به گزارش خبرنگار مهر، مراسم رونمایی از کتاب «گفتگوهای سینمایی سید محمد بهشتی» گردآوری محمود ارژمند و محمدعلی حیدری جمعه چهاردهم آذرماه با حضور تعداد زیادی از سینماگران، چهرههای سیاسی و فرهنگی و علاقمندان در تالار ساختمان مرکزی فرهنگستان هنر برگزار شد.
علیرضا شجاعنوری، کارگردان و بازیگر سینمای ایران که اجرای این برنامه را عهده داشت، با تجلیل از خدمات سید محمد بهشتی در دوران مدیریت خود در عرصه سینمای کشور، گفت: به خوبی به یاد دارم زمانی که همراه با سید محمد بهشتی برای انتخاب چند فیلم از طرف تلویزیون به شهر مادرید اسپانیا سفر کرده بودیم، او راجع به سینما و رویایی که برای اعتلا و شکوفایی سینمای ایران آرزو داشتیم، صحبتهای زیادی میکرد که من از این صحبتها مطالب زیادی را آموختم.
سید محمد بهشتی و آرزوهایش برای سینمای آرمانی
وی افزود: وقتی هم که بنیاد سینمایی فارابی تاسیس شد، من این سعادت را داشتم که به عنوان یک تماشاچی در جمع مدیران سینمای ایران حضور داشته باشم و در جلسات صبحهای زودی که فخرالدین انوار در دفتر معاونت سینمایی تشکیل میداد، شرکت کنم. به نوعی من در جریان تولدهای مختلفی از سینمای ایران بعد از انقلاب بودم و در همان حین و به مرور که جلو میرفتم، نگاه میکردم که خیلی از حرفهای سید محمد بهشتی که در سفر مادرید به آن اشاره میکرد، محقق شده و ما به سینمای آرمانی که مد نظرمان بود، در دهه 60 نزدیک شده بودیم.
شجاعنوری در ادامه صحبتهای خود گفت: با تمام این تفاسیر امروز ما شاهد رونمایی از مجموعه مصاحبههای سینمایی سید محمد بهشتی هستیم که خدا را شکر دوران بسیار خوبی بود و این افتخار نصیب من شد که تماشاچی بودن در آن دوران را سپری کنم و سربلند باشم از اینکه درباره آن دوران حرف میزنم.
قهرمان این کتاب بهشتی نیست
آرش بهشتی، مدیر انتشارات روزنه هم در این مراسم با تقدیر از خدمات سید محمد بهشتی در دوران مدیریت سینمای کشور در دهه 60، توضیح داد: دور هم جمع شدن این تعداد از سینماگران برجسته کشور در ذات خود میتواند منشا اتفاقات بسیار خوبی در عرصه سینمای کشور باشد. اما چقدر بد که این دور هم جمع شدنها، کم شده و ما نمیتوانیم از برکات چنین گردهماییهایی به صورت مستمر استفاده کنیم. اما بسیار خوشحالم به سهم کوچک خود توانستیم بهانهای داشته باشیم که سینماگران را دور هم جمع کنیم.
وی گفت: من به غیر از مسئولیت شغلی که دارم، تمایل دارم در اینجا از دغدغههای فرهنگی خود سخن بگویم که آن هم باز کردن بحث سینمای دهه 60 به عنوان الگوی موفق مدیریت سینمای کشورمان است. البته انتشار کتاب «گفتگوهای سینمایی» که به همت دوستان بزرگوارم محمود ارزمند و محمدعلی حیدری گردآوری شده، صرفا ارائه یک گزارش تاریخی و یادآوری خاطرات رفته از یاد نیست. من فکر میکنم این کتاب بهانهای برای نقب زدن به تجربهای است که یکی از موفقترین تجربهها ست و آن هم مدیریت سینمای کشور است.
بهشتی ادامه داد: سینمای ایران امروز مبتلا به مشکلات بسیار زیادی است که به نظر من انتشار چنین کتابهایی می تواند در حل مشکلات مبتلا به سینمای ایران نقش موثری را ایفا کند، مشکلاتی که واقعا در این سالها آن را حس کردهایم.
مدیر انتشارات روزنه تصریح کرد: قهرمان این کتاب، سید محمد بهشتی نیست بلکه سینمای دهه 60 است که بازخوانی این پروسه شاید بتواند زوایای مختلف و عمیقتری از مشکلات سینمای ایران برای یافتن راهحل را به ما ارائه دهد.
آیا سینمای دهه 70 و 80 هم داریم؟
سعید عقیقی، مدرس، نویسنده و فیلمنامهنویس هم در این مراسم با اشاره به مبانی تئوریک مدیریت سینمای ایران در دهه 60، بیان کرد: به طور حتم در این فرصت کوتاهی که برای سخنرانی به من داده شده، نمیتوانم درباره سینمای دهه 60 آنطور که لازم است، صحبت کنم. اما فقط میتوانم یک راهحل به بهانه انتشار کتاب «گفتگوهای سینمایی» پیشنهاد کنم؛ اینکه بررسی تحقیقی یک دوران نیازمند مدارکی است که به آن سند سالم میگوییم.
وی افزود: برای بررسی یک جریان مدیریتی، اولین کاری که باید انجام دهیم این است که متوجه باشیم ما درباره مصادیق حرف نمیزنیم. من وقتی پیش از برگزاری این مراسم مصاحبههای موجود در این کتاب را مطالعه و آنها را بررسی کردم، به نظرم آمد که مصاحبهکنندگان، مصاحبههای قبلی را نخوانده بودند و بدون هیچ پیش داوری وارد ماجرا شدهاند. کما اینکه افرادی که در تدوین این گفتگوها حضور داشتند، به طور حتم در نوجوانیشان شاهد ظهور و بروز سینمای دهه 60 بودند. من این ویژگی تحقیق را یادآوری میکنم که هیچ نسبتی با مدیریت فرهنگی دهه 60 ندارد. بنابراین نمیتواند هیچ منفعتی را هم از این دوران داشته باشد و این همان چیزی است که در بسیاری از گفتگوهای رسانهای اهالی سینما فراموش شده است.
این فیلمنامهنویس ادامه داد: امروزه در رسانهها و اصولا سینمای ایران آنچه که در اغلب گفتگوهای رسانهای اهالی مطبوعات در سینماگران مورد توجه قرار میگیرد، پیاده کردن نظرات و دیدگاههای سردبیر آن رسانه است که این یکی از بزرگترین دردسرها در سیاستگذاریهای فرهنگی کشور است. درواقع میتوان گفت بسیاری از اصطلاحاتی که در گفتگوهای سینمایی این سالهای سینمای ایران موجود است اصطلاحاتی است که حاصل انتقال تجربیات گروهی دیگر است.
وی با انتقاد از جریانات اخیر سینمای ایران در نقد و تحلیل آثار سینمایی و مدیریتی، ادامه داد: متاسفانه وقتی به عنوان مثال ژان لوک گُدار را گِدار خطاب میکنند و تعریف نادرستی از او در رسانه ملی ارائه میدهند و نمیدانند که اصولا این فیلمساز بزرگترین منتقد سیاستهای آمریکا در خود فرانسه است، ما متوجه میشویم که چطور یک پژوهشگر راهحلهایش از بنیان با نظردهنده فرق میکند. یعنی اگر ابزار تحقیق فراهم نشده باشد، در عمل ما هیچ موضوعی برای جستجو نخواهیم داشت و این موضوع بسیار مهمی است که همواره یک پژوهشگر باید به آن توجه کند و بداند که هر چیزی دارای متر مشخصی است.
این پژوهشگر سینما در بخش دیگری از صحبتهای خود با بیان اینکه برای بررسی اسناد موجود کتاب «گفتگوهای سینمایی» سید محمد بهشتی دو راهحل وجود دارد، توضیح داد: اولین راهحل بررسی در زمانی است که با معیارهای مدیریت فرهنگی سینمای دهه 60 مطابقت دارد. یک راهحل دیگر هم به زمانی بازمیگردد که در آن قرار داریم و میتوانیم داوری برای آن دوران داشته باشیم که این کتاب دارای چنین راهبردهایی است و به نظرم میآید که باید انتشار چنین آثاری از این دست بیشتر وجود داشته باشد.
عقیقی تاکید کرد: ما از مسیر روزنامههای دهه 60 میتوانیم یک نکته را کاملا درک کنیم؛ اینکه بر اساس این مطالعات، هم اهداف سیاسی و هم میزان درک سینمایی مردم و مدیران را بفهمیم. این کتاب یک نکته بسیار مهم دارد و آن این است که اهداف مدیریتی و سیستم شکل گرفته سینمای آن دوران را مورد بررسی قرار میدهیم.
وی افزود: وقتی که سینمای دهه 60 را دنبال میکنیم یعنی اینکه این سینما در تقویم از سال 62 آغاز و تقریبا تا سالهای 72 ادامه پیدا کرده است و این نوع فاصله در کتاب منتشر شده روشن میکند که جریان مدیریت سینمای ایران در این دهه از سال 70 تا 71 کند شده و عملا بعد از آن به توقف کامل رسیده است. به طوری که ما به تبع همین رویکرد، چیزی به نام دهه 70 به عنوان یک دهه فرهنگی و دهه 80 به عنوان یک دهه پیگیری فرهنگی نداریم و میتوان گفت بسیاری از موارد به حواشی تبدیل و باعث شده جریان تاثیرگذاری در عرصه سینما اتفاق نیفتد. درواقع این انتقال مفاهیم کلی است که در این سالها به حواشی تبدیل شده و جای جزئیات را گرفته است.
این فیلمنامهنویس در بخش پایانی صحبتهای خود گفت: این مواردی که به آن اشاره کردم، هم اکنون نیز در منظر عمومی اتفاق افتاده است به طوری که نگاه، دیگر نگاه فرهیختگی نیست و نگاه عوامانهای است.
اعترافات خانم کارگردان از سینمای دهه 60
رخشان بنیاعتماد، کارگردان سینما نیز در مراسم رونمایی از کتاب «گفتگوهای سینمایی» سید محمد بهشتی با قرائت نوشتهای در چند پرده سینمایی برگرفته از این کتاب، گفت: به نظر من حتی بیانصافترین منتقدان هم نمیتوانند منکر تبلور و بلوغ سینمای دهه شصتی باشند که سید محمد بهشتی و همکارانش در آن حضور داشتند.
وی با اشاره به انتشار این کتاب سینمایی، توضیح داد: من از نزدیک شاهدم که مهندس بهشتی در چاپ این کتاب اجازه تغییر و هر گونه حذفی را به گردآورندگان آن نداده هر چند که بازگویی بسیاری از این مطالب، میتوانست در جریان مدیریتی وی مورد نقد قرار گیرد اما او این شهامت را داشت و نشان داد که از جمله مدیرانی است که نقش خود را در خدمت کردن به منافع ملی میبیند.
این کارگردان سینمای ایران با ادای احترام به دوران مدیریتی فخرالدین انوار در معاونت سینمایی وزارت ارشاد، بیان کرد: فخرالدین انوار به نظر من سختگیرترین و جدیترین مدیر کاری من بوده است که خاطرات من با او، من یاد معلم کلاس اولم میاندازد که با تمام بدخلقیهایش هیچ گاه زحماتش از ذهنم فراموش نمیشود.
بنیاعتماد در ادامه صحبتهای خود حین قرائت بخشهای مختلفی از کتاب «گفتگوهای سینمایی»، تصریح کرد: وقتی که از دوران سینمای ایران در دهه 60 صحبت میکنیم، به موقعیتها و شرایطی اعتراف میکنیم که همواره ما را در مذان این سئوال قرار داده که مگر در آن دوران چه اتفاقی افتاده که همه از این فضا به نیکی یاد میکنند؟ که من باید بگویم آن دوران نه تنها دوران آسانی بود، بلکه ما از همه لحاظ مشکلات بسیار زیادی داشتیم اما با وجود تمام اختلاف نظرها و مسائلی که پیرامون این فضا قرار داشت، گویا دعوا بر سر رسیدن یک هدف مشترک بود.
کارگردان فیلم «قصهها» افزود: شاید آنچه امروز به نام خانواده سینما در جریان فعالیتهای فرهنگی هنری کشور باقی مانده، در نتیجه همان وضعیت مناسبی بود که در عین اختلافنظرهای دهه 60 در بین سینماگران وجود داشت. ما در این فضا هدفمان دور نبود و از سیاستبازیها و دودوزه بازیها که امروز رواج بسیاری پیدا کرده، دور بودیم.
وی بیان کرد: من وقتی از سینمای جوان آن دوران صحبت میکنم، منظورم سینمای تولید شده قبل از ظهور و بروز سینمای دیجیتال است. یعنی اینکه آن موقع ابزار سینما به سهولت امروز در دسترس نبود و تجربه فیلمساز برای استفاده از امکانات، همان تجهیزات و وسایلی بود که انجمن سینمای جوان آن سالها تنها راه ممکناش بود. بنابراین میتوان گفت اهمیت نهادینه کردن شرایط بر مبنای شرایطی تاریخی است، وگرنه کارنامه پر کردن کار سختی نیست.
حسرتی که بر دل رخشان بنیاعتماد باقی ماند
این کارگردان توضیح داد: به راستی این حسرت با من است که چرا تنبلی کردم و خاطرات سینمای ایران را در حوزه بینالملل برای خودم یادداشت نکردم. دورانی که چهره جهانی ایران، چهره خشنی معرفی شده بود، دورانی که از ماهواره خبری نبود و سینمای ایران در معرض تندترین واکنشها قرار داشت اما این سینمای دهه 60 بود که با تمام مشکلات موجود، توانست در تلطیف چهره انسانی سینمای ایران به جامعه جهانی نقش بسیار زیادی را ایفا کند.
بنیاعتماد ادامه داد: دیشب که این متن را ویرایش میکردم، یک بار حواسم به مراسم تودیع سید محمد بهشتی در تاریخ پنجم خرداد 1373 معطوف شد و در آنجا دیدم که بهشتی چقدر بیبادی در غبغب و بیهیچ بیرخ کشیدن کارنامه کاریاش از سینماگران خداحافظی کرد. او نه سخنی از چند صد فیلمساز اول و نه اشاره به چند صد حضور بینالمللی فیلمهای ایران و نه بسیاری از موارد دیگر اشاره کرد. چقدر خوب بود که این فیلم ضمیمه انتشار کتاب میشد.
این کارگردان سینمای ایران تصریح کرد: این 10 سال سینمای دهه 60، 10 سال بسیار مهمی در جریان فعالیتهای سینمایی کشورمان بود. این 10 سال به ما نشان داد که درست است که امکانات میتواند نقش تعیینکنندهای داشته باشد، اما چیزهای دیگری نیز وجود دارند که میتوانند فارغ از این امکانات نقش تعیینکنندهای در پربار کردن سینمای کشورمان داشته باشند.
جواد فریدزاده، مدرس و پژوهشگر دانشگاه نیز در این مراسم گفت: سینما و تئاتر میتواند ما را نجات دهد، به شرط اینکه سینمای آزادی ما نسوزد. تئاتر ما هم عنصر ارزشمندی است. کما اینکه اجرای نمایشنامه «یادآوری» محمد رحمانیان که در این مراسم شاهد آن بودیم، به ما ارزشهایش را نشان داد.
وی افزود: از وقتی که سینما پیدا شد، همه ما در رجوع به خاطراتمان، فیلم میبینیم و این امری گریزناپذیر برای هر کسی که نمایشنامهای در تئاتر و فیلمی در سینما دیده است، خواهد بود. هر کدام از ما که تعبیر به من میکند، وقتی میتواند صحبت کند که واجد حافظه باشد و این حافظه تنها در عمق او و در مناسبات دراماتیک است که میتواند رخ دهد و این امر از سینما است که رخ میدهد.
اجرای نمایشنامه «یادآوری» نوشته و کار محمد رحمانیان با بازی مهتاب نصیرپور، اشکان خطیبی، غزل شاکری و نوازندگی سامان احتشامی از جمله بخشهای مراسم رونمایی از کتاب «گفتگوهای سینمایی سید محمد بهشتی» بود.
محمدرضا عارف، احمد مسجد جامعی، فخرالدین انوار، سید محمد بهشتی، داریوش فرهنگ، جهانگیر کوثری، ابراهیم حاتمیکیا، منوچهر شاهسواری، فرشته طائرپور، احمد محیط طباطبایی، اسماعیل بنی اردلان، علیرضا زرین دست، مهدی صباغزاده، محمد اطبایی، محسن شاه ابراهیمی، محمدرضا اصلانی، ابراهیم اثباتی، سعید قطبیزاده، کیوان کثیریان، تورج منصوری، هوشنگ گلمکانی، علیرضا تابش، شادمهر راستین، علیرضا سمیع آذر، مصطفی رزاق کریمی، احمد پورنجاتی، خسرو سینایی و تعدادی دیگر از هنرمندان و پژوهشگران از جمله مهمانان ویژه مراسم رونمایی بودند.