سرآغاز
با رشد پژوهش در سال های اخیر، خوشبختانه پژوهش هنری نیز رفته رفته اهمیت بیشتری می یابد. وجود واحدها و حتی رشته های پژوهش هنر و فلسفة هنر آیندة امیدوار کننده ای در این عرصه را نوید میدهد، اما آن چه جامعة علمی- هنری ما بدان سخت نیازمند است، بازاندیشی بنیادین نسبت به خود پژوهش هنری می باشد. پژوهش هنری در کشور ما کمتر مورد توجه پژوهشگران بوده است. تحقیقات هنری بسیاری انجام می شود، اما پژوهش دربارة پژوهش هنر مقولة دیگری است و تا در این مورد مهم و اساسی فعالیت جدی نشود، نمی توان به پرسش هایی که هیچ گاه بدان پاسخ داده نشده، پاسخی در خور داد. ازجمله مشکلاتی که همواره پژوهش هنری با آن مواجه است، همانا نگرش های کاملاً کمیّ و آماری به شیوة علوم پایه و فنی به مقوله پژوهش هنر است. این نگرش که همواره در عالی ترین سطح تصمیم گیری نهادهای پژوهشی کشور وجود داشته، موجب گردیده است تا پژوهش هنر هیچ گاه فرصت نیابد آن گونه که باید در این نهادهای تصمیم گیر تأثیر گذار باشد. این در صورتی است که پژوهش هنر بیش از سایر رشته ها و به طور تنگاتنگ با فرهنگ یک جامعه مرتبط است. پژوهش هنر بر بنیان های فکری و فرهنگی استوار میشود، زیرا پیکرة مطالعاتی آن پیکرهای فرهنگی و آن هم بخش ویژه و تخیلی فرهنگ یک جامعه است. بنابراین ضمن شناخت عمیق و نه سطحی روش های پژوهشی جاری در کشورهای با سابقه، دراین زمینه باید طرحی نو در خصوص پژوهش هنر افکند، طرحی که در آن ویژگی های هنری و فرهنگی ما مورد توجه قرار گیرد. این طرح عزم و اراده ای قوی و همکاری میان رشته ای و میان نهادی در حوزه های هنر، ادبیات، حکمت و فلسفه را می طلبد و نیاز روزافزون به ارتباطات و تبادلات علمی در این عرصه را ضروریتر مینمایاند. به همین دلیل، نیاز به مجلات پژوهشی همچنان در جامعه هنری و علمی احساس میشود تا تنوع و فراوانی در این حوزه را به سوی تخصصی تر شدن رهنمون گردد و سیاستی کلان در تقسیم موضوعات طراحی شود. البته هنوز تا رسیدن به آن جایگاه شایسته فاصلة بسیاری وجود دارد.
این پژوهشنامه نیز می کوشد تا در کنار دیگر مجلات پژوهشی هنر حلقة مکتوبات هنری و پژوهش هنر را کامل تر کند. البته سعی برآن است تا به بخش یا بخشهایی معین و مشخص بپردازد. پژوهشنامه حاضر در عین آن که بازتاب مقالات تألیفی گروههای پژوهشی پژوهشکدة هنر فرهنگستان هنر است، از تمامی اندیشمندان و پژوهشگران گرامی برای همکاری در این عرصه دعوت میکند. چنانچه گفته شد، این مجله هم در موضوعاتی خاص به ارائة روش های نقد نوین در جهان خواهد پرداخت و هم میکوشد تا ویرایش خاصی از پژوهش هنری در فرهنگ ایرانی- اسلامی را ارائه نماید. بنابراین عجیب نخواهد بود که گاهی این و گاهی آن موضوع محور اصلی این شماره و شماره های آینده را به خود اختصاص دهد.
ارزیابی نشانه شناسی روسیه در روی آورد به هنر
دکتر احمد پاکتچی
در حالی که نشانه شناسی فرانسوی و امریکایی از دامان زبانشناسی و منطق برآمده، در روسیه زمینه اصلی این دانش نقد ادبی و نقد هنر بوده است. برای پاسخ به این پرسش که نشانه شناسی تا چه حد این امکان را دارد تا ویژگیهای هنر را دریابد و در مطالعات خود آن را لحاظ کند، نیازمند ژرفنگری در آموزه های مکاتب نشانه شناسی و خاستگاه آنها، از جمله نشانه شناسی روس هستیم. آنچه در رویاورد یک دانش ساختگرا به حوزه هنر، زمینه ساز نگرانی است، جنبه جبری ساختار و نادیده گرفته شدن جایگاه فرد بهعنوان عامل خلاق است.
در مرحله آغازین مؤثرترین نقش را نمادگرایان و صورتگرایان در نشانه شناسی روسیه ایفا کرده اند که موضوع اصلی مطالعه آنان یک حوزه هنری ـ یعنی ادبیات ـ و نه زبان بوده است. در مقطع پسین باید به نقش پراهمیت باختین و همفکران او اشاره کرد که با منطق گفتگویی خود اساساً ساختگرایی را به نقد گرفته و جایگاه خلاقیت را در زبان و هنر مورد توجه ویژه قرار داده است.
در مکتب مسکو ـ تارتو، یعنی در دوره ساخت یافتگی نشانه شناسی در روسیه نیز خلاقیت و حضور آن به عنوان یک ویژگی در هنر اهمیت یافته، و مواضع ساختگرایانه ارتدوکس وانهاده شده است؛ این مکتب مسئله فرد در آفرینش را موضوع مطالعه جدی قرار داده و آن را با تکیه بر جایگاه فرد و خلاقیت در نظام فرهنگ، بسط داده است.
کلیدواژه ساختگرایی، خلاقیت، فرد، جبر ساختاری، نشانهشناسی هنر، نشانهشناسی ادبیات.
نشانه از نگاه دریدا
دکتر امیر علی نجومیان
«سرشت نشانه زبانشناختی» به تعبیری مهمترین بخش از نظریات فردینان دو سوسور، زبانشناس سویسی، است. این مقاله با بررسی نظام دلالت از دیدگاه سوسور زمینه اصلی بحث را فراهم میکند. معرفی نشانه شناسی سوسور مقدمه لازم جهت بحث و بررسی دیدگاه و خوانش ژاک دریدا، متفکر فرانسوی، از نظام نشانهای سوسور را فراهم می کند. بر این اساس، به مفاهیم دال و مدلول، رابطه این دو، کلام-خرد محوری، مدلول متعالی، و بازنمایی پرداخته میشود و گسست خوانش واساز پساساختگرا از نشانه شناسی ساختگرا به نمایش گذاشته می شود.
کلیدواژه نشانه زبانشناختی، واسازی، بازنمایی، دلالت، کلام ـ خرد محوری، مدلول متعالی، پساساختگرایی، سوسور، دریدا
نشانه های تصویری از نوسان تا تکثیر
دکتر حمیدرضا شعیری
نشانه، آنگونه که امروز مطرح است، به عنوان عنصری فعال، پویا و زاینده عمل میکند. این امر عبور از یک نشانه به نشانهای جدید و متفاوت را ممکن میسازد. همین نکته است که ما را با دو گونه نشانه ـ معنایی فشاره و گستره مواجه میسازد. از یک سو نشانه متمرکز یا منقبض قابلیت گشایش درهای خود به روی نشانه دیگر را دارد و از سوی دیگر میتواند با بسته ماندن به روی نشانه های دیگر، سبب ایجاد جریانی رقابتی شود. در صورتیکه نشانه راه را به سوی ایجاد نشانه ای دیگر باز بگذارد، ما با آنچه می توان آن را دوگانگی یا تکثیر زبانی نامید، مواجه می شویم. درهرحال، بازبودن یک نشانه بر روی نشانه های دیگر (چه این نشانه ها در چالش و چه در تبانی با نشانه مادر باشند) نشاندهنده این امر مهم است که هر نشانه توانایی تولید و پذیرش بینهایت نشانه مهمان را دارد. به همین دلیل است که از فشاره (قبض) تا گستره (بسط)، از کمینه تا بیشینه ، از سکون تا حرکت، از حضور تا غیاب، از معمولی تا عالی، از عادی تا غیر منتظره، از پوسته تا عمق، از انزوا تا جسارت،… نشانه تصویری در نوسان است. در واقع، هدف از ارائه این مقاله مقایسه سه نمایه ثابت، در حال تثبیت و موقت، جهت نشاندادن این موضوع است که چگونه نوسانات نشانه ای در تصویر بروز مینمایند و به چه ترتیب، همین نوسانات نشانهای اسباب ناپایداری نشانه های تصویری را فراهم می آورند و در نهایت همین ناپایداری به محلی برای تکثیر گونههای نشانهای یا اسطورهپروری و اسطورهگریزی تبدیل میشود.
کلیدواژه نشانه، تصویر، تکثیر، نوسان، اسطورهپروری، اسطورهگریزی
نشانه شناسی زمان و گذر زمان بررسی تطبیقی آثار کلامی و تصویری
دکتر فرزان سجودی
مسئلة زمان، گذر زمان، چگونگی مفهوم سازی و بیان زبان پیوسته مورد توجه فیلسوفان و از منظری دیگر نشانه شناسان بوده است و آنها را به مطالعة چگونگی شکلگیری مفهوم زمان و گذر آن در متون مختلف جلب کرده است. در این مقاله، ابتدا به کلیات موضوع پرداخته شده، سپس دیدگاه های لیکاف، نظریهپرداز معنی شناسی شناختگرا مطرح می شود و آنگاه با بررسی تطبیقی زمان و چگونگی تحقق بیانی آن در متون مختلف ـ ازجمله متون کلامی و تصویری ـ به این پرسش پاسخ داده می شود که نقاشی که از وجوه بسیار، بخصوص در امکانات صوری بیان، با متون کلامی متفاوت است، چگونه قادر به مفهوم سازی زمان و گذر آن میباشد.
کلیدواژه زمان، گذر زمان، نشانه شناسی زمان، نقاشی، نگارگری و نشانه شناسی متون دیداری (بصری).
زمان در فضای مجازی
دکتر فرهاد ساسانی
زمان در متنهای دیجیتال ـ خواه در فضاهای محدود لوحهای فشرده، خواه در فضاهای اینترنتی که به لحاظ نظری میتوان آنها را نامحدود انگاشت ـ ساختارهای متفاوتی به خود می گیرد، و به همین منوال، تفسیرهای مختلفی نیز از آن ارائه می شود. به بیان دیگر، میتوان از جهات مختلف، برداشتهای متفاوتی از ساختار زمانیِ فضاهای مجازی ارائه کرد: 1. زمان درونی (که شامل زمان برنامه دیجیتال، زمان شبکه، و انواع دیگری از زمانهای احتمالی میشود)؛ و 2. زمان برونی. نمود نیز که معمولاً همراه با زمان مطرح میشود، به پنج شاخه تقسیم میشود: 1. ایستا؛ 2. نیمهایستا؛ 3. پویا؛ 4. چندگانه آشکار؛ و 5. چندگانه پنهان. در این جُستار، مقایسهای تطبیقی نیز میان زمان در فضای مجازی با زمان در زبان انجام خواهد گرفت.
کلیدواژه زمان، نمود، فضای مجازی، لوح فشرده، فضای شبکه ای، دنیای واقعی، خیال
دورنمای روایتی
دکتر علی عباسی
مقولة نقطة دید، مهمترین وجه ساختار روایی است و به کمک آن میتوان به گفتمان روایی، ساختار داد. نقطة دید یک نظام متنی است که دسترسی خواننده یا بینندة یک تابلو را به معنا هدایت میکند. «نقطة دید» یکی از سازوکارهایی است که روی خواننده تأثیر میگذارد. با انتخاب این یا آن زاویه دید می توان عناصر تابلو، فیلم یا قصه را از زاویه های گوناگون مشاهده کرد و به گفته شکل متغیری داد.با روبه روشدن با یک گفته یا یک متن، در اصل به دنبال یک ذهن شناسنده هستیم که این گفته را به وجود آورده است. شناخت این ذهن شناسنده و بررسی فن «نقطة دید» بسیار مهم است، پس بدین منظوردر این مقاله تلاش می شود برای پرسش های زیر پاسخی پیدا کرد:
چگونه میتوان این ذهن شناسنده یا ذهنهای شناسنده در یک تابلو، یک فیلم یا در یک متن ادبی را کشف کرد؟ چه کسی یا کدام نظامی آن جهت گیری رفتاری بیننده را که راهنمای او در قرائت یک سکانس خاص است، فراهم میکند؟ آیا اصولاً می توان طبقه بندی از این نظام داشت؟ به همین خاطر، ابتدا رابطه عمل روایت با وجوه و سپس رابطة وجوه با دورنمای روایتی را مشخص میکنیم. سپس، جایگاه دورنمای روایتی یا نقطة دید را نشان خواهیم داد؛ و درپایان، به خود مسئله دورنمای روایتی میپردازیم.
کلیدواژه نقطة دید، گفتمان روایی، معنا، گفته، متن، ذهن شناسنده.
نشانه شناسی و تبلیغات
دکتر مرتضی بابک معین
در نشانه شناسی مکتب پاریس که توسط گرماس پایه گذاری شده است، تئوریها و روشهای گوناگونی ارائه داده میشود که میتوان آنها را به منظور تجزیه و تحلیل بازار یک کالا یا یک گفتمان تبلیغاتی به کار برد. به عبارت دیگر، می توان این تئوریها را به عنوان ابزاری جهت تجزیه و تحلیل نشانه شناسی یک گفتمان یا بررسی و مطالعه در خصوص بازار یک کالا به کار بست. از جمله این تئوریها میتوان به «مربع نشانه معناشناسی» اشاره کرد که در اضلاع این مربع مقوله های بنیادی معنایی جای می گیرند. تئوری دیگر که فشرده تئوریهای گرماس به حساب می آید «سیر زایشی معنا» نام دارد که میتوان با کمک آن به چگونگی ظاهرشدن معنا از ژرفساخت گفتمان تا رویه سطحی گفتمان پرداخت. همچنین، میتوان در تحلیل یک گفتمان به بررسی روابط تقابلی گوناگون موجود در آن پرداخت تا بتوان به دلالتهای معنایی نظام نشانهای آن پی برد. در مقاله حاضر، با به ره گیری از این ابزارها به تحلیل چند گفتمان تبلیغاتی پرداخته خواهد شد.
کلیدواژه گرماس، مربع نشانه معناشناسی، سیر زایشی معنا
|