عدم اعتقاد به هنرهاي سنتي در برنامههاي كلان فرهنگي كشور و عدم اعتقاد مديران اين حوزه به حفظ آنها، باعث زوال هنرهاي سنتي شده است.
اولين نشست نخستين گردهمايي «گنجينههاي از ياد رفته هنر ايران» عصر امروز (يكشنبه 25 آذر) در مؤسسه آسمان فرهنگستان هنر به رياست حسن بلخاري و با سخنراني حسين ياوري، حسين زمرشيري و مجيد مهرگان برپا شد.
عدم اعتقاد به هنرهاي سنتي در برنامههاي كلان فرهنگي كشور و عدم اعتقاد مديران اين حوزه به حفظ آنها، باعث زوال هنرهاي سنتي شده است.
اولين نشست نخستين گردهمايي «گنجينههاي از ياد رفته هنر ايران» عصر امروز (يكشنبه 25 آذر) در مؤسسه آسمان فرهنگستان هنر به رياست حسن بلخاري و با سخنراني حسين ياوري، حسين زمرشيري و مجيد مهرگان برپا شد.
در ابتداي اين نشست حسين ياوري عضو هيئت علميو داوري گردهمايي «گنجينههاي از ياد رفته هنر ايران»، ضمن قرائت مقاله خود تحت عنوان «چرا هنري از ياد ميرود؟» ضمن انتقاد از مسئولان امر ، اين هنرها را رو به فراموشي دانست.
وي افزود: «اگر به بررسي هنرهاي سنتي از ياد رفته يا هنرهاي در حال از ياد رفتن بپردازيم، به اين نتيجه ميرسيم كه چند عامل اساسي، در رونق اين هنرها، مؤثر بوده است و بيشك مهمترين آنها، انطباق توليدات و آثار هنري با معيارهاي روز و خواست متقاضيان آثار است.»
ياوري نبود تبليغات مؤثر و مثبت و عدم معرفي درست هنرهاي سنتي را عاملي ديگر، در از ياد رفتن يا رو به زوال رفتن هنرهاي سنتي دانست و گفت: «به بيان ديگر، اگر هنرهاي يا توليدات هنري مطابق با مقتضيات زمان، تبليغ نشوند و زمينههاي كاربردي آنها بازگو نشود، كالاها ديگر، جايگزين آنها ميشود.»
وي به نقش مهم مديريت هنرهاي سنتي در بخشي كلان آن اشاره كرد: «وظيفه حفاظت از هنرهاي سنتي، كه تبلور عيني و تجلي فرهنگ، هنر و تمدن هر سرزمين است و نيز حمايت از استادان و هنرمندان به عنوان گنجينههاي زنده بشري، برعهده اين نهاد است.»
وي تبليغات در برنامههاي تلويزيون و رسانهها را كاملاً برعكس و رقيب اصلي صنايع دستي، دانست و افزود: «برنامههاي تلويزيون، سرشار از تبليغ مواد مصرفي است و در هيچكدام از اين برنامهها نمونهاي از هنر سنتي ما وجود ندارد. همه اينها باعث شده كه جوانان ما، رغبتي به آموختن هنرهاي سنتي ندارند. من به جرئت ميگويم، در ظرف اين سي سال اخير، هيچ برنامهاي براي حمايت از هنرهاي سنتي نداشتهايم.»
وي اظهار داشت: «ما ديگر لذت بهجاي آوردن نماز بر روي سجادههاي زيبا را نميدانيم، ما نميخواهيم با اعضاي خانوادههايمان روي فرشهاي دستباف و دور سفرههاي قلمكار نشسته و غذا بخوريم. ما نميخواهيم لذت نوشيدن آب در تنگهاي همدان را بچشيم. ما نميخواهيم قرآن مجيد را از داخل جلد سوزن دوزي درآورده و برروي رحل خاتم گذاشته تلاوت كنيم. ما لذت پخت آبگوشت در ديزي سنگي مشهدي را نميخواهيم. به طور كل ديگر هيچ حساسيتي براي حفظ هنرهاي سنتي نداريم.»
در بخش ديگري از اين نشست، «حسين زمرشيدي» معماري ايران را فخر معماري عالم ناميد و گفت: «معماران بزرگ عالم، هميشه غبطه ميخوردند كه چرا در ايران نيستند.»
وي افزود: «معماري ايران شاهكارهاي هنري دارد كه متعلق به كل بشريت است. هنرمندان معماري ايران، آثاري خلق كردهاند كه تمام مسلمانان دنيا و دلهاي آگاه، جذب آن شدهاند.»
وي در مقاله خود با عنوان «اندود ساروج و ساروج بري در معماري ايران» در مورد اين هنر توضيح داد: «ساروج، اندود افسانهاي ايران زمين، هزاران سال است كه براي نگهداري آب، اين عنصر حيات بخش، در مخازن و منابع آب مورد استفاده بوده است.»
زمرشيدي در پايان گفت: «از آنجا كه گچ بري و نقاشي، در حمامهاي گرم و مرطوب، جايگاه و معنايي ندارد، معمار و هنرمند ساروج بر، دست به خلاقيت زده و به واقع زيباترين نقوش از طرحهاي گياهي، اسليمي، پيچكها، داستانهاي پهلواني و وقايع معنوي، عرفاني، مذهبي و... را در سربينه حمامهايي چون «وكيل» شيراز، «سلطان ميراحمد» كاشان و «كردشت» مرند به اوجي از شكوه هنر رسانده است.»
در ادامه اين نشست تخصصي مجيد مهرگان، عضو پيوسته فرهنگستان هنر، در مورد مباني فراموش شده نگارگري ايران توضيح داد: «نقاشي ما هميشه ايدئولوژيك بوده و كمتر هنري است در دنيا، كه به اين جنبه از هنر، بپردازد.» وي افزود: «هنر نقاشي، همواره در گذار از اين ادوار متفاوت، پيام خاص مفهومي را به اشكال مختلف بيان ميكند، به ويژه ميل به برجسته سازي در هنر نگارگري ما بسيار مهم است.»
وي در ادامه به ديوارنگارههاي تخت جمشيد اشاره كرد و گفت: «در اين ديوارنگارهها، جنبه شعاري پيام حكومت، در قالب هداياي نوروزي و گلهاي نيلوفر، تكرار شده است و هنر نقاشي ما، طبق رسم مانوي (ارژنگ ماني) كه معتقد بود، نقاشي ميتواند مطالب ايدئولوژيك را بهتر تفهيم كند، همواره داراي جنبههاي ايدئولوژيك بوده است و بعد از اسلام نيز اين رسم در هنر كتاب آرايي، پياده شده است.»
|