|

تهران- ایرنا- رئیس پیشین فرهنگستان هنر با اشاره به این که خلاصه هنر نگارگری ایران از مکتب هرات تا مکتب تبریز و مکتب اصفهان را میتوان در آثار استاد فرشچیان یافت، وی از بهترین میراثداران هنر ایران بود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، استاد محمود فرشچیان، نگارگر صاحب نام ایرانی، در ۱۸ مرداد ۱۴۰۴ در سن ۹۵ سالگی در ایالت نیوجرسی آمریکا درگذشت. صبح امروز دوشنبه ۲۷ مرداد ماه، پیکر ایشان طبق وصیت در زادگاهش، شهر اصفهان، در کنار قبر شاعر نامدار ایرانی میرزا محمدعلی صائب تبریزی اصفهانی (زاده سال هزار هجری قمری و درگذشته ۱۰۸۷) بزرگترین غزلسرای سده یازدهم هجری و نامدارترین شاعر زمان صفویه، به خاک سپرده میشود.
بهمن نامور مطلق، عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی، رئیس سابق فرهنگستان هنر و نخستین رئیس دانشگاه استاد فرشچیان، به همین مناسبت با حضور در استودیوی ایرنا به سوالات خبرنگار ایرنا پاسخ داد.
وی در پاسخ به این سوال که چه چیز این استاد صاحب نام را به استاد محمود فرشچیان تبدیل کرد، گفت: فرشچیان از جمله افرادی بود که ما هر چند صد سال یکبار میتوانیم مشاهده کنیم و این برای نسل من توفیق بوده که در زمانی زندگی کردهایم که استاد محمود فرشچیان در آن زمان زندگی و خلق اثر میکردند. ایشان ویژگیهای متفاوت و متمایز کنندهای دارند که باعث شده یک نگارگر و هنرمند کمنظیر در طول تاریخ و یک شخصیت برجسته و بینظیر در عصر ما قلمداد شوند.
این پژوهشگر و منتقد هنری اضافه کرد: یکی از جنبههایی که استاد فرشچیان را از دیگر هنرمندان متمایز میکند، رفتار و سلوک فردی ایشان است، کسانی که به درجات بالایی از مقام یا شهرت و یا هنر و دانش میرسند، رفتارشان متفاوت میشود. بسیاری از آنها از بالا به پایین نگاه میکنند و دیگران را چندان مورد توجه قرار نمیدهند اما استاد محمود فرشچیان این حسن را داشت و این در واقع یکی از ویژگیهای فردی ایشان بود. لطف الهی بود که تا لحظات آخر یک فرد فروتن و افتاده بودند، در جلساتی که با ایشان داشتیم، اولین جای خالی که در پایین جلسه بود را انتخاب میکردند و همان جا مینشستند و اگر کسی وارد میشد با تمام احترام برمیخاستند. یعنی اگر آن فرد، جوانی کم سن و سال بود برای ایشان تفاوتی نداشت، روی پا میایستاد و با وجود کهولت سنی، فروتنی خاصی نسبت به همه پیر و جوان، هنرمند و غیرهنرمند و همه افراد داشتند، این یک حسن است.
نامور مطلق با بیان این که شخصیت فردی فرشچیان در هنر او دیده میشد اظهار داشت: از سوی دیگر ادب عمیقی در کلام ایشان بود، میدانید همه هنرمندان و همه افرادی که پا به سن میگذارند یا شهرتی دارند این امکان را ندارند که ادب کلامی کامل، مهربانانه و ظریفی داشته باشند. ایشان این ادب را داشتند و واقعاً از این جهت الگوی همه ما بودند. کسانی را می دیدم که چون ایشان شهرت داشتند، برای کارهای نازل، مثلاً کارهای اولیه هنری، وقت ایشان را میگرفتند و استاد تا جایی که میتوانستند با متانت تمام و بزرگواری وقت میگذاشتند و موضوعات را توضیح میدادند، انگار وظیفهای برای اینکه توضیح دهند، احساس میکردند.
وی با برشمردن ویژگیهای مثبت فرشچیان افزود: یکی از دیگر ویژگیهای فردی ایشان دستگیری بود، یعنی ایشان هر موقع یک هنرمند یا فردی به ویژه هنرمندان پیشکسوت نیازی به کمک داشتند، بی سر و صدا و بدون این که کسی متوجه شود به او کمک میکردند و کسی نمیدانست، من درباره چند مورد چون واسطه موضوع بودم، در جریان قرار گرفتم و مطمئنم که ایشان کمکهای بسیاری به افراد مختلف کردند. پیشکسوتی داشتیم و داریم که هنوز هم زنده هستند و اسم ایشان را نمیبرم، برای درمان خود نیاز به کمک داشتند، استاد فرشچیان، از آن سوی دنیا متوجه شده بود و مبلغی فرستاد که ما در اختیار آن هنرمند بگذاریم و از این دست کارها زیاد انجام میداد.
رئیس سابق فرهنگستان هنر با بیان این که استاد فرشچیان واقعاً یک فرد با اخلاق بود، گفت: اگر ما هدف هنر را در سه چیز بدانیم، «اخلاق، آگاهی و آزادی»، فرشچیان هر سه را با هم داشت. اخلاق را که به کمال داشت، آگاهیرسانی و اطلاعرسانی در حوزهای که شناخت داشت و سعی میکرد دانش خود را توزیع کند و نشر بدهد، همینطور در رابطه با آزادمنشی هم اینگونه بود.
فرشچیان همواره تذکر میداد هنر ایران و هنرمندان ایرانی در تاریخ هنر چه سهم بزرگی داشتهاند
نامور مطلق درباره نگرش هنری فرشچیان گفت: فرشچیان از نظر نگرش و گرایش، فردی ترکیبی بود، به این معنا که ایشان از یک طرف یک میهندوست بزرگ بودند و ایران را در حد پرستش دوست داشتند و از طرف دیگر یک مسلمان مقید بودند، یعنی به خوبی دو بخش هویت اصلی کشور ما یعنی ایرانیت و اسلامیت را با یکدیگر ترکیب کنند، یک انسان هایبرید و ترکیبی بودند و اعتقاد داشتند که ما هر دو اینها را به یک اندازه دوست بداریم و نسبت به آنها احساس وظیفه کنیم.
"فرشچیان از نظر نگرش و گرایش، فردی ترکیبی بود، به این معنا که ایشان از یک طرف یک میهندوست بزرگ بودند و ایران را در حد پرستش دوست داشتند و از طرف دیگر یک مسلمان مقید بودند، یعنی به خوبی دو بخش هویت اصلی کشور ما یعنی ایرانیت و اسلامیت را با یکدیگر ترکیب کنند."
به خاطر همین شما میبینید آثار ایشان هم چنین حالتی دارد، یک طرف آثار اسطورهای دارد مثل مثلاً نبرد رستم با اژدها و بسیاری از اسطورهها که توسط ایشان چه خوب به تصویر کشیده شدند و از طرف دیگر ما میبینیم که آثاری مثل «ضامن آهو» یا «عصر عاشورا» را دارند که در تمام ممالک اسلامی بینظیر هستند.
وی اضافه کرد: ما مشابه چنین آثاری نداریم و به دلیل منحصر به فرد بودن، به صورت اسطوره متن درآمدهاند، یعنی هر اثری که ایشان خلق میکردند، به ویژه چند اثر برجسته ایشان، در یک اثر خلاصه نمیشد، توسط بسیاری از هنرمندان برجسته و هنرمندان جوان تکثیر و مثل یک رودخانه در هنر کشورهای اسلامی و هنر ایرانی جاری میشدند و می بینیم که به یک جریان بزرگ تبدیل شدند.
بنابراین از یک طرف میبینیم آن ایرانیت که استاد فرشچیان بسیار به آن وفادار بودند و حتی من یادم هست که بارها با هم صحبت میکردیم، از این گروههای افراطی که ایران را در هنر ایرانی یا در هنر جهان اسلام یا در هنر جهانی مورد بیتوجهی و بیمهری قرار میدهند، گلهمند بودند و میگفتند که اگر هنر ایرانی نبود هنر اسلامی نمیتوانست به این شکل صورتبندی و شکوفا شود.
این استاد دانشگاه گفت: هنر ایرانی بیشترین سهم را در شکوفایی هنر اسلامی داشته و استاد فرشچیان سعی میکردند از این سهم دفاع کنند چون شما میدانید اکنون به خاطر امکاناتی که کشورهای ترک و عرب زبان دارند مثل این که آرسیکا (مرکز تحقیقات فرهنگ، تاریخ و هنر جهان اسلام) را به ترکیه بردهاند و غیره و غیره، در عمل سعی میکنند، نقش ایران را نادیده بگیرند یا بسیار کمرنگ جلوه دهند اما افرادی مثل استاد فرشچیان از یک سو از این بیعدالتی و بیدادی که صورت میگیرد رنج میبرند و از سوی دیگر همواره سعی میکردند، تذکر دهند هنر ایران و هنرمندان ایرانی در همه تاریخ هنر چه سهم بزرگی داشتهاند و چقدر در شکوفایی هنر جهانی و هنر اسلامی، تلاش کردند و موثر بودند.
این نشانهشناس و اسطورهپژوه با اشاره به عناوین آثار استاد فرشچیان گفت: شما اگر فقط یک نگاه ساده به عناوین آثار استاد بیندازید، خواهید دید تا چه اندازه جامعیت دارند، ما از یک طرف کارهایی را میبینیم که به پیامبران مربوط میشوند، ایشان چندین کار درباره حضرت یوسف (ع) دارد، یا آثاری درباره حضرت سلیمان (ع) دارد و درباره خود اسوههای شیعی آثار مهمی دارد و از سوی دیگر هم شما میبینید اسطورههایی مثل رستم و افراسیاب و به خصوص اسفندیار و اسطورههایی که ویژگی خوب یا بد شخصیت را توانسته آشکارا به تصویر بکشد و همینطور مضامین عمیقی چون بخشش و رَحم که استاد فرشچیان تبلور این مضامین بودند را سعی کردند به تصویر بکشند، بحث رهایی و بحثهای کلی و مضامینی که واقعاً انسانساز هستند، در آثار ایشان متجلی و تکثیر شده است.

نام اثر: «خان سوم رستم»، سال ۱۴۰۰، به مناسبت بزرگداشت فردوسی حکیم، موزه فرشچیان
وی درباره زیباییشناسی در آثار فرشچیان اظهار داشت: استاد فرشچیان بیش از هر چیز به دلیل آثار هنری خود شهرت دارند و از این جهت صاحب سجایای اخلاقی و همینطور نگرش ترکیبی هستند اما مهمترین ویژگی ایشان خلق اثر هنری است، فرشچیان در رابطه با آثار هنری هم مثل آن منش و گرایششان یک انسان باز بود و ایشان در قدم نخست میراثدار هنر ایرانی هستند، یعنی یکی از بهترین میراثداران هنر ایرانی استاد فرشچیان بودند.

رایحه عشق (بوی پیراهن یوسف)، ۱۳۸۴، موزه فرشچیان
ایشان نخست مکتب اصفهان را به خوبی در آثارشان مورد استفاده قرار دادند، قلمگیریهای مکتب اصفهان در آثارشان، به ویژه در آثار اولیه ایشان به خوبی دیده میشود اما این ویژگی را در روزهای آخر هم حفظ کردند، ایشان قلمگیری بسیار قوی در آثارشان دارند. دوم رنگ آمیزیهایی که ایشان در آثارشان دارند بیشک از رنگ آمیزیهای مکتب تبریز الهام گرفته شده و همینطور تا حدودی استحکام مکتب هرات را در آثارشان میتوان دید، بنابراین استاد فرشچیان میراثدار مکاتب گوناگون ایرانی هستند، یعنی جمع مکاتب گوناگون ایرانی در نگارگری بودهاند و از مکتب هرات تا مکتب تبریز تا مکتب اصفهان در ایشان خلاصه شده است اما به خاطر روح بزرگی که داشتند، به مکاتب ایرانی محدود نشدند و به دنبال یادگیری و پژوهش در بزرگترین مکاتب هنری دنیا، به ویژه در اروپا نیز رفتند و از آن سبکها نیز در کار خود استفاده کردند.
"استاد فرشچیان میراثدار مکاتب گوناگون ایرانی هستند، یعنی جمع مکاتب گوناگون ایرانی در نگارگری بودهاند و از مکتب هرات تا مکتب تبریز تا مکتب اصفهان در ایشان خلاصه شده است"
نامور مطلق گفت: استفادهای که ایشان از مکاتب اروپایی کردند و به آن نیز اذعان میداشتند و حتی به اینکه توانستند از مکاتب بزرگ دنیا در کنار مکاتب بزرگ ایرانی استفاده کنند نیز افتخاری بزرگ است، این موضوع موجب شد آن نگاههای هایبریدی و ترکیبی در آثار ایشان هم باشد و این نگاه، یک زیباییشناسی تازه را برای نقاشی و حتی برای هنر ایرانی به ارمغان آورد، یعنی اگر استاد فرشچیان و شاگردانشان نبودند ما در یک بنبست نگارگری گرفتار شده بودیم و ایشان با ارزش افزودهای که توانستند در حوزه زیباشناسی به ارمغان بیاورند ما را از بن بست نقاشی ایرانی خارج کردند و یک نقاشی با زیباییشناسی جدید که آن ظرافتهای بینظیر و بیسابقه را به همراه داشت، بر جای گذاشتند.
وی افزود: این زیباییشناسی کاری کرد که جهانیان به آثار ایشان خیره ماندند، نسبت به آثار مثلاً مکتب تبریز و آن کار بینظیر شاهنامه شاهطهماسب که پیش از آن دیده بودند اما آن کارها متعلق به گذشته بود، ما چیزی در دوره معاصر نداشتیم که در حد معرفی به جهان باشد، استاد فرشچیان توانستند با ترکیبات، با زیباییشناسی تازه، این کار را انجام دهند چون تمام جهانیان به آثار ایشان خیره شدند و وی را به کشورهای مختلف مثلاً چین دعوت میکردند. شما میدانید چین در نگارگری، صاحب مکتب است، قدمت زیادی دارد، زیباییشناسی خاص خودش را دارد که واقعاً هم کم نظیر است ایشان را دعوت میکنند، ژاپن دعوت میکنند، کشورهای ترک زبان خصوصاً ترکیه دعوت میکنند، کشورهای عربزبان دعوت میکنند، اروپاییها و آمریکاییها از ایشان استقبال میکنند و حتی من یادم هست میخواستم برای ایشان یک مؤسسه، پژوهشگاه و دانشگاه راهاندازی کنند که خوشبختانه ما در ایران این کار را کردیم.
فیلم این مصاحبه را اینجا مشاهده کنید.
|