بخش نخست نشست تخصصی همایش «هنر و تمدن جنوبشرق ایران، با محوریت شهر سوخته» عصر دوشنبه، 27 آبان 1398، در فرهنگستان هنر برگزار شد.
به گزارش روابطعمومی فرهنگستان هنر، این نشست تخصصی را معاونت علمی و پژوهشی فرهنگستان هنر، عصر دوشنبه 27 آبان 1398، با حضور و سخنرانی علیرضا جلالزایی، حسین مرادی، انریکو اسکالونه (EnricoAscalone)، سیلویا فستوچا (Silvia Festuccia)، حبيب درخشاني و جمعی از باستانشناسان و علاقهمندان، به مدیریت روحالله شیرازی برگزار کرد.
روحالله شیرازی، مدیر پژوهشکده باستانشناسی و مدیر این نشست، ضمن تشکر از حضور باستانشناسان و پژوهشگران و علاقهمندان، ریز برنامههای این نشست را اعلام کرد.
سپس در ابتدای این نشست علیرضا جلالزایی، مدیرکل میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری سیستانوبلوچستان از تأثیراتی که شهر سوخته بر صنعت گردشگری سیستانوبلوچستان گذاشته است گفت و افزود: یکی از خاستگاههای تمدن، شهر سوخته است و این تمدن و خاستگاه میتواند بهعنوان جاذبه گردشگری مطرح شود. در سیستانوبلوچستان پدیدههای خاص و منحصربهفرد طبیعی و غیرطبیعی فراوان است که هر کدام میتواند باعث جذب گردشگر شود. شهر سوخته بهمثابه صنعت و یا محلی که میتواند باعث جذب گردشگر شود، تأثییراتی فراوان روی صنعت گردشگری خواهد گذاشت؛ بر این اساس همایشی با همین محوریت، 27 آذر 1398، در سیستانوبلوچستان برگزار خواهیم کرد.

حسین مرادی، نخستین سخنران این مراسم، با موضوع «سبک و اسلوب معماری پیش از تاریخ سیستان: الگوهای پایدار در معماری شهر سوخته، از ابتدای هزاره سوم تا آغاز هزاره دوم پ.م» به ایراد سخنرانی پرداخت و توضیح داد: شهر سوخته یکی از مهمترین مراکز دوره شهرنشینی در شرق فلات ایران و حوزه فرهنگی جنوبشرق ایران است. این محوطه در هزاره سوم پیش از میلاد یکی از اصلیترین کانونهای کشاورزی و مبادلاتی در نیمه شرقی فلات ایران بوده که مساحت شهری خود را به بیش از هشتاد هکتار گسترش داده است، در حالی که مساحت کل این محوطه باستانی بیش از 250 هکتار بوده است.


وی ادامه داد: در این زمان در شهر سوخته شاهد تخصص فضایی مکانی، هم در ساختار معماری و هم در بافت شهری هستیم و مطالعات نشان میدهد که این شهر بهصورت کلی از سه بافت اصلی مسکونی و گورستان و صنعتی تشکیل شده است. آثار معماري بخش مسكوني نشاندهنده نظم و ترتيب در تقسيمبندي واحدهاي مسكوني است و بناهای مسکونی از نقشهای استاندارد پیروی میکند. جهت دیوارهای اصلی، شمالیـجنوبی بوده و با اندکی انحراف به سمت غرب، این جهتگیری در بیشتر بناها حفظ شده که احتمالاً متأثر از شرایط اقلیمی و جهت وزش بادهای سیستان است.
این باستانشناس افزود: شکل همه ساختمانهای موجود در شهر سوخته طی هر چهار دوره استقراری، چهارگوش با زوایای تقریباً قائمه است.
وی در این نشست ساختوسازهای موجود در شهر سوخته را بر اساس عواملی چون مساحت بنا، ترکیب فضاهای معماری و واحدهای ساختاری در هر بنا، وجود عناصر ویژه و همچنین کیفیت مصالح بهکاررفته، به سه دسته خانههای عادی و خانههای ویژه و بناهای همگانی تقسیم کرد و درباره هر یک به توضیح پرداخت.
سخنران دوم این مراسم انریکو اسکالونه (Enrico Ascalone)، باستانشناس ایتالیایی بود که به معنای تاریخی شهر سوخته در دوران مفرغ پرداخت.

وی توضیح داد: سال 2017 بر اساس قرارداد بین وزارت خارجه ایتالیا و سازمان میراث فرهنگی ایران، پروژه کاوشهای شهر سوخته آغاز شد. بر اساس این پروژه قرار است تحولات اقتصادی و اجتماعی شرق ایران و آسیای مرکزی و دره سند از اواخر هزاره چهارم تا اوایل هزاره دوم پیش از میلاد بررسی شود و در این کاوشها باید از رویکردهای چندرشتهای و بینارشتهای در پژوهشهای باستانشناسی شهر سوخته استفاده کرد. هدف اولیه این پژوهش این است که ساختمان شماره 33 که برای سه سال کاوش شده است، توضیح داده شود.
وی در ادامه با استفاده از تصاویر، به توضیح بخشهای مختلف و کشفشده ساختمان 33 پرداخت. و در آخر اضافه کرد: ساختمان 33 در میانه هزاره سوم پیش از میلاد قرار میگیرد و ما در این دوره، ارتباطی درونی و مستحکم و قدرتمند با چهار تمدن و فرهنگ رودخانهای جیرفت، سند، ریمن و هیرمند داریم.
این پژوهشگر افزود: در این دوره و نظام درهمتنیده، احتمالاً چهار حوزه مهم در انتقال نظرها و تصورات فرهنگی نقل شده است. از نظر ما ساختمان 33 به دلایلی چون امتداد بنا، ضخامت دیوار، نظم و سازماندهی داخل ساختمان، ساختمانی مهم است.
سیلویا فستوچا (Silvia Festuccia)، باستانشناس ایتالیایی، سخنران بعدی بود که درباره ظروف مرمری ساختمان شماره 33 شهر سوخته به ایراد سخنرانی پرداخت.

وی توضیح داد که در طی کاوشهای پروژه باستانشناختی چندرشتهای ایتالیایی (MAIPS)، که در ساختمان 33 واقع در منطقه مسکونی شهر سوخته به رهبري انریکو آسکالونه اجرا شده، قطعههاي بسياري از ظروف كلسيت (Calcite) به معرض نمایش گذاشته شده است.
وی افزود: طی کاوشهای انجامشده در کارگاه شماره 33 شهر سوخته در قالب پروژه بینالمللی باستانشناسی میانرشتهای شهر سوخته قطعات بسیاری از ظروف مرمری به دست آمد. مطالعات اولیه انجامشده روی این قطعات شامل این موارد است: گونهشناسی ظروف مرمری که در حین انجام بررسیهای سطحی و کاوش در این ساختمان پیدا شده است؛ تعیین گاهنگاری ظروف پیداشده و مقایسه با مجموعه سفالهای فازهای 3ـ4 و فازهای 4ـ5 B دوره سومِ استقرار در شهر سوخته که شواهد آن در لایههای 1 و 2 (2350ـ2500 پیش از میلاد)، تجزیه شده و کارگاه شماره 33 به دست آمده است؛ تحلیل سنگها برای بررسی وضع ظاهری و ساختار و بافت آنها.
او سپس با نمایش تصاویری از ساختمان شماره 33 و ظروف مرمری کشفشده، به بیان ویژگیها و خصوصیات آنها پرداخت.
حبيب درخشاني، نقاش و هنرمند معاصر، با «درآمدی بر ماهیت و حقیقت نمونههای هنری بازیافته شهر سوخته» آخرین سخنران این نشست بود که بر اساس سه محور سپهر و افق تفکر، رویکرد و روش کار به طرح موضوع پرداخت و رویکرد و نگرش خود را تفسیر پدیدارشناسی و روش بررسی تطبیقی «در زمانی» و «همزمانی» در تجزیه و تحلیل نمونهها دانست.
وی گفت: با اینکه تجربه و آزمونهایی گوناگون در بازخوانی نگارهها و نقاشیهای دیگر بخشها مانند جیرفت، سیلک و دیگر تمدنهای نجد ایران داشتهام، کار بررسی و تأمل در نمونههای هنری شهر سوخته، از حیث کمشماربودن آنها و در قیاس با دیگر کارهای هنری بهدستآمده از دیگر مکانهای نجد ایران که در شیوههای هنری تنوع و گوناگونی دارند، بسیار دشوارتر است.
وی در سخنان خود تصریح کرد: در این راه، همواره کوشیدهام و بر آن بودهام تا به مدد نشانگان تصویری، تمثیلها، نمادها، نقشمایهها (Motives)، راهی به درون بگشایم و از صورت بیرونی بگذرم تا شاید بتوانم راهی به معنا بگشایم. در این راه پیوسته در جستوجو و گفتوگو و پرسوجو و مقایسه نمونهها، با درنظرداشتن و نگاهداری هر یک از ساحت (Context)های فرادهشها (Tradition)، به تحلیل و واکاوی نمونهها بپردازم.

این نقاش ادامه داد: من آثار یافتشده در شهر سوخته را به چند بخش تقسیم کردهام؛ آثار یافتشده کارکردی مثل ظروف و کوزه و بشقاب و... که مورد استفادهاند و نقش کارکردی دارند. نقوش زیبا روی این ظروف در مرتبه دوم است. بخش دوم، تندیسها یا پیکرکها هستند که از حیث سادگی و معیارهای هنر معاصر، قابل توجهاند و کاملاً با تمام نقاط ایران متفاوتاند و منحصربهفرد محسوب میشوند. بخش سوم آثارِ یافتشده، شامل تکامل تدریجی تصویر از حالت فیگوراتیو که شیئی را به نمایش میگذارد تا به انتزاع و تجرید است. بخش آخر نیز زیورآلات ریزنقشِ یافتشده است. این نقوش در تکامل تدریجی خود، از حالت نقوش طبیعتگرایانه تا رسیدن به نقوش تجریدی، راهی دراز پیموده است و ماهیت این نقوش در این شهر به دلیل سادگی بیش از حد و چکیدهنگاری و تکرار، و با ضرباهنگی که بر اثر این تکرار به وجود آمده است، در مجموع میتواند تمهایی فراوان را نشان دهد.
نشست دوم این همایش نیز با بیان چهار مقاله علمی ادامه یافت.
