نشست «ترانهها و آوازهای ایرانیان آسیای مرکزی (از سده سوم تا دهم میلادی)» عصر روز سهشنبه 15 بهمن 1398، در پژوهشکده هنر برگزار شد.
نشست «ترانهها و آوازهای ایرانیان آسیای مرکزی (از سده سوم تا دهم میلادی)» عصر روز سهشنبه 15 بهمن 1398، در پژوهشکده هنر برگزار شد.
به گزارش روابطعمومی پژوهشکده هنر، نشست ترانهها و آوازهای ایرانیان آسیای مرکزی (از سده سوم تا دهم میلادی) با حضور محمد شکریفومشی، عضو هیئتعلمی دانشگاه ادیان و مذاهب و عضو گروه هنر شرقِ پژوهشکده هنر، عصر سهشنبه 15 بهمن 1398 در پژوهشکده هنر برگزار شد.
شکریفومشی درباره قطعهدستنویسهای کشفشده از مانویان تورفان و اطلاعاتی که از این دستنویسها برمیآید چنین گفت: «در اوایل قرن بیستم قطعهدستنویسهایی از جماعت مانوی در تورفانِ چین کشف شد که بعضی از آنها نغمه، ترانه و آواز بودند. قطعهدستنویسهای مجموعه تورفان از نیایشهای بهخصوصی در دیرها و کلیساهای مانویان آسیای مرکزی حکایت دارند که بهصورت ترانه و آواز در قالب گروههای کُر و دستههای همسرایان خوانده و نواخته میشدهاند.»
بنا به گفته سخنران این نشست، بیش از 178 قطعه آوازی در تورفان به دست آمده است. این دسته از متون جزو قدیمترین منابع موسیقی جهان و تنها مدارک ما در شناخت آوازهای مذهبی مانویان بهشمار میروند. ترانههای کلیسایی مانوی که در جشنهای عبادی مختلف به همراهِ رهبر گروه و جمعی از همسرایان (کُر) بهصورت آهنگین خوانده میشده، تا حدودی به ما اجازه میدهند نوع و ساختار این آوازها را روشن کنیم.
تا آنجا که از طریق متون بازمانده ممکن است، ما مستند میتوانیم نشان دهیم که کیش مانوی از نوعی نظام موسیقایی خاصی بهره میبرده که ممکن است در بعضی وجوه بیشباهت به ساختار و سیستم موسیقایی مَنداییها و مسیحیان نبوده است. این متون نشان میدهند که شبهنتنویسی و طراحی ملودی مانویان ـکه با کمک حروف الفبای مانوی نشان داده شدهـ چگونه بوده است. پیبردن به نحوه شبهنتنویسیِ موسیقیدانانِ مانوی (اگر علایم موجود در متون تورفان را بتوان نُت خواند) بهراستی میتواند به روشنکردنِ فرمول موزیکالِ آوازهای مذهبی مانوی در جشنهای بزرگی چون «بِما» و برنامههایی آیینی مانند «طعام ربانی» کمکی بزرگ کند. متون آوازی از روی اشعار تدوین میشدهاند.
شکریفومشی درباره زبان این متون آوازی گفت: بعضی متون آوازی مانوی به دو زبان ایرانی میانه غربی، یعنی فارسی میانه و پارتی، تصنیف شدهاند. در کلیساهای مانوی، نیایشها گاهی با سازهای مختلف به صورت آواز سراییده و گاهی به شکل مناجات تلاوت میشده است. در هر دو شکل، نیایشهایی وجود داشت که مؤمنان میبایست با خروشخوان همراهی میکردند؛ بدین نحو که او بیتی یا بیتهایی را میخواند و حضار میبایست بدان پاسخ میگفتند. با اینکه اساس نظم شعر مانوی تا حدود بسیاری پشت پرده ابهام قرار دارد، کوشش ما برای به نمایشگذاشتنِ مشخصههای متون آوازی که از روی اشعار تصنیف شدهاند، قطعاً بیثمر نخواهد بود. شاید همین متون دریچهای نو به روی مطالعات مربوط به اشعار مانوی بگشایند؛ از اینرو، در اینجا میکوشیم مهمترین مشخصههای متون آوازی را نشان دهیم.
بنا به گفته سخنران نشست، هر پاره آوازی دارای دو بخش بود: 1. متن اصلی، که به چند پاره کوچک تقسیم میشد و هر یک از این پارهها عنوانی فرعی داشت که با مرکّب سرخ نوشته میشد؛ 2. متن آوازیِ هر یک از آن پارهها که بلافاصله ذیل آنها میآمد. برای تصنیف یک پاره آوازی دستکم سه مؤلفه اصلی مد نظر قرار میگرفت تا با کمک آنها بتوان یک متن را با سازهای گوناگون بهصورت آواز خواند: الف. واژهها با کمک خطوط تیره به هجاهای مختلف تجزیه میشدند؛ ب. به انتهای هر یک از هجاها واکه «الف» (ʾ) افزوده میشد؛ ج. میان هر یک از هجاهای تفکیکشده هجای موسیقایی YGʾ یا YGGʾ افزوده میشد. یکی از عملکردهای این هجا میبایست تنظیم ضربآهنگها و کُنتراست در آواز بوده باشد.
عضو گروه هنر شرقِ پژوهشکده هنر در ادامه گفت: از طریق متون ایرانی میانه مانوی از وجود بعضی سازها میان جماعت مانویان آسیای مرکزی باخبریم؛ مانند بربط یا عود، نی، چنگ، و شیپور. معدودی از مینیاتورهای مانوی بعضی از این سازها را در دستهای نوازندگان مانوی نشان میدهند که در حال نواختناند. ما از نام دستگاههای موسیقایی مانوی چیزی نمیدانیم، اما به قطع و یقین آنان آوازهای مختلفشان را در دستگاههای مختلفی مینواختند. شاید فارسی میانه «پنجخزان» مذکور در یکی از قطعات مانوی به نام یک دستگاه آوازی اشاره داشته باشد.