اخبار > اسکندرنامه پيشروي گرايش ادبيات عثماني به شاهنامه است
استاد دانشگاه مجارستان در همايش شاهنامه نگاري در زابل:
اسکندرنامه پيشروي گرايش ادبيات عثماني به شاهنامه است
مدرس هنر اسلامي دانشگاه مجارستان معتقد است اسکندرنامه، پيشروي گرايش مشخص ادبيات عثماني به ادبيات ايران و بهره گيري از شاهنامه است.
مدرس هنر اسلامي دانشگاه مجارستان معتقد است اسکندرنامه، پيشروي گرايش مشخص ادبيات عثماني به ادبيات ايران و بهره گيري از شاهنامه است.
به گزارش روابط عمومي همايش بين المللي شاهنامه نگاري، ايوان سانتو، مدرس هنر اسلامي دانشگاه مجارستان در مراسم پاياني اين همايش گفت: «اسکندرنامه، پيشروي گرايش مشخص ادبيات عثماني قرن دهم و يازدهم قمري به ادبيات ايران است که در آن با بهره گيري از شاهنامه و ارائه تفسير جديدي از آن، ادعاهاي سياسي عثماني عليه ترکمان ها و صفويان در ايران مطرح مي شود.بيشتر نقاشيها در نسخه هاي خطي اسکندرنامه با نگاره هاي شاهنامه به طور کلي يا حداقل در ترکيب اصلي آنها همانند هستند.»
او با نشان دادن اسکندرنامه احمدي عثماني، متعلق به قرن هشتم هجري، ادامه داد:«اين اثر به عنوان اولين مثنوي ادبيات کلاسيک ترکيه مشهور شده و به شعر فارسي پايبند است. علاوه بر موضوع اصلي و نظام عروضي ماخوذ، نشانه ديگري که حکايت از اقتباس اين اثر از ادبيات پارسي دارد، اين حقيقت است که در ايران در مقايسه با آناتولي تعداد بيشتري از نسخه هاي اين اثر خلق شده است.»
سانتو در مورد استفاده نگاره هاي شاهنامه در برخي از نسخ خطي اسکندرنامه تصريح کرد:«هرگاه هنرمندي با بن مايه ناشناخته اي مواجه مي شد، مي توانست به شاهنامه رجوع کند و از آن الهام بگيرد. تصويرسازي در بافت جديد براساس اين حقيقت براي نگارگران بسيار ساده تر شد و خطوط کلي شاهنامه به موضوع اصلي بسياري از حکايات منظوم بعد از آن تبديل شد. موضوعات و مباحث مرتبط با وابستگي به واژگان و کلام در تحقيقات و کارشناسي هاي اخير به تفصيل مورد بررسي قرار گرفته است. ولي چندين جنبه از اين پديده تحليل هاي بيشتري را مي طلبد تا به موضوع مرتبط با وابستگي يک تصوير به تصوير ديگر تعميم داده شود.»
راهله عرفان منش، کارشناس هنرهاي سنتي نيز در بخش ديگري از اين همايش به توضيح «تجلي داستان هاي شاهنامه در فرش هاي تصويري قاجار» پرداخت:«ادبيات غني ما مخصوصا ادبيات حماسي و به طور اخص شاهنامه فردوسي در طول تاريخ براي هنرمندان سنتي به عنوان يک منبع غني از طرح در هنرهاي مختلف مورد استفاده بود. شاهنامه در قالي هاي تصويري دوره قاجار به اوج مي رسد و در دوره قاجار با جنبش آزادي خواهي و مشروطهطلبي در قالب شيوه هاي سنتي به صورت نقش هايي از حماسه ملي ارائه ميشود. در گرماگرم مشروطه خواهي، نقش هايي که از داستان هاي شاهنامه بوجود آمد؛ نه براي ارضاي درباريان بود و نه در جهت تزئين کتاب ها. به اين ترتيب نقاشي، حصار دربار را شکست و در مکان هايي چون قهوهخانه ها و تکيه ها شروع به رشد کرد.»
عرفان منش به تاثير چاپ سنگي در اين زمينه اشاره کرد:«رواج چاپ سنگي در اين دوره و به تصوير درآوردن پادشاهان شاهنامه در بعضي از کتابها مانند «خداي نامه» و «آثار العجم» همگي بر هنرمندان اين دوره تاثير گذاشته است. از جمله هنرمنداني که تاثير زيادي پذيرفتند، طراحان قالي بودند. قالي بافي که بعد از هجوم افغان ها رکود پيدا کرده بود، در دوره قاجار، به خصوص در زمان ناصرالدين شاه، به اوج خود رسيد و در اين زمان شاهد تجلي داستان هاي شاهنامه در فرش هاي تصويري هستيم.»
نگار کفيلي، کارشناس هنر اسلامي نيز شاهنامه را به روايت سفال نگاره هاي ايراني تفسير کرد:«از آنجا که شاهنامه داراي حماسه هاي قهرمانانه و عاشقانه در ادبيات مردمي ايران است، از جايگاه مهمي برخوردار شده است. زماني که مردمان سده هاي گذشته، در کوچه و بازار، اشعار حماسي فردوسي را مي خواندند، هنرمند سفالگر هم از اين آيين ها بهره گرفته و ضمن همراهي با آنان، اين مضامين را به تصوير کشيده است. اين آثار چون در قالب کاربردي در خدمت تزئينات به کار مي رفته اند، به نوعي عرصه هاي ترويج و حضور بيشتر اين منظومه عظيم را در طي تاريخ فراهم کرده اند.»
او درباره مضامين تصويري شاهنامه در آثار سفالي ابراز داشت:«تصاويري از ضحاک مار بدوش، فريدون سوار بر گاو، داستان سلم و تور و ايرج، بيژن و منيژه، رستم بر سر چاه براي بيرون آوردن بيژن، بهرام و آزاده و حتي اشعار شاهنامه در قالب نوشتاري روي کاشي هاي زرين فام و مينايي از جمله موارد کاربرد شاهنامه در آثار سفالي هستند.»
شکوفه مصباحي، عضو هيئت علمي پژوهشکده حفاظت و مرمت هم به ذکر ويژگي هاي شاهنامه در فرش پرداخت:«تجلي شعر ناب فردوسي در هنري است که جهانيان خواستگاه آن را ايران مي دانند و آن، تجلي اشعار شاهنامه در نقش فرش است. شاهنامه امروزي برگرفته از چند نسخه قديمي و موجود در جهان است که متن اين شاهنامه ها به کرات تصحيح و با يکديگر مقابله شده است.»
او سپس با بيان اين مطلب که فردوسي بنيانگذار جريان فکري است که توانسته در عرصه هاي مختلف فرهنگ و هنر ايران تاثير بگذارد، اضافه کرد:«هنرمندان در طول تاريخ از اين سند مکتوب يا معنوي براي خلق آثار و نگارش اشعار استفاده کرده اند که شايد امروزه اصل آن اسناد موجود نباشد؛ اما تزئينات وابسته به معماري، فرش ها، سفالينه ها و نگارگري ها با توجه به قدمت آنها مي توانند در پژوهش هاي مربوط به هنر، تاريخ، ادبيات و مردم شناسي ايران مورد استفاده قرار بگيرند.»
ميترا لطفي شميراني، کارشناس پژوهش هنر هم در ادامه اين همايش ابراز داشت:«پس از اسلام آوردن ايرانيان و با آغاز دوران اسلامي اهميت ايرانيان براي کلام و انديشه در کتابت قرآن ها، تجلي يافت و پس از چندي اين عشق در کتابت و تصويرسازي کتب و نسخ خطي ادبي جلوه گر شد. نگارگران طي چند قرن به ويژه پس از اسلام، سنتي پايدار و محکم را از نظر تصاوير قراردادي به وجود آوردند که وامدار فرهنگ در جهان بيني انسان ايراني به طور عام و صور خيال به کار رفته در شعر و ادب پارسي به طور خاص است.» او در مورد نگاره هاي شاهنامه بيان کرد:«نگاره هاي مورد بررسي در شاهنامه به گونه اي بيانگر مضمون آرماني و قداست به عنوان معيار اصلي مشروعيت و مهر تاييد ايزدي بر فرمانروايي حاکم آرماني است.»
هاجر صمدي، کارشناس پژوهش هنر هم در بخش ديگري از اين همايش. شاهنامه را به روايت ميرزا علي قلي خويي بررسي کرد:«پس از رواج صنعت چاپ سنگي در ايران عهد قاجار، چاپ اين کتاب براي اولين بار در تهران در سال 1267 هجري قمري به فرمايش حاج محمد حسين تاجر طهراني و در چاپخانه حاجي عبدالمحمد رازي انجام گرفت. اين نسخه به لحاظ اينکه قديمي ترين نسخه چاپي و مصور شاهنامه در ايران است، اهميت دارد. 57 تصوير اين کتاب به قلم ميرزا علي قلي خويي آراسته شده. اين هنرمند از پرکارترين تصويرسازان کتب چاپ سنگي در عهد قاجار، دوره ناصري، بوده است.»
او در مورد ويژگي هاي کار اين هنرمند گفت:«ميرزا علي قلي خويي سلسله کتبي بالغ بر سي عدد و در طول ده سال تصوير چاپ کرده است. شاهنامه فردوسي مربوط به سالهاي اوليه فعاليت حرفه اي اين هنرمند در تهران است که مورد توجه ديگر تصويرگران آن دوره قرار گرفته است؛ اما به لحاظ اينکه جزو کتب سفارشي پادشاه و دربار نبوده و جنبه عام تري داشته، در حفظ و نگهداري آن توجه چنداني مبذول نشده.»
همايش شاهنامه نگاري به همت فرهنگستان هنر از 25 تا 29 ارديبهشت در تهران و زابل درحال برگزاري است.