دومين نشست از سلسله نشستهاي تخصصي بررسي نقوش ابريشمدوزي با موضوع «ابريشمدوزي آذربايجان» برگزار شد.
دومين نشست از سلسله نشستهاي تخصصي بررسي نقوش ابريشمدوزي با موضوع «ابريشمدوزي آذربايجان» برگزار شد.
به گزارش روابط عمومي فرهنگستان هنر، اين نشست در روز چهارشنبه 18مرداد 96 برگزار شد و «شهين پزشكي» هنرمند و پژوهشگر حوزه دوختهاي سنتي و «عليرضا برفروشان» كارشناس ارشد پژوهش هنر، مدرس دانشگاه و پژوهشگر سازمان میراث فرهنگی به سخنراني با موضوع « ابريشمدوزي آذربايجان» پرداختند.
در اين نشست، ابتدا «شهين پزشكي» سخنانش را با قدرداني از حضار بابت حضور در اين برنامه در يك روز گرم تابستاني آغاز كرد.
او ادامه داد : « هرگاه ميخواهيم هنر يك منطقه را بررسي كنيم، ابتدا بايد ويژگيهاي آن منطقه را بشناسيم. وقتي مرزهاي تاريخي را بررسي ميكنيم، ميبينيم كه آذربايجان منطقه وسيعي بوده و ايرانيان اصيلي در آنجا زندگي ميكردهاند. اين ايرانيان با فرازوفرود وقايع تاريخي مختلف در آن منطقه دست و پنجه نرم ميكردند و آنچه امروز شخصيت و هويت اجتماعي، مردمي و بومي آن منطقه را تشكيل ميدهد، همان پيشينههاي مشترك است.»
پژوهشگر حوزه دوختهاي سنتي اضافه كرد: «تاريخنويسان، تاريخ را به صورت مكتوب مينويسند ولي زنان ما به گونه ديگري و با قلم ديگري آنچه كه از شرايط اجتماعي و سياسي برداشت ميكردهاند را ثبت ميداشتند. اين ثبت به صورت نقوش روي سفال، سوزندوزي و ... صورت ميگرفته و زن استنباط خودش را از چيزي كه بيرون از خانه به وجود آمده بوده، در اثرش ميآورده است. به عنوان مثال، جنگي رخ ميداده كه قومي همنشين قوم ديگري ميشده و چيزهايي را از هم ميگرفتند و به هم ميدادند. پس اين جنگ باعث يكسري تبادلات تاريخي بوده كه زنان نيز در نقشهايي كه در پارچه، گليم و ... ايجاد ميكردهاند، به يادگار آن دوران ميگذ اشتند و نقشها در واقع بيانگر شرايط اعتقادي و اقتصادي، جغرافيايي و ... آن زن بوده است.»
پزشكي، اقوام ساکن در این استانها را، ایرانیان باستان(زرتشتیان)، ارامنه،کردها، تاتها و ترکها خواند و انواع دوختهای سنتی رایج در آذربایجان را مشتمل بر: گلابتون دوزی، تکه دوزی، ملیله دوزی، نوار دوزی، سکه دوزي، چشمه دوزی، بردری دوزی، ابریشم دوزی، قیطان دوزی و مرصع دوزی دستهبندي كرد كه دو شاخه بزرگ در ابریشم دوزی ها، «قلابدوزی» و «سوزندوزي» است.
سخنران دوم اين نشست، «عليرضا برفروشان» سخنانش را با بيان وجود تنوع فرهنگي و جغرافيايي در مناطق مختلف ايران آغاز كرد.
او در اين باره ذكر كرد: «تنوع فرهنگي به اين معني است كه اقوام مختلف در سطح كشور ما با زبان و گويشهاي مختلف، آداب و رسوم مختلف، نمادشناسي و نشانهشناسي مختلف، اشعار و ادبيات مختلف، خوراكيهاي متفاوت و لباسهاي مختلف و... وجود دارند و اينها در واقع شناسنامههايِ متنوعِ اقوام ما است كه البته در حال حاضر كه همه كتوشلوار ميپوشيم، اين تنوع فرهنگي كمرنگ تر شده است.»
برفروشان ادامه داد: «ما با طيفهاي مختلفي از نقوش سروكار داشتهايم كه اين نقوش هركدام شناساننده ويژگيهاي قوم خودشان بودهاند و اين نقوش در حال از بينرفتن هستند. جوانان اين اقوام كمتر با آنها آشنايي دارند و پيشينه و فلسفه آنها را كمتر ميدانند.»
كارشناس ارشد پژوهش هنر بيان داشت: «بهرحال به طور روزمره ما با نشانهها زندگي ميكنيم و به عنوان مثال وقتي يكي از تابلوهاي راهنماييرانندگي را ميبينيم، معنياش را دقيق متوجه ميشويم، ولي اگر بخواهيم معناي آن را بنويسيم، ممكن است گاهي در دوخط معنا شود؛ پس نشانهها ميتوانند به ما كمك فراواني كرده و اطلاعات زيادي را در كوتاهترين زمان به ما منتقل كنند.»
او منشاء نقوش آذربایجان را به دو دسته «گیاهـی» و «جانوری» تقسيم كرد و ويژگيهاي محتوايي اين نقوش را دو ويژگي مهم «اَشکال و نمادهایی از محیط زندگی» و ديگري« بیانگر باورها، علایق و آرزوهاي افراد» دانست و اظهار داشت:« در حوزههاي فرهنگ و هنر نيز هر گْلي، هر حيواني و ... معني پيدا كرده و گاهي حتي معني ملي پيدا كرده است؛ اينها بيانگر باورها، عقايد و آرزوهاي مردم آن مناطق هستند و اگر در منطقهاي، به عنوان مثال، حيوان شتر وجود نداشته است، شما در آثار آنها شتر نميبينيد؛ مگراينكه از جاي ديگر مبادلاتي انجام شده باشد كه اين حيوان و هر عنصر ديگري كه در محيط طبيعي موجود نبوده، به نقوش راه پيداكرده باشد.
عليرضا برفروشان، ویژگی های ترسیمیِ نقشمایه هاي حوزه آذربايجان در هنر سوزندوزي را نقشهايي با اشكال«هندسی»، «گردان»، «شکسته»، «تکرارشونده»، «حاوي تقارن و بيقرينگي» برشمرد و بیشتر اين نقوش را انتزاعی و برخی از آنها را نزديك به طبیعت قلمداد كرد.
او با بيان اينكه، يكي از متداولترين نقوش در حوزه آذربايجان كه در مناطق ديگر ايران هم ديده ميشود، «بُته» بوده، بيان داشت:
« اعتقاد ما بر اين است كه« بُته» به معني درخت سرو بلند و تنومند است و معاني نمادين آن كه به ذهن متبادر ميشود، همیشه سبز، جاودانه، آزادگی، مقاومت، پایداری، شکیبایی، رعنایی، بلندی، راست قامتی، درخت زندگی و مرتبط با خورشید است.»
مدرس دانشگاه و پژوهشگر سازمان میراث فرهنگی، در پايان سخنانش، به رنگهاي نقوش آذربايجاني پرداخت و ویژگیهای رنگآمیزی نقوش آذربايجان را در رنگ های پُرکنتراست و القای احساسات پر تحرک به بیننده و کاربرد فراوان رنگهای زرد، سبز، آبی، قرمز، نارنجی، بنفش، صورتی، سیاه، سفید و... بيان داشت.