نخستين گردهمايي «گنجينههاي از ياد رفته هنر ايران» پس از سه روز سخنراني استادان و پژوهشگران رشتههاي مختلف هنرهاي سنتي، به پايان رسيد.
نخستين گردهمايي «گنجينههاي از ياد رفته هنر ايران» پس از سه روز سخنراني استادان و پژوهشگران رشتههاي مختلف هنرهاي سنتي، به پايان رسيد.
مهدي مكي نژاد، عضو هيئت علميفرهنگستان هنر و دبير هيئت علمي گردهمايي گنجينههاي از ياد رفته هنر، در اختتاميه اين همايش كه عصر سه شنبه، 27 آذر، در مؤسسه فرهنگي و هنري آسمان برگزار شد، اظهار اميدواري كرد اين برنامه شروعي براي احيا و اجرايي شدن دوباره هنرهاي فراموش شده باشد. وي با بيان اينكه دبيرخانه گنجينههاي از ياد رفته به صورت دائميبه فعاليت ادامه خواهد داد، به ذكر خلاصهاي از اقدامات انجام شده در اين زمينه پرداخت: «131 اصل مقاله به دبيرخانه رسيد كه از ميان آنها 55 مقاله چاپ و 31 مقاله در سه روز همايش به صورت سخنراني ارائه شد. البته سخنرانيها و مقالات خوبي هم در پيش همايشها ارائه شد، كه اميدواريم كتاب خلاصه مقالات نزديك به يك ماه ديگر، به چاپ برسد.»
كيانوش معتقدي، پژوهشگر، در بخش ديگري از اين مراسم در مورد «شكوه هنر تذهيب در عصر ايلخاني» ابراز داشت: «اين هنر در عصر ايلخاني، بيش از هر دورهاي شكوفا شد. در اين دوره تذهيب، به نقطه اوج شكوفايي و پويايي خود رسيد. با آغاز عصر ايلخاني علاوه بر فرمهاي گياهي از فرمهاي هندسي هم استفاده شد، كه مهمترين آنها طرح ستارههاي چند است. در اين دوره رنگ لاجورد نيز وارد تهذيب شد.»
در ادامه آزاده پشوتني زاده، كارشناس ارشد هنرهاي سنتي، با موضوع «قلم زني نقره شيراز» به ذكر تفاوتهاي قلم زني اين شهر با اصفهان پرداخت: «در قلم زني اصفهان، قلمها تيز و داراي عاج هستند و تعداد آنها از ده تا دوازده نوع تجاوز نميكند، در حالي كه در سبك شيراز، قلمها بسيار كند است تا چند بار روي سطح كار را بتراشند و از آسيب ديدگي به وسيله قلم تيز، جلوگيري شود. بيش از پنجاه نوع قلم نيز در ميان استادكاران رايج است. در شيراز، طلا و نقره به كار گرفته شده، داراي عيار بالا است اما در اصفهان از مس و بقيه آلياژ هم استفاده ميشود. از نظر طرح نيز، طرحهاي شيراز بيشتر گل و مرغ است؛ ولي طرحهاي اصفهان برگرفته از مينياتورهاي دوره صفويه است.»
سپس نغمه بهبودي، كارشناس هنرهاي سنتي، در مورد «شاهزيله كارگاه سفالگري فراموش شده در كوير» گفت: «كارگاه سفالگري شاهزيله در روستاي شاهزيله نزديكي شهر خوسف از بخشهاي تابع شهرستان بيرجند است كه به گفته هنرمند اين كارگاه، بعد از چند نسل، حدود سيصد سال، به وي سپرده شده است.»
بهبوي در پايان نتيجه گرفت كه با مستندسازي و حمايت از فعالان اين رشته، از طريق تسهيلات و تمهيداتي ميتوان از روند فراموشي هنر سفالگري اين منطقه، جلوگيري كرد.
محسني: نشاني از قالي بافي هنري و تجارت در قزوين نمانده است
محسن محسني قزوين را يكي از مراكز فرهنگي و هنري عصر صفوي دانست كه ديگري نشاني از قالي بافي هنري و تجاري در اين شهر باقي نمانده است.
به گزارش روابط عموميفرهنگستان هنر،در نشست عصر سومين روز گردهمايي «گنجينههاي از ياد رفته هنر ايران» كه 27 آذرماه و با رياست مجيد مهرگان برگزار شد، محسن محسني، عضو هيئت علميفرهنگستان هنر و كارشناس فرش، در مورد «فرش قزوين» گفت: «بنابر اشارات تاريخي و روايات سينه به سينه، قزوين كه پس از تبريز و پيش از اصفهان، پايتخت سلسله صفوي و يكي از مراكز مهم و در عين حال شاهراه تجارت بين المللي واقع شده بود، مدتي است كه بسياري از قابليتهاي آن، پنهان مانده است. به ويژه قالي قزوين، در عهد صفوي اين شهر يكي از مراكز بزرگ قالي بافي ايران بوده است.»
وي ادامه داد: «پس از چند قرن ركورد، از سال 1304 شمسي، فرش قزوين دوباره تجديد حيات يافت و قاليهاي بسيار ارزنده هنري توليد و به بازارهاي بين المللي صادر شد. چنانكه محمولههاي قالي شهريباف قزوين تا اوايل جنگ جهاني دوم رسماً از خود اين شهر، به خارج از كشور صادر ميشد، تا اينكه از سال 1327 شمسي، به تدريج اين هنر دچار ركود شد و اكنون ديگر نشاني از قالي بافي هنري و تجارت فرش در قزوين باقي نمانده است.»
حسن بلخاري، رئيس پژوهشكده هنر فرهنگستان هنر، هم در بخش ديگري از اين نشست درباره «مباني عرفاني رنگ در رساله ياقوت الحمراء، شيخ محمدكريم خان كرماني» اظهار داشت: «اين رساله در سال 1270 قمري نوشته شده است. در تمدن اسلامي-شيعي گاهي ادراك ما به تفكر و گاهي به تأويل يا استمداد از حضرت دل است. در تمدن شيعه، شاگردان بس مستعد تأويل داشتهايم كه محمدكريم خان يكي از آنهاست. او با نگره تأويلي به بحث رنگ نگاه ميكند.»
بلخاري افزود: «از ديدگاه كرماني،رنگ همان نور است. يعني هنگاميكه نور به جهان مادي بتابد، حجم پيدا ميكند و به تبع آن رنگ پديدار ميشود. به اعتقاد او رنگ عامل نور است نه بالعكس.»
همچنين الهه خاكباز، كارشناس هنرهاي سنتي، به موضوع «شناسايي تكنيك ساخت گچبريهاي منحصر به فرد مدرسه ركينه يزد» اشاره كرده: «يكي از معروفترين بناهاي قرن هشتم شهر يزد، مدرسه ركينه يا بقعه سيدركن الدين است. تزيينات اين بنا از منحصر به فردترين تزيينات در بين بناهاي آل مظفر شهر يزد و ساير بناهاي ايلخاني ايران است. در اين ميان، گچبريهاي اين بنا با توجه به ظرافت، گستردگي، نقوش پيچيده و مهم تر از همه، نوع و تكنيك اجرا، بيش از موارد ديگر توجه محققان را به خود معطوف ميسازد.»
اين مراسم با اجراي يك پردهخواني پايان يافت.
|