بهزاد و شكلگيري مكتب مينياتور بخارا در قرن 16 ميلادي
بهزاد و شكلگيري مكتب مينياتور بخارا در قرن 16 ميلادي
تاریخ ثبت : 1391/02/31
طبقه بندي :
کتاب ,
موضوع :
بهزاد و شكلگيري مكتب مينياتور بخارا در قرن 16 ميلادي
نویسنده :
م.م. اشرفي
عکس :
ویراستار :
جليل قاسمي
چاپ اول :
پاييز 1382
چاپ و صحافي :
سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي
تعداد صفحات :
<#f:19/>
اطلاعات بیشتر :
سخن نخست
حوزة تمدني ايران در ادوار مختلف، همواره نمايشگر مجموعة تجربيات برگرفته از تفكرات معنوي شرق بوده است. همين امر سبب جامعيت و گستردگي صور تمدني آن گرديده و از سويي ديگر بيانگر سير تفكر شرقي و چگونگي احوال و اطوار مردم در مسير تحولات تاريخ شده است. جامعة ايراني خاطرات عصر توحيدي ملل شرق را در زيباترين صورتهاي تمدني براي بشريت رقم زده و اسنادي مطمئن، به منظور شناسايي هنر معنوي براي هميشة تاريخ و همة ملتها برجاي گذارده است.
هنر نگارگري اسلامي ايران از جلوههاي بارز تجربة بصري هنرمندان ايران است كه با نگاه مؤمنانه و معصومانه و دور از هياهوي تبليغي و خودنماييهاي ايشان، بهعنوان ارمغاني به پيشگاه معبود عرضه شده است. آنها تعالي هنر خويش را از مقام متعالي محبوب خويش اخذ نمودند زيرا تعالي عبد، از تعالي معبود است. رازگشايي از هنر نگارگري مستلزم معرفت هرچه بيشتر نسبت به حقيقت اين هنر شريف، دورههاي تاريخي آن، زندگي و احوال هنرمندان، طريقت تعليم و تعلم و عوامل مؤيد و يا بازدارنده در هر دوره از تاريخ نگارگري است.
نويسندة اين كتاب، سعي بر آن داشته تا يكي از جلوههاي نگارگري را كه در منطقة زادگاهش به ظهور پيوسته، مورد بررسي و مطالعه قرار دهد. در اين خصوص مطالعات گستردهاي انجام داده و منابع متعددي را نيز مورد توجه قرارداده است. اين كتاب اطلاعات جامعي را در خصوص شناسايي نگارگري در حوزة بخارا و سمرقند ارائه كرده است. نويسنده سعي كرده تا ارتباط متقابل سنت نقاشي ايران، قانون و شيوههاي انفرادي نقاشان را مورد بررسي قرار دهد. با اين حال نويسنده مستندات تاريخي را تا آنجا كه به اثبات نظريهاي دال بر اصالت «مكتب بخارا» باشد مورد بررسي قرار ميدهد و تا حدودي تأثير حكومت شيعة صفوي را كه سبب رشد و اعتلاي هنر نگارگري گرديد كمرنگ نشان ميدهد.
در عين حال با ارائة مدركي از قول واصفي، دربارة تحقير«خواندمير» مورخ و دانشمند مشهور ايراني، مينويسد: «معروف است كه او در اين سالها در هرات مورد تحقير قرار گرفت. موضوع از اين قرار است كه نظامالدين عبدالرحيم تاكستاني، وزيرمختار شيبانخان، خواندمير را وادار كرد تا شصت گوسفند بخرد و آنها را دور شهر بگرداند و به اين ترتيب او مورد ريشخند مردم كوچه و بازار قرار گرفت.» وي براي اثبات اصالت مكتب بخارا و اينكه اين مكتب منشأ نگارگري ايران بود تا آنجا پيش ميرود كه ابداعات حيرتآور كمالالدين بهزاد را در بيان هنري و شيوههاي طراحي و تركيببندي و ... به مكتب بخارا نسبت ميدهد؛ در صورتي كه بهزاد، ميراثدار سير تحول نگارههايي از گنجينة نگارگري شيراز، تبريز و بغداد است كه طي چند مرحله، به سراسر ايران بزرگ سير نمود و به هرات رسيد. دراينباره ميتوان مشخصاً به نگارگري مكتب شيراز اشاره نمود كه تمامي سنتهاي تبريز و بغداد را قرين به نتيجه ساخته بود.
تاريخ هنر بشري، شاهد اين امر است كه تجربيات هنري هر دوره، پس از سير تحول و تطور كافي، مستعد ظهور جلوهاي جديد ميشوند. در همين زمان است كه نوابغي جامعالشرايط ظاهر شده و با درك صحيح از تمامي دستاوردها، مبدع مكتبي نوين و مبدأ تاريخ جديدي ميشوند. كمالالدين بهزاد با نبوغ خاص خود، بخصوص با عنايت به درك صحيح از عرفان اسلامي كه حاصل سلوك علمي و عملي وي بود توانست مجموعة حقايق ظاهره را به نتيجة مطلوب برساند و جلوهاي را ابداع نمايد كه ضمن حفظ تمامي مواريث گذشته، صورت نويني از بيان هنري و كيفيت تصويري را نشان دهد و براي هميشه چهرهگشاي نقاب تصوير شود. از اين رو نميتوان وي را صرفاً ادامهدهندة آثار قدما، آن هم تجربيات منطقة بخارا دانست.
اساساً نظرية افرادي چون اتينگ هاوزن، رابينسون، گري و گروبه دربارة عدم اصالت مكتبي به نام بخارا صحيح است. زيرا مكتب، ارائهكنندة تفكري خاص با جلوهاي از هنر است كه مبين آن نوع تفكر باشد و اگر اين جلوه جامعيت داشته باشد ميتواند راهگشاي هنرمندان گردد و دورهاي از تاريخ هنر را به خود اختصاص دهد. برخي از دورههاي هنري را ميتوان به «خردهمكتب» تعبير نمود، زيرا آنها اصالت ذاتي نداشته و مباني معرفتي و تصويري را از منبع ديگري اخذ مينمايند و با رنگ و لعاب محلي، جلوهاي جديد به آن ميزنند. صورت ديگري از هنرها را نيز ميتوان در حد حوزههاي هنري مورد بحث و بررسي قرار داد. اين حوزهها اغلب منبعث از ذوق شخصي هنرمندان و محدود به تني چند از شاگردان ايشان، با تعلقات خاطري صرفاً شخصي است كه هرگز عملكرد گستردهاي در تاريخ هنر نمييابد.
نويسندة كتاب، نگارگري بخارا را در طول تحول تاريخيش به سه دوره تقسيم نموده و ويژگيهاي هر يك را به اين شرح ذكر نموده است:
دورة اول (1520-1530م): گسترش مينياتور بخارا در چارچوب سبك هراتي اواخر قرن پانزدهم و اوايل قرن شانزدهم.
دورة دوم (1530-1540م): دورة انتقالي كه در آن از تركيب سنتهاي بومي و سنت هرات، سبك جديد بخارايي شكل گرفت.
دورة سوم (1550-1590م): گسترش و تكامل مكتب بخارا، درخشش و خاموشي تدريجي آن.
با توجه به اين سه دوره ميتوان دورة اول را در قالب خردهمكتب متأثر از هرات دانست و دورة مياني را نيز در دومين مرحلة استفاده از مكتب هرات و تجربيات مكتب تبريز صفوي برشمرد و سومين دوره را در حد يك حوزة هنري تحت تأثير هنر صفوي با سلايق خاص هنرمندان بومي طبقهبندي نمود.
آنچه مسلم است، مهاجرت گروهي از نگارگران همچون شيخزاده عبدالله و محمود مذهّب به بخارا است كه سبب تداوم مكتب هرات در بخارا گرديد و پس از فوت آنها نيز، نگارگري در اين خطه از ايران، جلوة چنداني نيافت.
يكي از نكات مهم دربارة تاريخ هنر و فرهنگ ايران، گستردگي سرزمين ايران و وحدت آحاد مردم در نحوة تلقي از هنر و فرهنگ بوده كه جملگي برگرفته از فرهنگ غني اسلامي در اعصار پس از اسلام است. در اين مورد نيز شايد لازم به يادآوري نباشد كه تمامي مآثر گذشته از مكتوبات و صور تمدني شاهد اين مدعاست كه حوزة فرهنگ و تمدن اسلامي ايران در گسترهاي بسيار فراتر از حدود سرزمين امروزي ايران است. گرچه اقوام مختلف با زبانها و آداب محلي خود، همواره به فرهنگ اسلامي و صور تمدني آن در مجموعة سرزمين بزرگ ايران افتخار مينمودند و از همان موضع، آثار دلنشين خود را با بياني مشترك ابداع مينمودند. امروز نيز اقوام مختلف ايراني زير لواي فرهنگ اسلامي در تكاپوي تجديد نگرش خود براساس سنن گذشته هستند، تجربيات را بدون توجه به قوميتهايشان به يكديگر منتقل ميكنند و بهعنوان يك «ملت» سرافراز به آينده مينگرند.
اميد است خوانندگان، با عنايت به موارد ياد شده از اطلاعات مفيد اين كتاب بهره برند و به عظمت تلاش هنرمندان وارستة ايراني و اهميت دستاوردهاي گرانبهاي آنها در ادوار مختلف، وقوف بيشتري يابند.
محمدعلي رجبي
آذر 1382
فهرست مطالب
سخن نخست
پيشگفتار
فصل اول- تاريخچه مطالعه مينياتور آسياي مركزي
1. گرايشها و اهداف اصلي پژوهش
2. دورهبندي مينياتور آسياي مركزي و ايران در قرون وسطي
فصل دوم- انتقال ميراث مكاتب و تكامل سنت هنري مينياتور قرن پانزدهم ميلادي
1. شكلگيري و تكامل زبان هنري مينياتور در قرن پانزدهم ميلادي
1-1. مينياتور شيراز در نيمة اول قرن پانزدهم ميلادي
2-1. مينياتور هرات در نيمة اول قرن پانزدهم ميلادي
3-1. مينياتور سمرقند در نيمة اول قرن پانزدهم ميلادي
2. هنر بهزاد، اوج پيشرفت مينياتور
فصل سوم – مكتب بخارا و جايگاه آن در سنت هنري مينياتور
1. مينياتور ماوراءالنهر(سمرقند، شاهرخيه، تاشكند) در سالهاي 1520-1510 ميلادي
1-1. سنتهاي بومي در مينياتور ماوراءالنهر در دهة اول قرن شانزدهم
2-1. نفوذ سبك هراتي
2. مينياتور بخارا در سالهاي 1540- 1520 ميلادي
1-2. سبك هراتي در مينياتور بخارا
2-2. پيدايش سبك جديد بخارايي
3. مكتب بخارا در سالهاي 1570-1550 ميلادي
4. محمدمراد سمرقندي و ادامه تكامل مينياتور ماوراءالنهر
پيگفتار
نمايه
تصاوير