اولين همانديشي سينما و ادبيات ، 15 و 16 آبان ماه سال جاري در محل دانشكده صدا و سيما برگزار شد.
به گزارش روابط عمومي فرهنگستان هنر، اين هم انديشي به همت فرهنگستان هنر و همكاري معاونت سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ، بنياد سينمايي فارابي ، شبكه چهارم سيما و دانشكده صدا و سيما برگزار شد ، و طي دو روز صاحب نظران و پژوهشگران حوزه سينما و ادبيات پيرامون محورهايي چون وضعيت كنوني رابطه سينما و ادبيات ، امكان و موانع بهرهبرداري از ادبيات كهن و مدرن ايران در سينما ، نگاه سينماگران و نويسندگان به مقوله ادبيات و سينما و بررسي تأثير ادبيات بر سينما و بالعكس به ارائه مقاله و سخنراني پرداختند.
گفتني است كه اين همانديشي در آغاز فعاليت خود ، هر روز يك كارگاه آموزشي را نيز برنامهريزي كرده بود.
در نخستين كارگاه " ناصر تقوايي " كارگردان سينما، عقايد خود را درباره ادبيات و ارتباط آن با سينما بيان کرد. وي در قسمتي از سخنانش گفت : " ادبيات هميشه به عنوان كهنترين هنر ، نفوذ و سيطرة خاصي بر ديگر شاخههاي هنري داشته است. "
وي لازمه استقلال هنري را تجريدي شدن دانست و گفت : " رسيدن به اين منظور بسيار سخت است ، از طرفي هر چيز گفتني و شنيدني ادبيات ، نيست كه الگو قرار گيرد."
كارگردان ناخدا خورشيد گفت : " تنگناها و مشكلات انتخاب و پردازش موضوع مورد توجه سينماگران درهنگام توليد موجب رويگرداني و دلزدگي فيلمسازان از كارهاي عميق و ژرف شده است."
ناصر تقوايي در ادامة كارگاه آموزشي تبديل فرهنگي در فرآيند اقتباسي گفت : " يكي از علل استقبال مردم از سينما همين مسئله نزديكي آن به ادبيات است و به همين دليل به تئاتر و هنرهاي مشابه هم گرايشي پيدا ميكنند، چون با ذوق و سليقه فرهنگي آنها نزديك است.
وي افزود : زندگي درادبيات به طور هدايت شده ترسيم ميشود و اين در حالي است كه وقتي اين موضوع در سينما مورد استفاده قرار ميگيرد ديگر كاري به جامعه ندارد و آن داستان انتخاب شده تبديل به دنياي فيلمنامهنويسي ميشود." تقوايي به ديگر تفاوتهاي ادبيات و سينما پرداخت و افزود : " در فيلمنامهنويسي و سينما همواره از توصيف عينيات پرهيز ميشود و اين در حالي است كه اين عينيات در ادبيات همواره با توصيف ارائه ميشود." اين كارگاه در ادامه با پرسش و پاسخ بين حاضرين در سالن و ناصر تقوايي به كار خود ادامه داد.
در بخش دوم اين همانديشي ، سخنرانيها با ارائه مقاله محمود اربابي دبير علمي همانديشي آغاز شد.
اربابي دربارة پيوند جهاني ادبيات و سينما گفت : " بهرهوري از ادبيات در كالبد سينماي جهاني امري مرسوم و متداول است كه موجب خلق آثاري موفق و به ياد ماندني شده است. ليكن سينماي ايران با نفسهايي بريده و قدمهايي كوتاه و هرازگاه در اين مسير گام برميدارد."
اربابي متذكر شد: " آنچه در اين ميان موجبات رنجش علاقهمندان را فراهم ميآورد ؛ ناديده انگاشتن آثار غني ، جذاب و پر معنايي است كه در حيطة آثار كلاسيك و معاصر ما وجود دارد. گويا سينمايي كه در سراسر جهان وامدار ادبيات ملي و فراملي است ، راهي را براي دست يافتن به گنجينه ادبي پيش روي سينماگران ايراني نمييابد."
دبير علمي اين همانديشي در بخش ديگري از سخنان خود گفت : " در بسياري از كشورهاي صاحب سبك دنيا، نه تنها پيش خريد رمانها صورت ميگيرد ، بلكه در موارد بسياري نگارش رمانها تنها به منظور تبديل به آثار سينمايي رخ ميدهد. اما متأسفانه در كشور ما به دليل عدم هماهنگي و نبود روح اعتماد و ارتباط ضعيف و شكننده ميان نويسندگان و سينماگران، غالب آثار ادبي اعم از معاصر و كلاسيك حتي در زيباترين و پرمحتواترين اشكال خود به فيلم تبديل نشدهاند و يا در صورت تبديل به دلايلي چون ضعف تكنولوژي و كارگرداني از حضوري مطرح در عرصههاي ملي و بينالمللي ناتوان ماندهاند."
پس از سخنان اربابي ، محمدمهدي حيدريان ،معاون هنري فرهنگستان هنر، لزوم تعامل سينما و ادبيات را بروز جريانات موازي در هر دو حوزه دانست و گفت : " در ادبيات فضاي مطلوبي براي مخاطب از طريق روايت داستان و يا موضوع ايجاد ميشود و در سينما همين مقوله با فضاسازي و استفاده از ابزار و تجهيزات نظير صدا، تصوير و ساير جلوههاي بصري عرضه ميشود.»
معاون هنري فرهنگستان هنر اظهار داشت:« روايتگري و تأثيرگذاري در مخاطب، دو روي سكه سينما و ادبيات است و توصيف عينيت و واقعيت از ويژگيهاي مشترك اين دو پديده هنري است.» حيدريان افزود : «اين دو وجه هنري از تكنيكهاي مشابهي براي ارائه موضوع به مخاطب استفاده ميكنند.»
بهمن فرمانآرا نويسنده و كارگردان سينما از ديگر سخنرانان حاضر در جلسه، معضل اصلي سينماي ايران را مشكلات اقتصادي دانست و گفت: « اگر ادبيات ما در ژانرهاي معاصر وكهن به فيلم برگردانده نشده، دليلش آن است كه مانع بزرگي به نام تهيهكنندگان همواره سد راه بودهاند.»
كارگردان فيلم خانة روي آب دليل ديگر استفاده نكردن از ادبيات كهن را بيسوادي عدهاي از فيلمسازان و تماشاگران دانست و در بخشي ديگر از سخنان گفت:« دستمزد فيلمنامهنويسي در سينماي ايران كمتر از 10 درصد بودجه فيلم است در حالي كه الگوي فيلم و دليل جمع شدن يك گروه عظيم دور هم فيلمنامه است، بنابراين تا زماني كه دستمزد فيلمنامهنويسان اندك است هيچ اتفاق خاصي در اين زمينه نخواهد افتاد.»
هوشنگ مرادي كرماني، سخنران ديگري بود كه با عنوان بررسي متون مناسب براي اقتباس سينمايي به ايراد سخن پرداخت. وي با بيان اينكه بشر اوليه قبل از اينكه نويسنده باشد سينماگر بوده، به هنرهاي بدوي و نقاشيهاي انسانهاي نخستين اشاره كرد و گفت: «از ابتدا انسان از سكون دوري ميكرده، چرا كه تمام آثار هنري اوليه داراي نوعي حركت و جنبش است.»
وي با اذعان بر اينكه سينما، يك جمع بيننده را در بر ميگيرد اما خواننده از داستان تصويري براي خودش درست ميكند و مجدداً آن را تأليف ميكند گفت: «تفاوت سينماي امروز با گذشته ابزاري است كه به كار ميبرد.»
در پايان روز نخست همانديشي و پس از اكران فيلم چارلي و كارخانه شكلاتسازي ميزگردي با حضور: مينو فرشچي، مهدي كلهر، حسن بلخاري و فرهاد توحيدي برگزار شد كه رياست اين نشست را علي معلم بر عهده داشت.
در ابتدا مينو فرشچي علت عدم استقبال فيلمنامهنويسان در اقتباس از آثار ادبي را جدي نگرفتن فيمنامهنويسي از طرف مديران، نويسندگان، تهيه كنندگان و مردم دانست و گفت: «با رواج موج در سينماي ايران و فعاليت جوانهاي اهل مطالعه آن روز چون مهرجويي، كيميايي و ... گرايش به ادبيات در سينما رواج پيدا كرد ولي متأسفانه هميشه يك عامل بازدارنده وجود داشته و در بهترين وضعيت همواره آثاري بوده كه عليرغم قابليت بالا امكان استفاده از آنها نبوده و هيچ تهيهكنندهاي حاضر به سرمايهگذاري روي آن نبوده است.»
در تكميل سخنان فرشچي علي معلم، منتقد و تهيهكننده گفت: «عامل ديگر عدم شناخت نويسندگان با مقوله سينما بوده به طوري كه آن را حرفهاي سطحي و يا مطربي ميدانستهاند.»
مهدي كلهر نيز گفت: «فيلمسازان و دست اندركاران سينماي ما بايد به اين درجه از درك عمومي برسند كه ساخت فيلم و سينما يك خلاقيت جمعي است.»
در ادامه حسن بلخاري از زاويه ديد فلسفي به بررسي مقوله اقتباس ادبي در سينما پرداخت و گفت: «درست است كه ادبيات يك چيزهايي را به سينما ميدهد اما چيزهايي كه بر پرده شكل ميگيرد ساحت ديگري است كه ادبيات نيست.»وي افزود: «يك فيلمساز بايد آنقدر خلاقيت داشته باشد كه بتواند از ساحت وجودي خودش و مستقل صحبت كند.»
فرهاد توحيدي در ادامه سخنان بلخاري گفت: «اقتباسي صحيح است كه فيلمنامهنويس بعد از خواندن رمان آن را كنار بگذارد و از زاويه ديد خودش به نگارش فيلمنامه بپردازد.»
توحيدي نيز عامل مهم ضعف در سينما و از موانع اقتصادي ذكر كرد و گفت: «در بحث هنر و صنعت، سرمايه جايي ميرود كه مقبوليت عام وجود دارد و پيشاپيش از يك تضمين كافي برخوردار باشد.»وي افزود:« بحران سينماي ما فيلمنامه نيست. سرمايه و تهيهكنندة آگاه است. تهيهكننده يعني كسي كه بداند چه كساني را با چه تركيبي كنار هم بچيند.»
در ادامه بار ديگر علي معلم به عنوان رئيس جلسه گفت: «سينماي ايران هنوز به يك جريان صنعتي تبديل نشده و همچنان كارگاهي است.»وي در پایان تأكيد كرد:« طبعاً در چنين جرياني الگوي تهيه كنندگان ما كهن الگوي فيلم فارسي باقي ميماند چون نظام اقتصادي آن پاسخگو است.»
|