يك مدرس دانشگاه آشنا كردن دانشجويان با يك نوع ساختار فرش را ناديده انگاشتن تنوع هنر و فرهنگ ايران قلمداد كرد.
يك مدرس دانشگاه آشنا كردن دانشجويان با يك نوع ساختار فرش را ناديده انگاشتن تنوع هنر و فرهنگ ايران قلمداد كرد.
به گزارش روابط عموميفرهنگستان هنر كريم ميرزايي، مدرس و كارشناس صنايع دستي در نشست صبح سومين روز گردهمايي «گنجينههاي از ياد رفته هنر ايران» كه صبح امروز (سه شنبه، 27 آذرماه) به رياست دكتر مهرانگيز مظاهري در مؤسسه فرهنگي و هنري آسمان برگزار شد، به نحوه آموزش فرش بافي در دانشگاهها انتقاد كرد: «امروزه در دانشگاهها، ساماندهي فرش و قاليها به چند نوع، محدود شده است. اين تقسيم بندي هر چند ميتواند در تسهيل آموزش، مؤثر باشد؛ اما در تقليد سامانهها، انكار ناپذير است، زيرا هر فرشي نسبت به اندازه و رنگ، طرح خاصي دارد. تعريف يك نوع ساختار براي فرشها، ناديده انگاشتن فرهنگ و هنر ما است.»
وي كه با موضوع «حدوث و شهود در سامانههاي از ياد رفته فرش ايران» صحبت ميكرد، در ادامه شهود و حدوث را يكي از روشهايي معرفي كرد كه در گذشته از سوي طراحان فرش به كار گرفته ميشد تا طرحهاي بديع خلق شود. هر چند به اعتقاد اين كارشناس، چگونگي رسيدن به شهود، به كنكاش بيشتري نياز دارد، بايد زمينه رسيدن به اين مرحله را ايجاد كرد.
رجبعلي لباف خانيكي، مدرس دانشگاه نيز با ذكر تاريخچه مختصري از شهر گناباد، به ذكر «ريشههاي اسطورهاي تزيينات سفال مند گناباد» پرداخت: «دو نوع سفال در اين شهر وجود دارد كه اولين نوع آن شامل نقوش معمولي مانند گل و برگ، گنجي، ابر و گل، گنبد، گل كدو و بته جقه است؛ اما نقوش دوم اسطورهاي هستند كه از نقش پرنده، ماهي،گياه و خورشيد تشكيل شدهاند.»
همچنين شهلا امام جمعه، پژوهشگر هنرهاي سنتي و مسئول بخش آماده سازي كتابخانه دانشگاه شهيد بهشتي، به موضوع «در جستجوي هنر از ياد رفته دوم بافي شوشتر» اشاره كرد: «دوم بافي در هفتاد سال قبل در دزفول و شوشتر از بين رفته است. اين دو شهر، در برخي آداب و رسوم بسيار به هم نزديك بودهاند. دوم بافي از طريق زنها رواج داشته است و به عنوان بخشي از لباس زنان مورد استفاده قرار ميگرفته.»
وي در ادامه «دوم بافي» را تركيبي از چهار نوع ساده، گل همهرنگ، گل نخودي و پولكي دانست كه گاهي در حاشيه آنها، طرحهاي زيگزاگ و... هم كاربرد داشته است و به وسيله دستگاهي شبيه دوك نخ ريسي، ريسيده و سپس به دار كشيده ميشده.
مدرس دانشگاه اصفهان: كپ بري در همان دوره صفوي از ياد رفت
مدرس دانشگاه هنر اصفهان كپ بري را هنري دانست كه برخلاف ديگر هنرهاي سنتي، نه در دهههاي اخير؛ بلكه در همان دوره صفويه، به دست فراموشي سپرده شد.
حسام اصلاني، مدرس دانشگاه، با موضوع «فن شناسي تزيينات آينه كاري موسوم به كپ بري در كاخ هشت بهشت اصفهان» به سخنراني پرداخت: «هنر كپ بري، نه در دهههاي اخير؛ بلكه در همان دوره صفوي به دست فراموشي سپرده شد، اما در دهه چهل خورشيدي، به همت مهندس ابراهيميان و تعدادي از هنرمندان، از اين هنر به نحو شاخصي در تزيينات مهمانسراي عباسي استفاده شد. بعد از آن، اگرچه به صورت انگشت شمار، از اين هنر استفاده شد، ولي باز به دست فراموشي سپرده شد.»
وي افزود: «در تحقيقاتي كه در سال 1382 به همراه تعدادي از استادان انجام داديم، به روش اجرايي تكنيك كپ بري، دست پيدا كرديم. حتي نمونههايي از آن در ايران و خارج از كشور اجرا شد؛ ولي آنگونه كه شايسته است، رونق و رواج نيافت.»
مهدي مكي نژاد دبيرعلمياين همايش و عضو هيئت علميفرهنگستان هنر نيز در مورد «تزيينات آجرتراشي در معماري ايران، از قاجار تا پهلوي دوم» گفت: «آجر يكي از مصالح مهم در معماري ما است. دليل استفاده از آجر در معماري ايران وفور مواد اوليه است. اصطلاح آجر از لوحهاي بابل گرفته شده است. آجر در دوره اسلاميبيشتر در تزيينات مورد استفاده قرار ميگرفت، در حاليكه قبل از اسلام، بيشتر در زيرساختها به كار گرفته ميشد.»
وي در ادامه انواع شيوههاي آجرتراشي را في البداهه روي قطعات آجر چهارگوشه، تلفيق كاشي و آجر، گچ و آجر و سطوح رنگي و آجر توصيف كرد.
همچنين مهناز محمدزاده، كارشناس ارشد هنرهاي سنتي به «روشهاي گوناگون اعمال پخت و پز وبروز پديده زرين فام» اشاره كرد: «ساخت ظروف و كاشيهاي زرين فام ايران كه امروزه زينت بخش بسياري از موزههاي مشهور دنيا و مجموعههاي خصوصي است، قرنها است كه به بوته فراموشي سپرده شده است و عدم آگاهي از روند توليد آن، انديشه احياي اين هنر متعالي را در ذهن بسياري از هنرمندان معاصر متبلور ساخته است.»
وي اظهار داشت: «قديميترين تزيين زرين فام. يك جام شيشهاي از سده يك هجري است كه در مصر كشف شده است و نمونههاي قابل شناسايي از بين النهرين از قرن سوم به دست آمده است؛ اما در ايران از قرن ششم اين هنر رواج پيدا كرده است.»
|