جلسه ي دوم كارگاه از شناخت تا طراحي خانه با حضور مهندس محمد رضا حائري روز سه شنبه 11 خردادماه 1389 ساعت 15 در مركز هنر پژوهي نقش جهان برگزار شد.
جلسه ي دوم كارگاه از شناخت تا طراحي خانه با حضور مهندس محمد رضا حائري روز سه شنبه 11 خردادماه 1389 ساعت 15 در مركز هنر پژوهي نقش جهان برگزار شد.
در جلسه اول بر موضوع روش شناخت و طراحي خانه برخي مقدمات بيان شده اين موضوع كه چرا خانه را براي بحث و بررسي در معماري انتخاب نموده ايم و ... در ادامه توضيح داده شد كه طراحي و روش شناخت هر كدام به تنهايي داراي معنا باشند كه به صورت تفصيلي به آن پرداخته مي شود. شناختن روش ويژگي است كه فرد مي بايست گه خود فرد در قدم بگذارد تا بتواند طراحي نمايد از اين رو علم به تنهايي به ما كمك نمي كند كه بتوانيم به روش برسيم . روش يعني مسير و راهي كه به يك مقصد معلوم منجر مي شود اما شناخت پديده اجتماعي و انساني است ، تعدد لايه هاي شناختي است چرا روي شناخت تاكيد مي كنيم ؟ زيرا ثابت شده هر كار موثر و خوبي پشتوانه لازم و مناسب داشته است و بالعكس.
روش يك راه و يك مسير است و وقتي از قالب بيرون مي آيد پوسته اش عوض مي شود ، و كار روش پيچيده مي شود و يك راه حل براي آن كافي نيست. سوال اين است در شهر مردم برپايه چه انديشه اي مكان زندگيشان را انتخاب مي كنند؟ بستگي به نوع نگاه و تفكر اشخاص دارد يعني هر كسي يك سري ارزش ها را ملاك قرار مي دهد، موضوع هر دفعه هنگامي كه صحبت از انسان به ميان مي آيد، مسائل نياز به تحليل دقيقتري دارد. روش شناخت خانه، معماري و شهر از يكديگر جدا نيستند كسي كه خانه را بشناسد معماري را هم مي شناسد نزديكي و تقرب به اين مفاهيم مهمترين راه براي شناخت است ، اكثر افراد روش را صرفا"به صورت كتابخانه اي و ميداني مي دانند كه اينها نوعي از روش مي باشند . آيا رسيدن به جواب فقط از طريق دانش معماري در طول زمان بدست مي آيد ؟ براي رسيدن به جواب انديشه حول موضوع با كمك گرفتن از رويكردهاي ديگر مورد نياز است صاحب نظراند اما نمي توانند كه جواب تمامي سوالات را پيدا كنند. بعنوان مثال ارشميدس كه سالها در اين فكر بود، چرا شيئ كه در آب قرار مي گيرد وزن اش سبك تر از بيرون آب است ، و براي رسيدن به جواب آن زمان طولاني را طي نمود. حال به بحث خود برگشته راجع به فضا مي پردازيم ،اين سوال مطرح است كه:
با يك نوع مواد چند فضا را مي توان بوجود آورد؟
با يك نوع مواد چند فضا را مي توان بوجود آورد :
آرمان و مديريت مشخص وجود دارد تجربه ي زندگي در سازمان فضاي متفاوت ↨↨ ↨↨ آموزش غير رسمي مهمتر از آموزش رسمي ا ست رسيدن به آستانه ي پرسش
طيفي از نگاه هاي شناخت معماري در دهه ي 50 :
فرم........................................................... تعيين كنندگي اقتصاد و توليد عملكرد ......................................................تعارض سنت و مدرنيته عوارض........................................................غرب زدگي انديشه ي طيفي:
معماري انعكاس معماري انعكاس
عوامل عيني عوامل ذهني واعتقادات ،اسطوره و باورهاست
هفت ديدگاه در مورد معماري ايران و ثبت آراء ديگران: از زاويه باستان شناسي از زاويه عرفان از زاويه اسطوره شناسي از زاويه انسان شناسي از زاويه تاريخ داني از زاويه گوناگوني بناها وفضا هاي شهري ............ از زاويه ادبيات فارسي
اشخاصي در اين زمينه به پژوهش پرداخته و نظريات جديد ارائه نمودند، در رويكرد ديرين در نگاه باستان شناسي پي مي بريم موضوع مورد توجه معطوف به مصالح ، سازه و ايستايي مي باشد . ولي دو اسطوره شناس ايراني به نامهاي آقايان مهرداد بهار و داريوش شايگان كه نظريات ديگري ارائه داده اند، در مورد معماري ايران فرضياتي را بيان كردند كه برخي از اين نظريات خاصيت همپوشاني دارند . در بررسي بر روي خانه هاي مختلف مي توان به اين نتيجه رسيد كه فرهنگ تاثيرش بر روي معماري بيشتر از اقليم مي باشد. در اينجا سه گونه فضا را ميتوان بررسي كرد : فضاي باز (سقف ندارد) ، پوشيده ( ديوار كم دارد) و فضاي بسته بخشي از فضا ها به تازگي بوجود آمده اند مانند ( سكانس ها ) كه چند فضا را در كنار هم قرار مي دهند و مي توان بر حسب خاص آنها را با هم بسط داد ( بسط نوري – بسط چشم اندازي ) . امروزه در خانه ها فقط راهرو بخشي از فضاست ( شناوري فضا ) كه از طريق مشاهده و ثبت متوجه آن مي شويم. پس از آن فهميديم كه اتاق ها يك يا چند چشم انداز دارند كه بوسيله آن جان مي گيرند و جزء خانه محسوب مي شوند.. امضاء خانه چيست؟ يعني در آنجاي كه روي خط آسمان بنا كشيده شده است ، اين امضاء ها با هم متفاوت است ، لغت امضاء بصورت عاميانه به معناي تشخص و نماينده افراد است ، منظور اين است كه با ديدن شكل ترسيم شده ي يك خانه مي فهميم كه چگونه بنائي است ، چه معماري دارد و در چه شهري است هر چه به خانه يا شهر نزديك مي شويم مي توان دريافت كه فضاي خانه هاي معاصر با مصالح پر شده است ولي در هر حال خط آسمان مي تواند امضاء خانه را به ما نشان دهد . خانه هاي تاريخي بطور متوسط 32 فضا دارند ولي خانه هاي معاصر فقط تعداد انگشت شماري فضا را در بر دارند. در خانه هاي تاريخي فضاهاي خاصي براي فعاليت هاي مختلف مانندخانه هاي معاصر ( اتاق مطالعه ، نهار خوري و...) وجود نداشته است0 چگونه از مشاهده خانه به مفهوم حريم پي مي بريم؟ بايد توجه داشت در فرآيند مفهوم سازي از عينييات به ذهنييات مي رسيم يكي از موضوعـات كه باعث آزار انـسان مي شود فقــدان است، فضاهاي معماري محيط را حفظ مي كند و آن را به تخريب نمي كشاند و آسايش كه امري مهــم در خانــه محسوب مي شود، هيچ نقطـه ي در خانه اتفاقي نيست و كاملا آگاهانه ساخته شده است ، بعنوان مثال شاه نشين در يك شبكه ي فضايي نامريي است كه لايه هاي عمودي و افقي پيچيده ي دارد و همچنين نقاطي از قبيل (حوض خانه ، مهتابي ، جلو سرا ، گوشوار، فضاي سر بسته ، بالا خانه ، دو دري) تمام فضا ها اسم خاص خود را دارند كه از روي عملكرد آنها شناخته مي شوند .
بخش دوم : فرموله كردن روش ها روش يك بسته ي آماده نيست آن را به قواره ي هر پروژه و موضوع بايد شناخت و مي بايست آن را طراحي كرد ، هر كس بايد روش خودش را داشته باشد و به فراخور هر موضوع ، روش انتخاب مي شود. شناخت پايان ناپذير است و ما هيچگاه يك شناخت كامل نداريم به طور مثال اگر از نظر فلسفي باشد هيچگاه به درجه اثبات نمي رسيم ، مسئله اين است كه هرچه به جلو مي رويم دامنه سوالات ما گسترده تر مي شود بايد نگاهمان به دنيا پويا باشد و درآنجا كه موضوع انسان مطرح است بايد دانست كه هيجگاه به انتهاي حقيقت دست نمي يابيم . اصل تغيير ناپذير جهان تغيير است همه چيز دگرگون مي شود و براي كار بايد روش و شناخت داشته باشيم روش از شناخت نشئت مي گيرد و دو طيف را در بر مي گيرد، كار را اجرا مي كنيم اما بدون شناخت آن را خراب تر مي نماييم، طيف دوم طرح جامع است كه ما را در قيد و بند محدود مي كند و در اين دو طيف بايد به شناخت دست يابيم ، ميدان و كتابخانه ا نسان به تنهاي راهنمايي نمي كنند.
ابزار روش شناخت معماري:
در ابتدا بايد موضوعمان را در نظر بگيريم و دقيقا" مسئله اي را كه مي خواهيم ثبت كنيم . و سپس سوال و پرسش طرح كنيم ، پرسش ما چيست و ديگران در مورد آن چه نظراتي را بيان كرده اند و از آنها در تحقيقمان بهره بجوييم . چگونه انسان صاحب نظر مي شود ؟ (ابزار شناخت روش )
مشاهده ........ثبت ........ بررسي........ يادگيري........پرسش ما قبل مشاهده : - آماده كردن نظام بيناي - ثبت دقيق آنچه از موضوع در ذهن داريم - در مسير تعريف روشن موضوع - در مسير تهيه پرسش روشن
تعليق و تعويق : پويايي موضوع ..... پويايي شاهد ...... مشاهده شاهد ...........................................................موضوع (مشهود) ثابت.................................................................................ثابت ثابت..........................................................................متحرك متحرك ....................................................................متحرك (سن،دانش،تجربه) (شهر،انسان) پويا نگريستن مهمترين شيوه ي شناخت است .
ملزمات توان مشاهده ي هم زمان و هم مكان پديده ها و روابط : - صبوري در مشاهده و وقت گذاشتن - مشاهده پديده در زمان هاي مختلف - حضور و تجربه ي فضايي
هيچگاه نبايد آراء ديگران را حتي اگر برخلاف ميل ماست حذف كنيم بايد تحقيقاتي كه مرتبط با موضوع مي باشد را جمع آوري كرد ، بايد همه ي موضوعات را باز بيني كنيم.
پردازش يعني چه ؟ تفكر در باره ي تمام داده ها بدون حذف، كناره هم چيـدن داده ها، مجـسم كردن دوباره صحنه، كناره هم چيـدن داده ها به شكل تازه فرمول بنـدي پرسش هاي جديد. پردازش مداوم، يعني به تعويق انداختن پاسخ نهايي مشاهده و پردازش يك رابطه ي دو طرفه ي دائمي دارد، پردازش براي تفكر است ( تفكر دائم ) دو اقدام مهم در اين زمينه مفهوم سازي و شبكه سازي است ، مفهوم سازي لزوما بين يك ساحت جاي نمي گيرد با بيان يك كلمه با يك دريا واژه رو برو مي شويم مثل ساده و پيچيده كه نياز به ،مفهوم سازي دارد .
ساده پيچيده → ضخيم محرمييت شما وقتي با شبكه در ارتباط ايد يعني با تمام جهان اطراف به وسيله تار هاي نامريي مرتبط مي شويد ، اگر جامعه نگر باشيد ديگران برايتان اهميت دارند و در اين جاست كه رويكرد مشاركتي خواهيد يافت. در قسمت آخر آيا به يك جريان نزديك براي شناخت راه يافته ايم اگر نتوانستيم بايد آنقدر مشاهده كنيم كه صاحب نظر شويم زيرا رنج ما از كوته نظري است . حركت از مر حله ي يافتن در رسيدن به معرفت است و همواره براي رسيدن به شناخت بايد در جستجوي دائم باشيم. زمان: سه شنبه، 11 خرداد 1389 مكان: مركز هنر پژوهي نقش جهان، سالن استاد انوار گزارش: روابط عمومي مركز هنر پژوهي نقش جهان عكس: حميد كرمي
|