استاد ناصر الهي از هنرمندان به نام آبگينه و عضو كميته سفال و سراميك و آبگينه گروه هنرهاي سنتي فرهنگستان هنر بر اثر عارضه سكته مغزي به ديار حق شتافت و روز شنبه 16 آذر در قطعه هنرمندان بهشت زهرا آرام گرفت.
نبايد كسي چاره از چنگ مرگ چو باد خزانست و ما همچو برگ
"فردوسي"
استاد ناصر الهي از هنرمندان به نام آبگينه و عضو كميته سفال و سراميك و آبگينه گروه هنرهاي سنتي فرهنگستان هنر بر اثر عارضه سكته مغزي به ديار حق شتافت و روز شنبه 16 آذر در قطعه هنرمندان بهشت زهرا آرام گرفت.
اين استاد هنرمند، ساليان سال كارگاه مجهزي داشتند كه علاوه بر اينكه خودشان مشغول كار بودند تعداد زيادي استادكار و كارگر نيز در كنار ايشان مشغول هنر شيشهگري دستي بوده وشاگردي ايشان را مي كردند ، بعضي از كارهاي استاد الهي اكنون زينت بخش موزههاي داخلي و خارجي است. متأسفانه پس از آزادسازي حاملهاي انرژي، به دليل افزايش هزينههاي مصرف سوخت، امكان ادامه كار براي شيشهگران سنتي و دستي بسيار سخت شد و اين استاد فرهيخته در دو سال اخير نتوانستند كارگاهشان را سر پا نگهدارند، لذا اين كارگاه فعال، كورههايش خاموش و هنرمندان و كارگرانش آواره شدند، اين امر در روحيه استاد تأثير خوبي نگذاشت، استادي كه عاشق كار كردن بود و هر زمان كه ميرفتي در كارگاهش حضور داشت. بياد ميآورم در ساعاتي كه كارگرانش به خانه رفته بودند استاد مشغول بارگزاري كورهها بود و تنها با عشق و علاقه، به كارش ميپرداخت براي فردا و فرداهايي بهتر، اما گل وجودش خيلي زود پرپر شد و در جوار يار ديرين هنرمندش مرحوم دكتر ضيايي از پيشكسوتان اين هنر كه چند ماه قبل به ديار حق شتافته بود آرميد. اين رفتنها علاوه بر خسارت فراق براي خانواده و عزيزانش، خسارت جبران ناپذير ديگري نيز دارد و آنهم از دست دادن استاد زبردست و توانا كه ديگر جايگزيني ندارد.
هنر شيشهگري دستي، نماد و ويترين هنرهاي سنتي تهران است. اين هنر قدمتي چند هزار ساله در ايران دارد، آثار ناحيه شمال غربي ايران، لرستان، شوش و قطعات شيشهاي كشف شده در تخت جمشيد نشان ميدهد از ديرباز در اين سرزمين از اشيا و ظروف شيشهاي استفاده ميكردهاند مخصوصاً آثار دوره سلجوقي كه زيبايي و نفاست خاصي دارند. جذابيت، خلاقيت، تنوع رنگها و شكلها و گونههاي ديگر شيشههاي دستساز مثل نقاشي و تراش روي شيشه از ويژگيهاي منحصر به فرد اين هنر قديمي در ايران و تهران است. اكنون چراغ و كورههاي اين هنر قديمي رو به خاموشي است و حيف است اين پيشينه درخشان ،در عصري كه هويت هنرهاي ملي ما به سرقت ميرود به فراموشي سپرده شود. هنوز كورسويي از اين هنرها ديده ميشود اگر حمايتي صورت نگيرد. در حوالي همين سالها خاموشي و تعطيلي اين صنف هنري را شاهد خواهيم بود.
دكترمهدي مكينژاد/ عضو هيات علمي فرهنگستان هنر