آرم فرهنگستان هنر
اخبار > بررسی قابلیت‌های به کارگیری فضاهای منفی در خط کوفی بنایی (مَعقِلی) + موشن اجرای خط


بررسی قابلیت‌های به کارگیری فضاهای منفی در خط کوفی بنایی (مَعقِلی) + موشن اجرای خط

 

«بررسی قابلیت‌های به کارگیری فضاهای منفی در خط کوفی بنایی (مَعقِلی)» عنوان مقاله‌ای است از بهمن فیزابی، عضو هیئت علمی دانشکده هنر و معماری دانشگاه شیراز، که در نشریه فرهنگستان هنر منتشر شده و به دلیل اهمیت آن بازنشر می‌شود.

مقدمه:

از جمله خطوطی که در کتابت‌های اولیه قرآن کریم از آن استفاده شده خط کوفی است و جالب اینکه طی ۵ قرن اولیه اسلام، این خط به‌عنوان خط بین‌المللی مسلمانان ایفای نقش کرده است. از خصوصیات خاص این خط که مقاله حاضر سعی در شناساندن آن دارد، توانایی عظیم این خط در استفاده از فضای منفی است، به‌خصوص در نوع خط کوفی بنایی یا کوفی مَعقِلی، دیگر توانایی این خط قابلیت رمز و راز کردن نوشته‌هاست که در قابلیت‌های آجر و کاشی به خوبی در بدنه‌های معماری اماکن مقدسه اسلامی ایفای نقش نموده است؛ همچنین توانایی قابل توجه این خط، قدرت «نقش‌پذیری» آن است و از دید کسانی که توانایی خواندن آن را ندارند، فقط از منظر «زیباشناسی»، زیبا و متفکرانه به نظر می‌رسد. مقاله حاضر سعی دارد به جنبه‌های کاربرد فضاهای منفی در این خط توجه نماید.

 

معرفی خط کوفی

با انتخاب «خط کوفی» به عنوان «خط کتابت قرآن کریم»، دوران ترقی و تکامل آن آغاز گردید و همراه با گسترش اسلام به شرق و غرب جهان رفت و خط بین‌المللی مسلمانان گردید، به‌طوری که در طول پنج قرن به پیچیده‌ترین و زیباترین فرم‌های تزیینی تبدیل شد.

این خط به هر سرزمین که وارد شد به تناسب فرهنگ و تمدن آن سرزمین تحت تأثیر خط محلی قرار گرفت و شیوه‌های تازه در آن پدید آمد. این شیوه‌های نگارش به نام همان شهر و کشور مشهور شد.

به همین سبب خط کوفی از نظر تنوع شیوه‌های نگارش در میان تمام خطوط اسلامی بی‌نظیر است.

در تقسیم‌بندی کلی خط کوفی را می‌توان به دو شاخه تقسیم کرد:

1. خط‌های کوفی مغربی که شامل چند شیوه است:

الف) قیروانی (اندلسی، قرطبی، فاسی)؛

ب) تونسی؛

ج) جزایری؛

د) سودانی.

 

2. خط‌های کوفی مشرقی: که شامل سه شیوه متفاوت ذیل است:

الف) شیوه عربی (برمکی، مدنی،کوفی، بصری، شامی، مصری و توابع آنها)؛

ب) شیوه ایرانی؛

ج) شیوه مختلط.

تمام این شیوه‌ها از نظر دقت و بررسی در خط‌های مصاحف و کتیبه مساجد و بناها از آجری، کاشی‌کاری، ظرف‌های سفالی، فلزی، سنگ و شیشه‌ها، به سه نوع عمده و متمایز کوفی ساده، تزیینی و مَعقِلی تقسیم می‌شوند:

کوفی ساده

«کوفی ساده» به دو شیوه است:

الف) شیوه قدیمی: که ساده و خالص و خالی از هرگونه تزیینی است. نمونه‌هایی از قرآن و کتیبه‌ای با این شیوه در مسجد ابن طولون» قاهره، متعلق به قرن اول هجری موجود است.

ب) کوفه ساده ایرانی: اکثر قرآن‌هایی که در ایران نوشته شده و حتی بعضی کتیبه‌ها به این شیوه گرفته شده از کوفی اول است که تقریباً مقداری تزیین نیز به آن راه یافته است. از این شیوه پس از مدت زیاد، سرانجام خط‌های خاص ایرانی متولد شده است.

 

کوفی تزیینی

حروف تزیینی، تحت قواعد اساسی ثابت و معین نیست؛ اغلب پیچیده و سخت خوانده می‌شود، زیرا در آن تصرف و ابداع بسیار شده است و برای نظم و ترتیب و قرینه‌سازی و پر کردن زمینه، متوسل به رسم و نقاشی شده و خط را در میان شاخه و گل و برگ و تزیینات هندسی که همراه حروف به کار رفته، پنهان ساخته است.

انواع حروف کوفی تزیینی شامل شیوه‌ها و اقسام ذیل است: مشجّر (مشعب)، مورّق، مزهّر (گل و برگ‌دار)، مظفّر، مُعَشّق (متشابک)، مُرشّح و مُعَقّد.

 

کوفی بنایی (مَعقِلی)

این خط به صورت‌های مختلف پدید آمد و به: «آسان»، «متوسط» و «مشکل» دسته‌بندی می‌شود. می‌توان نام‌های منحصر، «مربعی» یا «مستطیلی» و «متداخل» را به آن اطلاق کرد. مقاله حاضر سعی در شناسایی خط کوفی بنایی و توجه به یکی از شاخصه‌های اصلی این خط، یعنی به کارگیری فضاهای منفی دارد. در لغت‌نامه دهخدا معقل چنین آمده است:

«مَعَقّل: پناه. پناه‌جای. جایی که شتر می‌بندد. کوه بلند.

مَعقّل: شتری که بازو و ساقش را با رَسنی به هم بسته باشند (مأخوذ از اعقال).

مَعقل: نام رودی است در عراق که از مشهد مفتح برگیرد. نهری است در بصره.

معقل: قسمتی از خطوط عربی - نام خطی است که عرب‌های جاهلیت داشتند که تمام حرفش سطح بود و یکی از اقسام آن، طوری بوده که از سفیدی وسط و اطراف آن هم حروف تشکیل می‌شد.»

در کتاب خط معقلی (خط بنایی)1 مؤلف خط معقلی را چنین توصیف می‌کند:

«یکی از انواع خط کوفی، خط بنایی است که به کوفی بنایی یا کوفی مَعقلی معروف است. دلیل انتخاب این نام، آن است که خواندن این خط به سادگی دیگر خطوط نیست و برای خواندن صحیح آن، باید عقل را به کار گرفته و تفکر کنیم. نوعی از آن را «خط آجری» می‌گویند. این خط بیشتر با آجر روی بناهای قدیمی ساخته شده است و به همین دلیل، به آن «خط بنایی» هم می‌گویند.»

 

شناسایی فضاهای منفی در خط کوفی بنایی (مَعقِلی)

در ابتدا برای روشن شدن مفاهیم به کار برده شده لازم است از فضای منفی تعریف دقیقی داشته باشیم، از این رو به ذکر پاره‌ای تعاریف از صاحبنظران می‌پردازیم. خانم دانیس.ا. داندیس ( D. A. DANDIS) در کتاب مبادی سواد بصری، فضای منفی را چنین بیان می‌کند:

«به عبارت دیگر در مواجه شدن با یک تصویر، آنچه تأثیری عمده بر چشم بیننده بگذارد عنصر مثبت است و آنچه حالتی خنثی‌تر داشته باشد، عنصر منفی محسوب می‌شود.»2

استاد غلامحسین نامی این فضا را چنین تعریف می‌کند: «در مقابل فضاهای مثبت، فضاهای منفی وجود دارد که آن را خلاء یا تهی می‌نامیم. فضای منفی در حقیقت مملو از انرژی و نیروهای واقعی است، به‌طوری که در اثر تجربه همه ما می‌دانیم که فضای منفی می‌تواند سنگینی و وزن بسیار بالایی را تحمل کرده و فشار بسیار سختی وارد و مانند سنگ، احساس محکمی و سختی را القا نماید.»3

رعایت قاعده تعادل، بین فضاهای مثبت و منفی، در خوشنویسی خطوطی که در حیطه انواع نوشتار فارسی، عربی و ترکی است -که از نوشتارهای اصلی جهان اسلام به شمار می‌رود - دیده می‌شود، اما در خط کوفی بنایی (معقلی) مهارت استفاده از فضاهای منفی به نهایت دقت و ظرافت می‌رسد که به آن «سواد و بیاض» می‌گویند. سواد و بیاض درک فضاهای مثبت و منفی در خط و ایجاد تعادل صحیح بین نسبت‌های سیاهی و سفیدی و اندازه‌ها و فضاهایی است که هر کدام از این دو نیرو (سیاهی و سفیدی) اشغال می‌کنند. در کوفی بنایی با به کارگیری خطوط دو منظوره علاوه بر استفاده کاملاً کاربردی از فضای مثبت از تمامی انرژی فضاهای منفی نیز استفاده می‌گردد و در لحظه واحد هر دو انرژی (فضای مثبت و منفی) با یک تأثیر استفاده می‌شوند.

نمونه‌ای از این تعادل در معقلی موجود در مقبره «امامزاده شاه علاءالدین» شهر شیراز دیده می‌شود (تصویر شماره 1). نمونه دیگر آن ترکیب معقلی راز گونه‌ای از نوع کوفی متصل مشکل است (تصویر شماره ۲). در این تصویر علاوه بر نام مبارک پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد(ص) که در فضاهایی مثبت و یا تیره طراحی شده، طراح از فضاهای منفی نیز به گونه کاربردی بهره‌مند گردیده و با فضاهای منفی نیز نام «علی» (ع) را ترسیم کرده است؛ اینکه در لحظه نخست نام «محمد» و سپس نام «علی» را می‌بینیم نیز بر می‌گردد به زمینه‌های ذهنی که معمولاً از حروف وجود دارد.

 

تصویر شماره یک

 

تصویر شماره 2

همواره حروف سیاه با تضاد فراوان، بر روی زمینه‌ای روشن نوشته می‌شوند و این قانون به عنوان یک پیش‌شرط ذهنی برای بیننده وجود دارد، از این‌رو، اول نوشته سیاه خوانده می‌شود (محمد) و بعد نوشته سفید (علی).

خط کوفی بنایی (معقلی) در میان خطوط شناخته شده جهان اسلام دارای قابلیت منحصربه‌فرد دو منظوره بودن است (به کارگیری فضای مثبت و منفی به‌منظور ترسیمات نوشتاری) همچنین قابلیت طرح فضای منفی با همان ارزش و انرژی فضای مثبت در این خط بیش از سایر خطوط جهان اسلام وجود دارد.

فهم فضای منفی همواره از طریق تأثیرات ملموس‌تر یا به نوعی فضاهای مثبت میسر می‌شود و الزاماً درک این فضاها برای ما ساده‌تر از فضای منفی است، دلیل اصلی آن نیز قوای پنج‌گانه انسان است که معمولاً برای این قوا، درک فضای مثبت خیلی سریع‌تر صورت می‌پذیرد. احساس‌هایی مثل حس لامسه، چشایی، بویایی، بینایی و شنوایی در مقابل تضادی که از عدم این احساس‌ها به‌وجود می‌آید قرار می‌گیرد: عدم لمس، بی‌مزگی، بی‌بویی، بی‌تصویری و سکوت - که معمولاً به آنها فضاهای منفی می‌گوییم- و درک چنین حس‌هایی بسیار غیر معمول و سخت‌تر است. البته باید اضافه کرد که در صورت تمرین، طراح می‌تواند درک از نوع دوم (فضاهای منفی) را تقویت کند؛ اما این کار احتیاج به سعی و ممارست فراوان دارد. شبیه به درک قضیه‌های ریاضی از طریق برهان خُلف است. طراحی حروف به شیوه کوفی بنایی (معقلی) احتیاج به درک مناسبی از فضاهای منفی دارد و طراح می‌بایست قوا و احساس خود را برای به کارگیری آنچه که اطراف است و یا عملاً «خالی‌ها» به کار گیرد، حال این فضاها می‌تواند فضاهای غیر قابل لمس و بی‌شکلی‌ها باشد. اگر بخواهیم در دیگر هنرها از آن مثال بزنیم این‌گونه می‌شود که فضاهای منفی (خالی‌ها) همان محل‌هایی هستند که حس لامسه در آن محل‌ها هیچ کارایی ندارد، به عبارتی «سکوت»، فاصله‌ای از نبود صداست و حس شنوایی در این لحظات (سکوت) فقط با خالی صدا مواجه است. عدم شکل و یا جای خالی یک شکل، اشاره به نبود اشکال لازم قابل درک برای حس دیداری ماست، اما تمامی این مثال‌ها به نوعی سعی در درک فضاهایی دارند که وجود ندارد. حال این فضا می‌تواند، فضاهای «غیر قابل لمس»، «سکوت» و «بی‌شکلی‌ها» باشد. این حقیقت در نزد فیلسوف و حکیم مسلمان ایرانی «ملاصدرا» به این شکل مطرح می‌شود که هر چیز به اضداد آن شناخته می‌شود و این مبانی فلسفی در بیشتر نحله‌های فلسفی مشرق‌زمین دیده می‌شود؛ خصوصاً نحله فلسفی کنفوسیوس، تمثیل علامت «یان» و «یین» نمایانگر این وجوه متضاد است که کل حرکت کائنات را توجیه می‌کند. در طراحی «خط معقلی» علاوه بر استفاده از فضای منفی به‌عنوان جایی برای طراحی حروف، طراحان مسلمان از این فضا به جهت استفاده «فرمی» و «نقشی» نیز استفاده کرده‌اند. به‌عنوان مثال در مسجد «علیقلی آقا» در اصفهان، فضاهای منفی کوفی بنایی خود را به شکل شمسه‌ای ظاهر می‌سازند و در قسمتی از مقرنس زیر طاق وظیفه‌ای در جهت هماهنگی با کل فرم‌ها و نقش‌ها می‌پذیرند(تصویر 3). نمونه دیگر استفاده «فرمی» و «نقشی» از فضاهای منفی خط کوفی بنایی در «آب انبار صباغ» شهر کاشان دیده می‌شود(تصویر 4). خط معقلی مربوط به مدرسه «کاسه‌گران اصفهان» نیز نمونه بسیار خوبی از قراردهی مناسب فضاهای مثبت و منفی است و به کارگیری نقش‌گونه فضاهای منفی در شکل «شمسه هشت» وسط به خوبی دیده می‌شود(تصویر ۵).

 

تصویر شماه 3

 

تصویر شماره 4

 

تصویر شماره 5

 

«میرعلی هروی» در خصوص ارزش فضاهای مثبت و منفی (سواد بیاض) در رساله «مداد الخطوط»، توانایی درک سواد و بیاض را دلیل دانش و عقل فراوان طراح می‌داند و در توضیح آن چنین می‌نویسد:

«و مردمان با فراست و کیاست در هر روزگاری در آن تصرف کرده‌اند و تغییر داده‌اند که خط معقلی بیرون آورده‌اند و در قدیم خط معقلی معمول بوده و در مجموع آن سطح است و اصلاً دور ندارد و بهترین آن است که سواد و بیاض آن را توان خواند و معقلی برای آن گویند که محل عقل است.»

هماهنگی بین فضاهای منفی و مثبت در خطوط کوفی بنایی با کل ترکیب‌بندی

(Composition) را در فارسی «ترکیب بندی» یا «ساخت تصویر» معنی کرده‌اند؛ در میان تعاریف مختلفی که از مفهوم کمپوزسیون شده است اگر تعریف دیوید فرند ( David Farend) را بپذیریم:

«کمپوزیسیون یعنی رابطه فضایی دوبعدی و روابط ریتمیک قابل رؤیت مانند خط، سطح، بافت، رنگ، شکل، تونالیته و سایه روشن که منجر به یک ترکیب دلپذیر می‌شود.»

بین عناصری که در ترکیب‌بندی خط «کوفی بنایی» تأثیر نهایی را ایجاد می‌کنند می‌توان «تضاد» را نام برد. زیرا در این خط اهمیت رابطه بین سیاهی و سفیدی اساس ترکیب‌بندی را به وجود می‌آورد، همان گونه که در قبل توضیح داده شد در نهاد همه پدیده‌ها تضادی وجود دارد که باعث درک آنها می‌شود و ایستایی آن را به سرعت به بیننده منتقل می‌کند. وجود این تناقض آشکار در اصول خوشنویسی «خط کوفی بنایی»، بسیار تعیین کننده و مهم است، یعنی تناقضی درونی (بین فضاهای منفی و مثبت) باعث سرزندگی ترکیب‌بندی این خط می‌گردد و این ماهیت سرزندگی نیز از تنش‌های متضاد میان نیروها، فضایی مثبت و منفی حاصل می‌شود. از این‌رو در خط کوفی بنایی (معقلی) عمدتاً مبنای اصلی ترکیب‌بندی مبتنی بر «تضاد» است.

این معنی (تضاد) در همه زمینه‌های هنرهای تجسمی تعیین‌کننده و مهم است، به‌طوری که موریس اشر ( M.ESCHER) که طراح فضاهای رازگونه است، به کارگیری فضاهای منفی و با تضاد بالا (در نتیجه جذب و دفع میدان‌های نیروی متضاد و تأثیرات این درگیری) را چنین توضیح می‌دهد:

«بدون تناقضات و بدون از میان برخاستن پی‌درپی تناقض، به وسیله تعادل‌های نسبی که ماده و انرژی به دست می‌آورند، واقعیتی وجود نخواهد داشت: زیرا واقعیت عبارت است از حالت کشاکش معلق بین «بودن» و «نبودن» که در آن، هم بودن غیر واقعی است و هم نبودن، فقط تأثیرات مداوم آنها و شدن آنها، واقعی است.»5

فضای اطراف حروف در خط کوفی بنایی یک زمینه منفعل و خالی نیست. همان‌گونه که فضای تهی درون لیوان به لبه‌ها و کف پر لیوان معنا می‌بخشد، و اصولاً قسمت پر لیوان برای به کارگیری فضای خالی میان آن طراحی می‌شود، در خط «کوفی بنایی» نیز کناره‌های سفید نوشته‌های سیاه، خود وظیفه‌ای دارند که مهم‌تر از فضای سیاه است و آن معنی بخشیدن به قسمت تیره است (تصویر 6). نوشته‌های تیره زمانی خوب دیده می‌شوند که سفیدخوانی خوب انجام شود و خط «کوفی بنایی» فقط برپایه درک این «سفیدی‌ها» یا «خالی‌ها» یا «فضای جای‌دهنده به سیاهی‌ها» طراحی شده و تمامی خاصیت رمز و رازگونه آن نیز در به‌کارگیری این محیط‌های خالی است. برای درک این خط همواره می‌بایست درک صحیحی از این خالی و پُر داشت. پُری که باعث درک خالی و بالعکس می‌شود. تضادی که به وسیله گوشزد کردن این تناقض پی‌درپی ایجاد معنا می‌کند. فاصله خالی (سفید) بین نوشته‌های سیاه خط کوفی بنایی خود شکلی دارد که می‌تواند جدای از قسمت‌های پر (سیاه) مطرح باشد، فضاهایی که گاهی وظیفه تفسیر قسمت‌های سیاه را بر عهده دارند، و این فضا، فضای منفی است.

 

تصویر شماره 6

 

نتیجه‌گیری

در بررسی قابلیت‌های فرمی خط کوفی (معقلی) به توانایی‌های خاص و منحصربه‌فرد این خط در به کارگیری فضاهای«منفی» واقف می‌شویم. این توانایی را در قدیم «سواد و بیاض» می‌گفته‌اند، سواد و بیاض مهارت و خلاقیتی است که هنرمندان طراح حروف «معقلی» در به‌کارگیری و جاندار کردن فضاهای زمینه از خود نشان داده‌اند، به‌طوری که در برخی نمونه‌های «معقلی مشکل»، سفیدی‌ها و سیاهی‌های خط، هر دو وظیفه ترسیم حروف را بر عهده دارند. این استفاده دومنظوره، نهایت مهارت طراحان خط «معقلی» را نشان می‌دهد، رمز و رازگونه بودن این خط نیز ریشه در همین استفاده خلاق از فضاهای «منفی» خط معقلی دارد. با توجه به قابلیت‌های ویژه خط کوفی بنایی (معقلی) این خط امروزه می‌تواند در دست طراحان گرافیست وظیفه‌های جدیدی بر عهده گیرد، خصوصاً در طراحی آرم و نشانه و استفاده در تزیینات داخلی و خارجی بناهای مقدس اسلامی.

منابع و مآخذ تصویری:

( تصویر شماره 1) شیراز: مزار امامزاده شاه علاءالدین حسین (شش بار محمد (ص)، شش بار علی (ع)) - نقل از کتاب: نقش و نگاره‌های ایرانی، تألیف علی دولتشاهی.

(تصویر شماره 2) نوع خط کوفی معقلی مشکل، ترکیب 4 علی (ع) با 4 محمد (ص). نقل از کتاب مصورالخط.

(تصویر شماره ۳) اصفهان: مسجد علیقلی آقا. نوشته کوفی «لا اله الا الله محمد رسول الله علی ولی الله». نقل از کتاب کاشی‌کاری ایران.

(تصویر شماره 4) کاشان: آب انبار صباغ. نقل از کتاب کاشی‌کاری ایران.

(تصویر شماره ۵ ) اصفهان: مدرسه کاسه‌گران. نقل از کتاب کاشی‌کاری ایران.

(تصویر شماره ۶) نام مبارک علی (ع) (4 سیاه و 4 سفید ) نقل از رساله پایان‌نامه کارشناسی حمیدرضا کشاورزی با عنوان «سواد و بیاض»

منابع و مأخذ:

1- فضائلی، حبیب‌الله، اطلس خط، تهران، ارغوان، چاپ نخست 1350.

2- اصفهانی، حبیب، تذکره خط و خطاطان، ترجمه، رحیم چاوش اکبری، کتابخانه مستوفی.

3- زمرشیدی، حسین، کاشی‌کاری ایران (خط معقلی)، مؤسسه کیهان.

4- ماهرالنقش، محمود، طرح و اجرای نقش در کاشی‌کاری ایران (دفتر اول خط معقلی)، موزه رضا عباسی.

5- قرچانی، عبدالله، خط کوفی معقلی در مساجد باستانی اصفهان، بنیاد اندیشه اسلامی.

6- مشهدی، سلطان‌علی، رساله طراط‌السطور.

7- هروی، میرعلی، رساله مدادالخط.

8- داندیس، دونیس ۱، مبادی سواد بصری، ترجمه، مسعود سپهر، سروش، ۱۳۶8.

9- گپس، جنورگی، زبان تصویر، ترجمه فیروزه مهاجر، سروش، ۱۳۶۸.

10- نامی، غلامحسین، مبانی هنرهای تجسمی، توس، ۱۳۷۱.

11- موتاری، برونو، طراحی و ارتباط بصری، ترجمه، پاینده شاهنده، سروش، 1370.

12- هراتی، محمدمهدی، کشاورز، محمدعلی، خط معقلی، مدرسه، ۱۳۷۷.

13- Wacher, Mauris, Cormelis٫ THE WORLD OF M.C.ESCHER, New York, 1986.

 

پی‌نوشت‌ها:

1- هراتی محمد مهدی، کشاورز، محمدعلی، خط معقلی (خط بنایی)، انتشارات مدرسه، صفحه 4.

2- داندیس. ا. دونیس1، مبادی سواد بصری، مسعود سپهر، انتشارات سروش، صفحه 65.

3- نامی، غلامحسین، مبانی هنرهای تجسمی، انتشارات توس، صفحه ۱۶.

4- فرند، دیوید، کمپوزیسیون در نقاشی، غرت‌اله نورپرور، انتشارات عصر جدید، صفحه 1.

5- اشر، موریس، آشنایی با آثار گرافیکی موریس اشر، عربعلی شروه، انتشارات بهار، صفحه 16.

 

موشن اجرای سوره انسان در قاب علی با خط بنایی در کتیبه مسجد جامع اصفهان که با مصالح گچ کار شده، را اینجـا مشاهده کنید.

تصویر استفاده شده در خبر، از وبگاه هنر سرا.

 

 
 
 

زمان انتشار: دوشنبه ١ بهمن ١٤٠٣ - ٠٩:١٩ | نسخه چاپي

نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر:
 

خروج




اخبار
;