چهارشنبه نهم اسفند ماه چهارمين هم انديشي نشانه شناسي هنر در تالار فارابی دانشگاه هنر برگزار شد
چهارشنبه نهم اسفند ماه چهارمين هم انديشي نشانه شناسي هنر در تالار فارابی دانشگاه هنر برگزار شد
به گزارش روابط عموميفرهنگستان هنر :"احمد پاكتچي"، عضو گروه پژوهش نشانه شناسي فرهنگستان هنر در چهارمين هم انديشي نشانه شناسي، درباره گذر از تقابل دو گانه, تعامل چهار گانه در مقامهاي نشانهاي باستاني ايران، گفت: تقابل دو گانه كه به طور سنتي در اصطلاحات فلسفي اسلاميبا عنوان تقابل عدم و ملكه شناخته ميشود، در دانش زبان شناسي و نشانه شناسي نوين به عنوان الگويي غالب مورد توجه قرار گرفت.
وي تصريح كرد: اين الگو كه به خصوص از حلقه پراگ و نظريه آوا شناسي تروبسكوي روي به
اهميت نهاد با وجود نقدهايي كه هرازگاهي از سوي كساني چون "مارتينه" برآورد ميشد، به طور روز افزوني مورد توجه قرار گرفت و در نشانه شناسي گرماسي در الگوي مربع نشانه شناختي، چهرهاي متكامل تر به خود گرفت.
اين عضو گروه پژوهش شناسي فرهنگستان هنر ادامه داد: روي آوردن از الگوي دو گانه به سه گانه كه از سال 1977 ميلادي در نشانه شناسي فرهنگي روس ديده ميشود نيز گاهي به سوي عبور از تقابلهاي دو گانه بود، اما حتي در اين الگو، دوگان محوريت داشت و حالت سوم حالتي مياني بين دوگان بود.
پاكتچي با اشاره به متون كهن و كلاسيك ايراني گفت: با روي آوردن به متون كلاسيك ايراني و كوشش براي رسيدن از گفتمان به روش، ميتوان كاربرد الگوهاي چهارگان را مورد توجه قرار داد كه حاكي از نوع حركت چند معنايي چند حالته است. اين چهارگاه دو عنصر نهايي و دو عنصر مياني دارد كه در آن مسير و حركت از سوي عناصر نهايي به سوي يكديگر از خلال عناصر است.
وي ادامه داد: اما گاه اين حركت ضربدري ميشود و نميتوان عناصر نهايي را از مياني به طور قاطع بازشناخت. به عنوان نمونه از گونهاي اول نقش برجستههاي قرباني گاو توسط ايزو مهر اگر مورد مطالعه قرار گيرد در آن مهر و اهريمن دو عنصر نهايي، گاو عنصري مياني نزديكتر به مهر و يار عنصري مياني نزديك تر به اهريمن است.
"افسانه كامران"، با عنوان نشانه شناسي تطبيقي عكسهاي يادگاري مشهد در گذشته و
امروز گفت: در گذشته مردم به هنگام گرفتن عكس يادگاري با حرم امام رضا (ع) كنار پرده نقاشي حرم يا ضريح ميايستادند و با آداب مخصوصي چون پوشيدن لباسهاي عربي يا لباس درويشان و با اداي احترام شايسته عكس ميگرفتند.
وي ادامه داد: اگر در اين عكسها كميدقيق شويم اداي احترام و دست به سينه ايستادن افراد به وضوح به چشم ميخورد و چونان سندي درخشان بر پيشاني طلاقچه خانههايشان ميگذاشتند.
كامران با اشاره به پيشرفت اينترنت و كامپيوتر در دنياي معاصر گفت: اما امروز با فيلترهاي فتوشاپ پشت ديوار با پردهاي سفيد ميايستند و عكس زيارتي ميگيرند و اين چيزهايي است از نشانههاي آشكار در متن عكاسيها در مييابم، اما معناي ضمني اين نشانهها چيست.
وي اظهارداشت: آياميتوان با تطبيق نشانههاي حاكم در متن عكسهاي گذشته و امروز به اين تاويل دست يابيم كه سالهاي پيش ميان حرم، امر قدسي و فرد فاصلهاي بوده است، چرا كه تصوير حرم نقاشي روي پرده بود كه از كبوتران حرم تا منارهها، گلدستهها و ضريح را در برگرفته است و شخص عكس بوده يا جزييات مربوط به هيات انساني.
"علي عباسي"، عضو هيات علميدانشگاه شهيد بهشتي درباره نشانه شناسي نقالي گفت: نقالي عبارت است از نقل يك واقعه يا قصه به شعر يا به نثر با حركات و حالات و بيان مناسب در برابر جمع. منظور از نقالي سرگرم كردن و برانگيختن ميهمانها و عواطف شنوندگان و بينندگان است كه به وسيله حكايت جذاب، بيان، تسلط روحي بر جمع و حركات القا كننده و نمايش نقالي به آن حد كه بيننده او را هر دم به جاي يكي از قهرمانان داستان ببيند و به عبارت ديگر بتواند به تنهايي بازيگر همه اشخاص باشند.
وي افزود: نقالي به عنوان هنر بوميايران، اساسا محصول تحولات و دگرگونيهاي پي در پي
است كه بزرگترين تفاوت نقالي با ديگر هنرهاي نمايشي در آن است كه راوي و كنش گر آن يك فرد است. اين فرد هر لحظه ميان دو زمان و مكان كاملا جدا از يكديگر در حركت است و نقشش عوض ميشود.
يك عضو گروه نشانه شناسي فرهنگستان هنر اظهارداشت:معنا در موسيقي در شكل پيوستاري از تداعي تا دلالت ظهور مييابد.
"فرهاد ساساني مقاله ای با عنوان دلالت يا تداعي در روند شكل گيري معنا در متن موسيقايي، ارائه کرد و گفت: در بحث معناي كلامياز معناها يا دلالتهاي متفاوت با تعريفها و نامهاي گوناگون سخن گفته ميشود. در بسياري موارد براي معناي كلامينقطهاي مشخص و يا دست كم كانوني مفروض براي معناها يا دلالتهاي مختلف در نظر گرفته ميشود. اما ميتوان افزون بر اين فرايند دلالت گري نوعي فرآيند تداعي كننده را كه در همكنش رخ دادن متن فعال ميشود را باز شناخت.
اين عضو گروه نشانه شناسي فرهنگستان هنر ادامه داد: اين تداعي يا استوار بر پيش
دانستهها و خاطرههاي فرهنگي است كه به صورت ساختاره اطلاعات سازمان يافته طرح واژهاي از آن ياد ميشود و يا برپايه پيش تجربهها و خاطرههاي فردي شكل ميگيرد.
"حميد رضا شعيري" مقالهاي پيرامون مفهوم زمان در نظام هم نشيني صوري مراسم آييني عاشورا ارائه كرد و گفت: گفتمان مراسم آييني به آن چيزي گفته ميشود كه نظام مند توليد شود، به هر چيزي كه قابليت توليد شدگي با جهت داري خاصي داشته باشد گفتمان گفته ميشود.
وي افزود: من شش دسته بندي براي گفتمان دارم و گفتمان آييني عاشورا در ششمين دسته بندي قرار ميگيرد.
اين عضو گروه نشانه شناسي فرهنگستان هنر گفت: در واقع گفتمان عاشورايي ترسيم كننده يك مفهوم زماني واحد نيست. شايد همين تكثر مفهوم زماني است كه سبب ميشود تا علي رغم وجود تلاش هم نشيني صوري واحد، اين گفتمان به گفتماني چند نمودي آغاز گر،تداوم گر، كمال گرا، چند عملياتي اتصالي، انفصالي و چند زاويه ديدي گرا، جزگرا، انباشت گرا، انتخاب گرا تبديل شود.
وي افزود: مفاهيم زماني قابل شناسايي در نظام گفتماني عاشورا عبارتند از: زمان، دستور
زباني، زمان روايي، زمان گفتماني، زمان تاريخي، زمان اجتماعي، زمان چرخشي، زمان هستي گرا و هست گرا، زمان منقطع و متواتر، زمان بي زمان و بالاخره زمان روحاني يا متعالي.
بهمن نامور مطلق با ارائه مقاله ای با عنوان «نشانه شناسي عنوان در هنر و ادبيات ايراني» گفت: مساله نام گذاري، يكي از مسائل قديمياست كه انسان با آن سر و كار داشته است و با توجه به انواع فرهنگها نام گذاري هم متفاوت بوده است.
و اين مسئله بيش از هر چيز در نام گذاري انسان و اثر، خود را جلوه گر ساخته است.
عنوان شناسي دانش مطالعه نظام نه عنوان دانش نوين است كه به ويژه در حوزه نقد جامعه شناختي و نشانه شناختي توجه محققان بزرگي همچون هونك، بارت و ... را جلب كرده است.
اين عضو نشانه شناسي فرهنگستان هنر ياد آور شد: ژرار ژنت نيز اين موضوع را در چندين اثر خود در يكي از اقسام فرامتنيت يعني پيرا متنيت مورد بررسي قرار ميدهد.
عنوان يكي از پيرامتنها، مهم متن است يعني آستانه اي است كه از طريق آن مي توان با متن ارتباط حاصل كرد. همچنين عنوان در آثار مكتوب كاركرد جلب مخاطب را دارد و به همين دليل يك گفته تبليغي نيز است.
عناوين با توجه به ارجاع آن ها به درون متن يا برون متن انتخاب مي شوند. گاهي همانند ليلي و مجنون يا خسرو و شيرين بر اساس كنشگران اصلي متن انتخاب شده اند و گاهي بر اساس حمايت كننده مولف و اثر همچون رساله اشرفيه نوشته صفي الدين ارموي. عنوان ايراني با توجه فرهنگ ايراني-اسلامي داراي ويژگي هاي خاص خود است چنانكه گاهي متأثر از تفكر مثال شاهد نامگذاريهايي همچون «چهل ستون» هستيم.
همچنين عنوان شناسي محدود به زيبايي شناسي و نشانه شناسي لفظي و كلامي نمي شود بلكه جايگيري آن در اثر و نحوه زيبايي شناسي بصري آن نيز از سوي نشانه شناسي عنوان داراي اهميت فراواني است.
"امير علي نجوميان مقاله ای با عنوان تحليل نشانه شناختي خانههاي تاريخي كاشان، گفت: خانههاي تاريخي كاشان مجموعه بي نظيري از معماري تاريخي اين مرز و بوم است و خصوصيات منحصر به فردي از بست معماري دارد. هدفم تحليل نشانه شناختي خانههاي عامريها، طباطباييها، بروجرديها، عباسيان با توجه به نشانههاي فرهنگي است.
وي تصريح كرد: در اين بررسيها به موضوع محروميت، امنيت، معماري و قدرت توجه كردهام،
حجاب در اين معماري تاريخي اهميت ويژهاي دارد. معماري كاشان درون گرا است و تقابل درون و بيرون فرهنگ و طبيعت از تقابلهاي مهم نشانه شناسي خانههاي كاشان است.
نجوميان افزود: معماري خانههاي كاشان نظام مند هستند و خانههاي كاشان براساس ويژگيهاي طبيعي انسان طراحي شده اند و هر يك از اين خانهها از نظر سطوح زير زمين، حياط، بام، حوض خانه با هم يكدست نيستند.
"فرزان سجودي"، دبير گروه نشانه شناسي فرهنگستان هنر با ارائه مقاله ای با عنوان بررسي نشانه شناختي مسير دگرگوني در هنر خوشنويسي، گفت: خوشنويسي از جمله هنرهايي است كه محصول بر هم كنش و پيوند ميان دو نظام نشانهاي متفاوت يعني زبان از يك سو و جنبههاي يك هنر ديداري از سوي ديگر است. در طول تاريخ تحولات اين هنر گهگاه وزن دلالت بر دوش يكي از نظامهاي بيشتر سنگيني كرده است و آن ديگري را به حاشيه رانده است.
وي تصريح كرد: اين بازي و مركز حاشيه زمينه ساز شكل گيري سبكهاي متفاوتي در هنر خوشنويسي بوده است.
اين منتقد و پژوهشگر گفت: سطح رمزگان انتزاعي بالقوه است و زماني كه به فعل درميآيد رمزگان متن را ممكن ميكند.ماديت يافتن زبان چه در قالب نوشتار و چه در گفتار به كيفيت نوشتاري خط ويژگي ديگري را ميافزايد.
وي با اشاره به برخي نظريهها كه خطر را مرتبط با شخصيت فرد ميكنند، اظهارداشت:
مهمترين مساله نوشتار، جايگاه ويژه نوشتار بصري به دليل ماديت بصري است كه در گفتار اين ويژگي نابود ميشود. نوشتار مثل زنجيرههاي زماني خوانده ميشود و پيوسته و قابل رجوع است و همين امر ويژگي ديداري براي نوشتار به وجود ميآورد.
همچنين بابك معين در سخنراني خود با عنوان «تعامل حضور و غياب زن در گفتمان تبليغاتي ايران» گفت: يكي از مباحث مهم كه در نشانه شناسي، خصوصا نشانه شناسي فرهنگي مطرح است، بحث تعامل مقولههاي حضور و غياب است. در واقع اين دو مقوله به دو گونه هستي نشانه اي اشاره دارد.
وي در ادامه حضور زن در گفتمان تبليغاتي كشور را در جاهايي كه داراي نقشي محوري است، اجتناب ناپذير توصيف كرد و گفت: مهم ترين سوال در اين جا اين است كه با چه ترفندهايي بايد حضور زن را با نشانههايي كه بر غياب او اشاره دارند نشان دهيم؟ گونههاي استعاره و گونههاي مجاز، اهم از مجاز مبتني بر علاقه جزء و كل، علاقه ابزاري، علاقه ظرف و مظروف و علاقه علت و معلول از ابزارهايي هستند كه براي انتقال معنا در اين موارد به كار برده ميشوند.