است؟ آیا روال تحول هنر یکی بوده است و برداشت ما از طبیعت چیست؟"
در فرهنگ ما کلیت شرق، حرکت به سوی مبدأ است و این پایه تمام حکمت مشرق زمین را می سازد؛ خواه در حکمت ایرانی باشد، خواه در خاور دور؛ اما در غرب عکس آن است. شرق جایگاه ظهور تمدن بوده و غرب محل افول آن. تمام مذاهب و اندیشه هایی که در مشرق پیدا شده در غرب به ابتذال کشیده شده اند. حتی هنری که در مشرق ظهور کرده و در مغرب الهام بخش بوده، آنجا دچار تغییر بنیادی و استحاله شده است."
وی گفت: "در اعلامیه ششمین دو سالانه داکا نوشته شده است: غرب هرگاه در هنر به بن بست رسیده، چنگال در گنجینه های مشرق زمین انداخته است. عین همین شعار را در پنجاهمین دو سالانه ونیز هم دیدم."
دکتر آیت اللهی در پایان به تفاوت نگاه هنرمندان به مقوله طبیعت پرداخت و گفت: " هنرمند ایرانی به گونه ای هنر را می بینند که هنرمند چینی این کار را نمی کند. شکل و رنگ در اثر هنرمند ایرانی، اساس کار را تشکیل می دهند و در آثار هنرمند شرق دور، خطها و لکه ها اصول تصویر را تشکیل می دهند. در آنجا عناصر در یک فضای مجازی معلق هستند و نوعی بخارگونه ایجاد می شود."
رفتن به فراسوی تصور قسمت دوم برنامه های بعد از ظهر با سخنرانی بنسی مالا از هندوستان با عنوان "طبیعت هنر و هنر طبیعت" آغاز شد. بنسی مالا در سخنرانی خود به بررسی مفاهیم طبیعت در هنر از آغاز تا امروز پرداخت و به آنها در دوره های مختلف اشاره کرد و گفت: "اغلب ادیان جهان، عالم را مظهر صنع خداوندی دانسته اند که با استعانت از تخیلات هنرهای دیداری، واجد نوعی زبان و بیان گردیده اند. خداوند بهترین هنرمند و عالم هم به مثابه اثر خداوند است که برای آدمیان است."
وی ادامه داد: "در هند خدایان در زندگی و طبیعت حضور می یابند و انسان در کنار طبیعت، گویی با خدایان درمی آمیزد. در حقیقت خدایان هندی با طبیعت فاصله ای ندارند و با او یکی هستند."
او در پایان درباره معبدها و حضور معنایی آنها در فرهنگ ملل گفت: "معبد معرف فرم ذاتی و متصل به فردیت وجودی مشخص است. همه معابد منطبق بر طرحی واضح بنا نهاده شده اند. ساختن یک معبد، فی نفسه نوعی اجرای آیینی تلقی می شود. معبد و نیایش معبد با هدف کمک به رفتن به فراسوی تصور، به نقطه ساکن چرخش چرخهاست."
تعادل و توازن برای رسیدن به هدف سخنرانی دکتر ریخته گران تحت عنوان "طبیعت در تفکر هند" پایان بخش برنامه های روز یکشنبه همایش بود. وی با اشاره به نزدیکی مفهوم نیچر (Nature) در زبان اروپایی به مفهوم پرکریتی (Prakriti) گفت: "در آیین سانکیا که از مکاتب فکری Drasana های هندویی است، پرکریتی در مقابل پوروشا قرار می گیرد. پرکریتی شأن انفعالی داشته، در حالی که پوروشا جنبه فاعلی دارد. اما پرکریتی خود حاصل اعتدال میان سه کیفیت رجس و طمس و ساتوا است. طمس کیفیت تنازلی است و نشان از تاریکی و ظلمات دارد. ساتوا نشان از پاکی، شفافیت و وضوح در هر چیزی دارد. در کنار اینها رجس است که قوه ای است که می تواند به جانب تیرگی و یا روشنایی سوق یابد." وی گفت: "از حیث تطبیق، پرکریتی در تحلیل نهایی همان تعین هر شیء است که حاصل موازنه و اعتدال سه کیفیت ساتوا، طمس و رجس در آن چیز است. این تعین، بنابر اصطلاحات عرفان اسلامی، در فیض اقدس الهی پدید می آید و چون در عالم شهادت، این تعین ازلی سربرآورد و ظاهر شود، فوسیس پدیدار می گردد."
|