کمیتۀ هنر ایران پیش از اسلام «پژوهشکدۀ هنر» در ادامه سلسله نشستهای بررسی ابعاد هنرهای «جهان باستانی ایران»، نشست پژوهشی «بس و هخامنشیان: خدایی مصری در ایران زمین» را برگزار کرد.
کمیتۀ هنر ایران پیش از اسلام «پژوهشکدۀ هنر» در ادامه سلسله نشستهای بررسی ابعاد هنرهای «جهان باستانی ایران»، نشست پژوهشی «بس و هخامنشیان: خدایی مصری در ایران زمین» را برگزار کرد.
به گزارش روابط عمومی پژوهشکده هنر، وابسته به فرهنگستان هنر، در این نشست که عصر سه شنبه، سوم بهمن 1396، با حضور چشمگیرعلاقهمندان در محل پژوهشکده برگزار شد دکتر کامیار عبدی، باستان شناس، به ارائۀ موضوع پژوهشی خود با عنوان: «بس و هخامنشیان: خدایی مصری در ایران زمین» پرداخت و سیری از انتقال خدای «بس» را از مصر تا ایران شاهنشاهی هخامنشی، از نقش و نمادشناسی تا اندیشه و آیین، برای حاضران تشریح کرد.
وی سخن خود را با بیان اهمیت بررسی خدای «بس» در شناخت ابعاد و دامنههای تبادلات و مناسبات بیناتمدنی ایران در روزگار هخامنشیان و مبحث فرهنگ پژوهی حوزههای تمدنی همجوار آغاز کرد و گفت: سخن من دربارۀ یک خدای مصری است که امروز چندان شناخته شده نیست. «بس» روزگاری به حوزه شاهنشاهی هخامنشی میآید و چندان شهرت و رواج و مقبولیت عام مییابد که تا قرنها ردپای آن را در باور و هستیشناسی و فرهنگ جمعی از مردم این سرزمین به وضوح میبینیم.
وی با طرح این پرسش اساسی به عنوان نقطه عزیمت بحث، آغاز سخن کرد که: ارتباط این خدای مصری با قلمرو شاهنشاهی هخامنشی چه بوده است؟ خدایی که با هخامنشیان میآید و با هخامنشیان هم تمام میشود و با فرهنگ این دوره ملازمت دارد و در دورههای بعد (سلوکی و اشکانی و...) هیچ نشانی از آن نمیبینیم.
این پژوهشگر با برشمردن ویژگیهای تمدن مصر، که روزگاری باشکوهترین تمدن دنیای باستان محسوب میشد و «هرودوت» هم این حقیقت را تصریح کرده، یادآور شد: وجود رود نیل به عنوان یک منبع آب فراوان و حوزه آبرفتی برای تولید غذا و رونق کشاورزی و تجارت، این تمدن را به عنوان یک تمدن متکی بر آب و آبیاری در جایگاه یک نمونه بارز در جهان معرفی میکند و در مقایسه با بینالنهرین که بیشتر در فلسفه و ادبیات سابقه دارد، مصر در علوم و مهارتهای عملی زبانزد است. مثلا گندم امپراطوری روم را مصر تهیه و تامین میکرده و این رونق کم نظیر، همواره طمع قدرتها را برای تصاحب مصر بر میانگیخته است. مصریها همه چیز را با نقش و تزیین بسیار و مفصل میساختند و هیچ چیز را ساده و بدون تجمل و آراستگی نمیگذاشتند. از این روی به همان میزان که تمدنشان بزرگ و باشکوه و عظیم است، خدایانشان نیز فاخر و شکوهمندند. مثل: آمون، رع، ایزیس، ازیریس، که همه مجلل و رسمی و نفیس و با هیبت و پرمهابت هستند.
وی آنگاه به تشریح هستیشناسی معنوی مصریان باستان و اعتقادات و آیینهای مذهبی آنان و بررسی نسبتشان با خدایان و ایزدان باستانی این سرزمین پرداخت و افزود: مصریها بسیار مذهبی و به همان میزان بسیار خرافاتی بودند و تقدس و تعصبی فراوان برای خدایانشان قائل بودند
کامیار عبدی سپس به گونهشناسی و تحلیل ماهیت ایزدان کهن مصر پرداخت و گفت: خدایان مصر باستان بسیار اشرافی بودند و ورای زمین و زندگی انسانها و دغدغهها و نیازهای حقیر آنان، سروکارشان با امور کیهانی بوده نه مسائل پیش پا افتاده و روزمره. همین امر یک دوگانگی در فرهنگ مصریان ایجاد میکند. بدین ترتیب که مردم عادی با خدایانشان هیچ کاری نداشتند. با اینکه در معابد و مراسم و آیینها شرکت میکردند؛ اما فقط در بیرون و حق ورود به صحن معابد و حضور در مجاورت فرعونها را نداشتند. رفتهرفته این احساس نزد مردم عادی شکل میگیرد که خدایان به بشر توجه ندارند و اصلا وقت فکر کردن به امورات جزئی و بی اهمیت انسانها را ندارند. لذا به تدریج این تصور نزد مردم مصر شکل گرفت که این خلأ را با خدایان کوچکتر، معمولیتر و عامه پسندتری رفع کنند. خدای «بس» از همینجا ظهور میکند. همزمان با ظهور گروهی از خدایان جدید که نه آن جلال و شکوه حیرتآور و دور از دست را دارند و نه آن معابد طلایی و مراسم و آیینهای عظیم را و برای امور پیش پا افتاده مردم عادی ساخته شدهاند. مثل الهه توارت که با الگوبرداری و الهام از اسب آبی ساخته شد و الهه باستت که ماده گربه بوده و آن هم از روی ماده گربه الگوبرداری شده. اینها هر دو الهه نگهبان نوزادان و کودکان بودند و مجسمهیشان را بالای سر نوزادان و کودکان برای محافظت و نگاهبانی میگذاشتند.
این محقق باستانشناسی با ذکر این نکته که ما هنوز خاستگاه خدای «بس» را نمیشناسیم و برخی منشاء آن را از سودان و مناطق اطراف مصر میدانند، به تشریح ویژگیها و کارکردهای خدای «بس» پرداخت و خاطرنشان کرد: «بس» یک موجود ترکیبی است که یک نظیر و همانند مونث هم به نام «بستات» دارد. کارکرد او حفاظت و مراقبت از انسان در برابر موجودات و حشرات موذی مثل مار و عقرب و دیگر خطراتی است که مسافران ممکن است با آنها مواجه شوند. ایزدی کوتوله و بدریخت و بدقیافه که بر خلاف خدایان مجلل و با هیبت و شوکت، همراه مردم عامی و نیازهای کوچک آنها به شمار میرفت.
سخنران نشست در ادامه، به ورود این ایزد به قلمرو ایران هخامنشی رسید و با بیان اینکه زمان کمبوجیه، مصریها با جهان خارج، ارتباطها و مبادلاتی پیدا کرده بودند؛ به مباحثی در خصوص روابط و مناسبات تاریخیــتمدنی ایران و مصر از زمان کمبوجیه و داریوش و تصرف و الحاق مصر به قلمرو هخامنشی تا شورش و استقلال مصر و سپس تصرف مجدد آن در زمان اردشیر سوم ارائه کرد و گفت: از زمان داریوش است که مصر یک «ساتراپی» هخامنشی میشود و کانال سوئز در راستای توسعه طلبی شاهنشاهی و تسهیل مسیر تجارت و فرستادن نیروی دریایی به دریای مدیترانه هنگام جنگ با یونانیها حفر میشود. داریوش به عنوان یک فرعون رسمی در مصر پذیرفته میشود. یکی از مهمترین کارهای او به کار گماردن مصریان، با وجود روحیه و خصلت بیگانه هراسی و ترس و توهم بیش از اندازه نسبت به اقوام بیگانه و غیر بومیان، است. او آنها را به کار در شوش میگمارد. به این مطلب در کتیبه معروف او اشاره شده، که مصریان در کار در حوزه طلاکاری که در آن مهارت بسیار داشتهاند، گماشته شدهاند.
عبدی در ادامه به ذکر مواردی در خصوص نمادشناسی نقوش خدای «بس» در مهرهای مسطح، اشیاء یافته شده از قلمرو شاهنشاهی هخامنشیـــاز آناتولی و فنیقیه و عراق تا آسیای مرکزیـــدر کاوشهای باستانشناسی، خمرههای سفالی با شکل و نقش «بس» که آب آن به باور مصریان خاصیت شفابخشی و تبرک داشته است، سنگها، اشیای فلزی، پیکرکهای «بس»، اجزای متعلق به نقش برجستهها و عناصر ساختمانی و معماری پرداخت.
مباحثی در زمینه تطور و دگردیسی «بس» در شکل ایرانی خود، محور بعدی سخن این پژوهشگر بود که به گفتۀ او در دو شکل، نمود و تجلی یافته است: اول تطور نقش و بازآفرینی و نهایتاً ایرانی کردن نقوش؛ دوم مرحله مهمتر در این تحول، که فراتر از تغییر در شکل ظاهری و مشخصههای سبکشناختی است، و ورود «بس» به ایدئولوژی هخامنشی را نشان میدهد.
آخرین محور این نشست، سیر تداوم «بس» تا حدود سه قرن بعد و تحول آن به شکل یک لژیونر رومی و نسبت این اسطوره با گرایشهای نظامی بود. سخنران تصریح کرد: البته اینها عمدتاً مبتنی بر حدس و گمان و فرضیات است که میکوشد ارتباط خدای «بس» را با نظامیگری و سپاهیگری پیدا کند که به نظر من کشف آن تاثیر بسیاری در زمینۀ برهمکنش و داد و ستد فرهنگی ایرانیان و مصریان در این افق تاریخی خواهد گذاشت.
دکتر کامیار عبدی سخن خود را این گونه جمعبندی کرد : «بس» یک خدای متعلق به مردم عادی و عامی بود و نه اشراف و درباریان و بزرگان هخامنشی و ما در هیچ جای نقوش و ابنیه سلطنتی و عمارات حکومتی این دوره، نشانی از او نمیبینیم.
پایان بخش این نشست پژوهشی، طرح پرسش حاضران و پاسخ این پژوهشگر و کارشناس به سوالهای مطرح شده بود.
کمیته «هنر ایران پیش از اسلام» پژوهشکده هنر با هدف بازشناسی ابعاد و زمینههای فرهنگی، تمدنی، تاریخی و فکری هنرهای ایران کهن، سلسله نشستهای تخصصی خود را با دعوت از اساتید و صاحبنظران حوزههای مختلف هنرپژوهی ایران پیش از اسلام ادامه خواهد داد. شرکت در این نشستها برای عموم علاقهمندان آزاد است.