منصور براهیمی در نخستین جشنواره ملی هنرهای دیجیتال اظهار کرد: هنر دیجیتال کمک میکند ما به اصل هر چیز نزدیک شویم و این همان فرایند تغییر است که علما از آن یاد میکنند. ما با هنر دیجیتال میتوانیم جهان را به اصل آن نزدیک کنیم؛ جهانی آشکار و آشکارتر.
منصور براهیمی در نخستین جشنواره ملی هنرهای دیجیتال اظهار کرد: هنر دیجیتال کمک میکند ما به اصل هر چیز نزدیک شویم و این همان فرایند تغییر است که علما از آن یاد میکنند. ما با هنر دیجیتال میتوانیم جهان را به اصل آن نزدیک کنیم؛ جهانی آشکار و آشکارتر.
به گزارش روابطعمومی فرهنگستان هنر، دومین نشست از سلسله نشستهای علمیپژوهشی هنر دیجیتال با عنوان «فناوری دیجیتال و هنر» عصر روز یکشنبه 26 خردادماه، با همکاری فرهنگستان هنر، در چارچوب برنامههای نخستین جشنواره ملی هنرهای دیجیتال و بهمنظور بررسی، تبیین و شناسایی هر چه بهتر هنر دیجیتال، در محل این فرهنگستان برگزار شد.
در این نشست، سه موضوع «گفتمان هنر در گذر از آنالوگ به دیجیتال» در بخش سخنرانی؛ «هارمونی» در بخش یک تجربه؛ و «حال و آینده هنر دیجیتال» در بخش پنل گفتوگو؛ توسط استادان و متخصصان حوزه هنر و هنر دیجیتال مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
گذر از آنالوگ به دیجیتال و تغییر نگرشها
عبدالحسین لاله، پژوهشگر سینما و عضو هیئتعلمی و رئیس گروه چندرسانهای فرهنگستان هنر، در سخنرانی خود به موضوع گذر از آنالوگ به دیجیتال پرداخت و این موضوع را حول سه محور فنشناسی، نظری و کارکردها شکافت.
وی در تفاوت آنالوگ و دیجیتال به ناپیوستگی و عدم قطعیتِ پدیدههای دیجیتال در مقابل پیوستگی و قطعیتِ پدیدههای آنالوگ اشاره کرد و افزود: «در آنالوگ تصاویر نماینده تصاویر واقعی و یا ذهنی هستند، اما در دیجیتال بازنماییها رقومیاند که بر اساس جهان تصویر تنظیم شدهاند.»
این پژوهشگر، چهار ویژگی سرعت انتقال، حجم بالا، ارزانی و سهولت در دریافت دادهها را برای جهان دیجیتال در مقابل جهان آنالوگ برشمرد و گفت: «حذف تدریجی بُعد فیزیک مواد، جایگزینی واقعیت مجازی و جهان ذهنی به جای جهان حقیقی، تغییر نگرش انسان از نگاه شهودی و ادراکی به دریافتهای علمی و معلولی، و حذف فاصله انسان با طبیعت، از دستاوردهای جهان دیجیتال است.»
عضو هیئتعلمی فرهنگستان هنر با طرح این موضوع که هنر پیشین ادامه طبیعت است و هنر مجازی طبیعتی دیگر، با طرح پرسشهایی همچون: آیا دیجیتال فاصله بین انسان با طبیعت را بیشتر خواهد کرد یا کمتر؛ و اینکه آیا ممکن است دیجیتال جایگزینی برای آغاز تغییر در روح، احساس و تعقل انسان باشد؛ بر اهمیت تأثیرگذاری هنر دیجیتال تأکید کرد و ادامه داد: «حذف فاعلیت بشر از اثر هنری، بنا بر این دستکاری طبیعت، در زمان نیز رخ می دهد. دیگر فراموش میشود که چه کسی خلاقیت را در هنر ایجاد کرده و این اثر هنر دیجیتال با خلاقیت و هوش چه کسی شکل گرفته است.»
او افزود: «با وساطت جهان دیجیتال، امروز سه واقعیت من، واقعیت مجازی و واقعیت افزوده به وجود آمده است. در واقعیت افزوده جهان قطعی نیست و بُعد زمان و مکان، مصنوعی و تابع اراده انسانی است.»
به اعتقاد رئیس گروه چندرسانهای فرهنگستان هنر، جهان دیجیتال در زیباییشناسی نیز تغییر ایجاد کرده است؛ بهگونهای که الگوسازی طبیعت و الگوسازیهای مجازی در حجم، زاویه دید و رنگ جایگزین شدهاند.
وی از تغییر در ذات آثار هنری در جهان دیجیتال گفت و افزود: «در جهان دیجیتال، رنگهای دوازدهگانه طبیعت به رنگهای ترکیبی بیشمار و حوزه اختصاصی نقد هنر به حوزه عمومی نقد هنر تبدیل میشود و باورپذیری بر اساس تخیل و حتی توهم بشر نیز میتواند شکل بگیرد.»
مشارکت: هارمونی هنر دیجیتال
در بخش یک تجربه، ساخت ملودی با انتقال نور لیزر روی ده آینه که با مشارکت افراد در یک سالن تاریک رخ میدهد، به نمایش گذاشته شد. در این فیلم نشان داده میشود که نور لیزر از یک آینه به آینه بعدی منتقل میشود و هر آینه از یک لاین موسیقی تشکیل شده که وقتی آینهها توسط نور لیزر به یکدیگر متصل میشوند، موسیقی کامل میشود. این فرایند توسط یک نرمافزار اندرویدی با عنوان IP CAM کامل میشود.
حسین مهاجر و جلال هاشمی، سازندگان این تجربه، بر این نکته تأکید کردند که زبان بهعنوان مهمترین رسانه ارتباطی هیچوقت کامل نبوده و با محدودیتها و کاستیهایی که دارد، میتواند مشکلساز باشد. این دو در تجربه خود پی بردند که افراد با هر عقیده، فرهنگ و زبان مختلف وقتی در کنار هم قرار بگیرند و با هم مشارکت داشته باشند میتوانند با هم ارتباط برقرار کنند.
آنچه در این تجربه مهم بود مشارکت بود و اینکه چطور میتوان بی استفاده از زبان مشترک، مشارکت افرادی را که برای کاری گرد هم آمدهاند، به دست آورد.
در این تجربه، همچنین بر اهمیت تعامل در خلق اثر هنری تأکید و بیان شد که فناوری در هنر رابطهای دوگانه ایجاد میکند. هنر در زمینه اجتماع خلق میشود و تأثیر آن در زمینه اجتماع دیده میشود. آنچه ما را در ارتباط با فناوری دچار مشکل میکند، این است که قواعدش را نمیدانیم و از آن بهعنوان ابزار استفاده میکنیم.
این تجربه به سازندگانش نشان داد که خلق اثر هنری به خصوص در هنر دیجیتال یک فرایند است که کار جمعی و مشارکت گروهی را برای خلق اثر میطلبد و نکته مهم دیگر اینکه برای مخاطب اصالت قائل باشیم.
هوش مصنوعی فراگیر؛ آینده هنر دیجیتال
در بخش پنل گفتوگو، حال و آینده هنر دیجیتال به بحث و تبادل نظر گذاشته شد. در این پنل که ریاست آن را مجید شیخانصاری، کارگردان سینما و تئاتر و مدرس دانشگاه بر عهده داشت، منصور براهیمی، نویسنده و پژوهشگر و مدرس دانشگاه؛ و بهنام کامرانی، هنرمند و مدرس دانشگاه بهعنوان اعضای پنل شرکت کردند. همچنین توفیق بخشمند، مصطفی پورمحمدی، مستوره سرحدی، پدرام عظیمی، حسین مهاجر، کیوان نیکطبیعت، بهارک میرزایی و حمیده میرزایی، بهعنوان هماندیشان پنل، کوشیدند تا تأثیر تحولات فناوریهای نو بهویژه فناوری دیجیتال بر چگونگی سبک و زبان هنر را تا حدودی بررسی کنند.
در این گفتوگو پرسشهایی حول موضوع حال و آینده هنر دیجیتال مطرح شد؛ از جمله اینکه: وضعیت هنر دیجیتال با توجه به تحولات بهوجودآمده در حال حاضر چیست و چه تحولات عمدهای را باعث شده است؟ و اینکه چشمانداز کلی وضعیت هنر و بهخصوص هنر دیجیتال با توجه به تحولات فناورانه در پیش رو چیست و انتظارات ممکن در این خصوص چه خواهد بود؟
شیخانصاری با تأکید بر اینکه نه میتوان مرزهایی برای رابطه بین فناوری و هنر متصور شد و نه میتوان به زوایای آن پرداخت، با طرح این مسئله که آیا عرصه هنر دیجیتال در مرحله تکامل به سر میبرد و یا تحول و انقلاب، به این مقوله اشاره کرد که «در عصر دیجیتال وقتی مفاهیم و فرایندها ناکارآمد میشوند و امکان ارتباط بین فناوری و هنر از بین میرود، ما با انقلاب در مفاهیم مواجه هستیم و باید در انقلاب، الگوی تغییرات را تشخیص دهیم.»
در ادامه و بر اساس تقسیمبندی این عضو هیئتعلمی دانشگاه هنر، حوزههای «خلق اثر هنری توسط خالق یا هنرمند یا ابزار و ماده»، «اثر هنری»، «درک اثر هنری توسط مخاطب و رسانه» و «حوزه دانش هنر شامل مفاهیم، ادبیات، زبان و تاریخ و اصالت» محور گفتوگوی پنل قرار گرفت.
وی همچنین این مسئله را مطرح کرد که این چهار حوزه در مواجهه با تغییر هنر در عرصه هنر دیجیتال چه تغییرات و تحولاتی را شامل خواهند شد.
شیخانصاری همچنین به هوش مصنوعی بهعنوان انقلابی خطرناک یا امیدوارکننده برای آینده هنر دیجیتال اشاره کرد و گفت: «هوش مصنوعی فراگیر (AGI) نیازهای اولیه را از خود ما میگیرد ولی فرد و هویت فردی را زیر سؤال خواهد برد.»
وی تأکید کرد سرعت و شتاب تحولات فناورانه از هنر دیجیتال ما را وارد فناوریهایی نو همچون هوش مصنوعی میکند و واژگان اثر هنری، دانش هنر، خلق و خالق اثر هنری و درک اثر هنری را از چرخه واقعی خود خارج میکند و این ممکن است خطری باشد که در آینده عرصه هنر دیجیتال را تهدید کند.
منصور براهیمی نیز به تحولی عظیمتر در آینده هنر دیجیتال اشاره کرد و گفت: «زبان، مغز و نوشتار یک آلایندگی با خود میآورد و هنرمند دیگر رسالت نوشتاری ندارد. او مثل جادوگری میتواند تجربهای داشته باشد و آن تجربه را به اثری هنری تبدیل کند.»
به اعتقاد براهیمی، شاید رسانهها به ما این امکان را میدهند که تجربهای که جادوگر هنر خلق کرده به ما منتقل شود، ولی فناوریهای دیجیتال به ما کمک میکنند که تجربه هنرمند از آن ما شود. و مخاطب در تجربه هنرمند و خالق اثر هنری سهیم شود و این معنای هنرمند و خالق اثر هنری را دچار دگرگونی و تحول میکند. در واقع، مخاطب به جای درک اثر هنری با آن مواجه و در آن تجربه، غرق و غوطهور میشود و در نهایت اینکه، چیزی بهعنوان خلق اثر رخ نمیدهد؛ بلکه گسترش تجربهای در حال رخدادن است.
بهنام کامرانی نیز در ادامه ضرورت سازماندهی در هنر دیجیتال را برای آینده این حوزه مطرح کرد و گفت: باید مرزهای بین هنر و هنر دیجیتال برداشته شود و بینرشتهای بودن این حوزه حل شود و امکان گفتوگوی این حوزه از هنر با سایر رشتههای هنر ایجاد شود؛ زیرا باید از سازوکار هنر دیجیتال بهره جست. یکی از ویژگیهای مهم هنر دیجیتال گستردگی آن است.
به اعتقاد وی، فلسفه هنر دیجیتال و تاریخ آن برای بسیاری از هنرمندانی که در این حوزه فعالیت میکنند، چندان مهم نیست. نهادهای هنری و گالریها مُعیّن میکنند چه اثری هنری است یا نیست و این بیانگر این اصل است که رابطه بینرسانهای در کار هنری امروز به گونهای است که یک هنرمند میتواند درون رسانههای مختلف جابهجا شود و این آزادی و خودمختاری زمانی مؤثر است که نهادهای هنری این اجازه را به هنرمند بدهند. سازوکار نهادهای هنری به شکلی است که انعطاف فضای هنری را تعریف میکند؛ بنابراین آنچه برای آینده هنر دیجیتال ممکن است خطرناک باشد، به درون گالریها و نهادهای هنری بازمیگردد.
بهنام کامرانی همچنین تأکید کرد که آثار دیجیتال به سمت آثار سرگرمکننده نرود و اینگونه هویت این حوزه را مخدوش نکند.
منصور براهیمی نیز در یک جمعبندی اظهار کرد: «بازسازی و برساختن تاریخ با هنر دیجیتال ممکن میشود. مخاطب میتواند با هنر دیجیتال، در گذشته و آینده حضور داشته باشد. با هنر دیجیتال مرزهای گذشته، حال و آینده برداشته میشود. هنر دیجیتال ممکن است مانند آزادشدن انرژی در یک بمب اتم خطرناک باشد، ولی به خاطر اهمیت اساسیای که دارد باید خطراتش را پذیرفت و با حضور اغناکننده در عرصه هنر دیجیتال به تأثیر آثار آن پاسخ داد. هنر دیجیتال کمک میکند ما به اصل هر چیز نزدیک شویم و این همان فرایند تغییر است که علما از آن یاد میکنند. ما با هنر دیجیتال میتوانیم جهان را به اصل آن نزدیک کنیم؛ جهانی آشکار و آشکارتر.
شایان ذکر است سومین و واپسین روز از سلسله نشستهای پژوهشی جشنواره ملی هنرهای دیجیتال با موضوع «هنر دیجیتال، آسیبهای اجتماعی» در روز چهارشنبه 29 خردادماه از ساعت 14 تا 20 در تالار همایشهای فرهنگستان هنر برگزار خواهد شد.