اخبار > شيرسنگي، ميناي صائبين و هنر نقاشي كاشي در دوره قاجار


در دومين بخش روز اول بررسي شد
شيرسنگي، ميناي صائبين و هنر نقاشي كاشي در دوره قاجار

 

شيرسنگي، نقاشي روي كاشي‌هاي دوره قاجار و ميناي صائبين، سه هنر در حال فراموش شدن، در گردهمايي «گنجينه‌هاي از ياد رفته هنر ايران» بررسي شدند. در ادامه نشست‌هاي نخستين روز گردهمايي «گنجينه‌هاي از ياد رفته هنر ايران» در مؤسسه آسمان فرهنگستان هنر، سه هنر مذكور، توسط علي و عباس قنبري، مرضيه محب و‌هادي سيف در نشستي به رياست حسن بلخاري، مورد بررسي قرار گرفتند.

 
شيرسنگي، نقاشي روي كاشي‌هاي دوره قاجار و ميناي صائبين، سه هنر در حال فراموش شدن، در گردهمايي «گنجينه‌هاي از ياد رفته هنر ايران» بررسي شدند.

در ادامه نشست‌هاي نخستين روز گردهمايي «گنجينه‌هاي از ياد رفته هنر ايران» در مؤسسه آسمان فرهنگستان هنر، سه هنر مذكور، توسط علي و عباس قنبري، مرضيه محب و‌هادي سيف در نشستي به رياست حسن بلخاري، مورد بررسي قرار گرفتند.

هادي سيف، محقق و پژوهشگر، در سخنراني خود با موضوع «بررسي هنر نقاشي روي كاشي دوره قاجار» اين نقاشي را نهضت هنري فراموش شده‌اي دانست و گفت: «اين هنر،‌يادگار بدعت و خلاقيت سرشار از نقش و رنگ‌هايي به غايت زيبا و بامعنا، كه در عصر حكمراني كريم خان زند و رواج مكتب هنري زنديه، با مدد از نقش آفريني گل‌هاي رنگارنگ و نيز نقاشي روايات مقدس مذهبي و... چشم آذين نماي بيروني بناهاي اين روزگار بوده است.»

وي افزود: «نقاشي بر كاشي، حاصل ذوق و ابتكار بي‌سابقه نگارگران و كاشي نگار گمنام و برخاسته از خيل مردم كوچه و بازار شيراز، خاستگاه و ميعادگاه هنرمنداني صاحبدل و صاحب ذوق، است.»

وي اظهار داشت: «مكتب نقاشي بر كاشي در فاصله نيمه دوم قرن سيزدهم و نيمه نخست قرن چهاردهم قمري با طلايه داري كاشي نگاران مخلصي همچون «ميرزا عبدالرزاق شيرازي» و «محمدرضا كاشي پز شيرازي» هنري رايج و مقبول در جامعه و آذين بخش بناهاي عمومي، مسجدها، حسينيه‌ها، تكايا، حمام‌ها، زورخانه‌ها و خانه‌ها شد.»

در ادامه علي قنبري و عباس قنبري، استادان دانشگاه تربيت مدرس و دانشگاه شهركرد، با مقاله‌اي تحت عنوان «شيرسنگي، آميزه‌اي از هنر و حماسه در فرهنگ بختياري» به اين بخش از هنر بومي‌ايراني پرداختند.

علي قنبري گفت: «هنرهاي بومي‌ايران، بخشي از فرهنگ ديرپاي اين كشور است كه در هويت ملي ما نقش اساسي دارد و «شير سنگي» نماد هنري و حماسي بختياري‌هاست كه با پشتوانه فرهنگي و شكوه ديرين شير در فولكلور و فرهنگ آسيايي و ايراني، تجلي ويژه‌اي يافته است.»

وي مكان بروز اين نماد هنري-فرهنگي را بر آرامگاه بزرگان نام آور و جوانمردان ايل دانست و با اشاره به ويژگي‌هاي نماد شير در گنجينه هنر و فرهنگ قوم بختياري، نقش و كاركرد اين تنديس در زندگي و آيين سوگواري مردم اين قوم و در فرهنگ و ادب فارسي و همچنين شيرهاي سنگي در فرهنگ ايراني و آريايي را بررسي كرد.

عباس قنبري در ادامه، ديرينگي اين هنر ايراني و رابطه امروز آن‌ با پيشينه خود، ساختارهاي اسطوره‌اي و نقوش شيرهاي سنگي در ادوار گوناگون و همچنين نقش شير در بيرق‌هاي ايراني و سيرتحول و دگرگوني اين هنر تا زمان معاصر را مورد بررسي قرار داد.

سپس مرضيه محب، كارشناس ارشد پژوهش هنر، با مقاله‌اي در مورد «ميناي صائبين» به پيشينه اين قوم مذهبي اشاره كرد و گفت: «اين قوم با قدمتي بسيار، قرن‌هاست كه در جنوب ايران و عراق زندگي مي‌كنند. آنها خود را صاحب ديانتي خاص و با عنوان «صائبين مندايي» معرفي كرده و سابقه ديني خود را به آدم ابوالبشر (ع) و با واسطه‌هايي به يحيي (ع) و نوح (ع) مي‌رسانند.» وي افزود: «اين قوم به خاطر ارتباط تنگاتنگ آنها با برخي صنايع و فنون و به طور مشخص وجهي خاص از هنر-صنعت، مورد توجه قرار گرفته‌اند. به طوري كه اين هنر نيز تحت عنوان «طلاي صُبي» شهرت يافته است.»

اين كارشناس پژوهش هنري، هدف خود را از نگارش و طرح اين مقاله برداشتن گامي هر چند كوتاه، براي معرفي اين هنر-صنعت كه برخواسته از قومي‌نسبتاً مهجور و ناشناخته است، برشمرد و به تحليل و چگونگي اين هنر پرداخت.

 
 
 

زمان انتشار: يکشنبه ٢٥ آذر ١٣٨٦ - ١٠:١٧ | نسخه چاپي

نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر:
 

خروج