همانديشي موضوعي نظريهها و رويكردهاي تاريخ هنر با موضوع «آسيبشناسي وضعيت تاريخ نگاري هنر در ايران» 27آذر در فرهنگستان هنر برگزار شد.
همانديشي موضوعي نظريهها و رويكردهاي تاريخ هنر با موضوع «آسيبشناسي وضعيت تاريخ نگاري هنر در ايران» 27آذر در فرهنگستان هنر برگزار شد.
«رامين حاجيان فرد» در اين هم انديشي به موضوع كتب لاتين تاريخ هنر و آثار ترجمه شده به فارسي پرداخت و با اشاره به نظر گرانت پوک در مورد وجود «تاریخ هاي هنر» به جاي «تاریخ هنر» گفت: وازاری در سال 1550 میلادی نخستین کتاب مدون را در باب تاریخ هنر نگاشت. پس از او تا دوران حاضر کتابهای مربوط به تاریخ هنر در چند طبقه کلی قرار می گیرند که پاره ای از آنها مربوط به مطالعات عمومی تاریخ هنر است و جانسون كمبريج و هلن گاردنر نمونههاي معروف آن هستند.
وي نمونه ديگر آثار نوشتاری مربوط به تاریخ هنر را کاتالوگهای موزهها یا نمایشگاههای هنری دانست که در آنها آثاری خاص از هنرمندانی خاص بیشتر مورد توجه و مطالعه قرار گرفته است. علاوه بر اين، کتابهای مرجع یا دایرهالمعارفهای تاریخ هنر نيز نوعي از آثار مكتوب تاريخ هنر هستند که البته به دلیل حجم بالا و هزینه مربوطه، بیشتر در مراکز هنری و کتابخانهها در دسترس علاقهمندان و نیازمندان قرار میگیرند.
اين محقق، گروه آخر از منابع مكتوب را نشريات و مجلات و سايت هاي اينترنتي و... دانست و افزود: علاوه بر كتابهاي كلاسيك كه در مجامع آكادميك مورد قبول و معيار است، ما در ايران با پديده كپي برداري و خلاصه سازي رو برو هستيم. به دليل تعدد مراكز هنري كه در ايران وجود دارد بايد يك معيار و ميزان و استاندارد وجود داشته باشد و بررسي شود كه آيا همه واحدهاي دانشگاهي مثلاً كتاب گادنر را دارند و يا اينكه آيا دانشجو توان خريد آن را دارد يا خير.
وي با توجه به شرايط اقتصادي ادامه داد: امروز براي يك مترجم شايد سفارش كتب مرجع صرفه مالي نداشته باشد، ولي براي دسترسي محققين پيشنهادم اين است كه يك نسخه انگليسي اين كتابها در كلانشهرها قرار بگيرد.
وي گفت: نتيجه تحقيق نمايانگر آن است که کتابهای نوشته شده در زمینه تاریخ هنر، هر کدام دارای نقاط قوت و در عین حال نقاط ضعفی هستند. این موضوع شاید هر چه بیشتر به کتابهای نوشته شده در گذشتههای دورتر نظر میافکنیم خود را نمایانتر میکند. بدین ترتیب شاید هنرجویی با مطالعه یکی دو قلم از کتابهای کلاسیک همچون کتاب جنسن یا گامبریج، به نتیجه مطلوبی که امروزه از یک مورخ هنر یا اندیشمند این حوزه انتظار میرود نرسد.
اين پژوهشگر در انتها خواستار آن شد كه با شناسایی کاستیهای موجود در حوزه تاريخ نگاري هنر، کتابهای مفیدی که میتوانند نقش مکمل برای کتابهای پیشین داشته باشند معرفی شده و مترجمینی که در این حوزه علاقمند و فعال هستند با افق بازتری به گزینش کتابها اقدام نمایند.
|