یادداشت
کتابها و آثار مکتوب سرنوشتی همانند انسانها دارند. انسانهای بیشمار به دنیا آمدهاند و از دنیا رفتهاند بیآن که نام و نشانی از آنها به جای مانده باشد. انسانهایی نیز به دنیا آمدهاند و هرگز از دنیا نرفتهاند. همواره جوان و زندهاند و یاد آنان، ادای احترام به آنان را همراه دارد. گلشن راز شیخ محمود شبستری اثری است جاودانه و ماندگار که هیچگاه عمرش به پایان نمیرسد و نمیمیرد. پس از گذشت هفتصد سال از عمر این کتاب، روز به روز جوانتر میشود. در این کتاب، به زندگی و آثار و عصر شبستری، نپرداختهام؛[1] چرا که موضوع این کتاب، فارغ از شخص و زمین و زمان است. مسئله این اثر مسئله دیروز و امروز نیست؛ مسئله جاودانه بشر است؛ خیال و تخیل است؛ شعر است؛ هنر است.
درمورد تعداد فصول این کتاب وچرایی این تعداد ومحتوای فصول، و ارتباط آنها، در مقدمه توضیح دادهام. حرف دیگری در این یادداشت ندارم جز تشکر از شما خواننده عزیز که بخشی از عمر خود را برای خواندن این اوراق از دست میدهید. امید آن دارم که شرمسار نشوم.
نصرالله حکمت
دانشیار دانشگاه شهید بهشتی
مرداد ماه 1385