عبدالمجيد ارفعي، پدر كتيبهخواني ايلامي در نشست تخصصي زبانهاي باستاني با نقد حذف دروس پايهاي در رشته زبان و ادبيات فارسي اظهار داشت: بسياري از دانشآموختگان دوره دكتري زبان و ادبيات فارسي از ريشه لغات فارسي بياطلاعند، پس چگونه ميخواهيم آنرا به آيندگان خود بياموزيم؟.
به گزارش روابط عمومي فرهنگستان هنر، نشست تخصصي زبانهاي باستاني با تاكيد بر ضرورت آموزش و يادگيري زبانهاي باستاني، با حضور محمد علي معلم دامغاني رييس فرهنگستان هنر، عبدالمجيد ارفعي پدر كتيبه خواني ايلامي، كتايون مزدا پور استاد دانشگاه تهران، عليرضا اسماعيلي معاون پژوهشي فرهنگستان هنر، حسين بادامچي هيئت علمي گروه تاريخ دانشكده ادبيات دانشگاه تهران، مينا سليمي پژوهشگر فرهنگستان زبان و ادب فارسي، ندا اخوان عضو هيئت علمي پژوهشكده هنر، آزاده احساني مدرس دانشگاه شهيد بهشتي و مركز آموزش زبانهاي دانشگاه تهران و تني چند از پژوهشگران و علاقهمندان اين حوزه، عصر دوشنبه، 10 خرداد، در تالار همايشهاي فرهنگستان هنر برگزار شد.
در اين نشست ابتدا «عبدالمجيد ارفعي» پدر كتيبهخواني ايلامي به آموزشهايي كه در دروس ادبيات در گذشته در دانشگاهها وجود داشت اشاره و با نقد حذف برخي از دروس در رشته زبان و ادبيات فارسي، اظهار داشت: هنگامي كه در دهه سي براي تحصيل در رشته ادبيات فارسي به دانشگاه تهران راه يافتم، دروسي چون تاريخ زبان فارسي، تاريخ ادبيات عربي، زبان پهلوي، زبان فارسي باستان، زبان اوستايي از جمله دروس تخصصي اين رشته به شمار ميرفت. به غير از اين دروس، اجازه داشتيم تا با زبانهاي سانسكريت و اردو نيز آشنا شويم. اما مدتي پيش كه با چند نفر از دانشجويان دوره دكتري زبان و ادبيات فارسي گفتگو داشتيم، متوجه شدم كساني كه قرار است به عنوان استاد زبان و ادبيات فارسي تدريس كنند، متاسفانه از ريشه بسياري از كلمات و واژگان فارسي اطلاعي ندارند و نميدانند چرا كلمه «بندگان» را با «گ» جمع ميبنديم يا چه نسبتي است ميان واژگاني چون دشنام، دژخيم، دشوار و امثال اينها. زبان نميتواند بدون گسست از ريشه خود باشد و وقتي از ريشه زبان خود اطلاعي نداريم چگونه ميتوانيم به آينده زبانمان اطمينان داشته باشيم و درست مانند كسي ميمانيم كه دچار آلزامير شدهاست.
وي به پيشينه خط و زبان در گذشته اشاره و تصريح كرد: ما ايران را از زماني كه آرياييها وارد سرزمينمان شدند، نميشناسيم، بلكه بايد به قبلتر از آن برگرديم. زماني كه ايلاميها در آن ميزيستند كه از 3000 سال قبل از ميلاد مسيح تا بعد از دوره هخامنشي در ايران حضور داشتند. همسايگاني نيز در اطراف ما وجود داشتند كه بر روي فرهنگمان تاثير داشتند، همانگونه كه ما بر آنها تاثير گذار بوديم. به عنوان مثال چينيها در شرقمان بودند يا ارامنه. بايد به زبان آرامي كه نوشتن آن در ايران از زمان هخامنشيان آغاز شده نيز اشاره كنم. قبل از خط آرامي نيز خطوط ميخي نزديك به 3000 سال در اين منطقه دوام داشت. پس براي ريشه يابي لغات ميبينيم كه با چه گستره عظيمي از فرهنگها و زبانها مواجه هستيم.
استاد ارفعي گلنوشتههاي به جا مانده از تخت جمشيد را بزرگترين سند دوران تاريخي به جا مانده از پيش از اسلام به ايران دانست و يادآور شد: ما اگر ميخواهيم خودمان و پدرانمان را بشناسيم، بايد به اسناد و كتيبههاي به جا مانده از آن دوران توجه داشته باشيم. چگونه بدون آگاهي و استناد به مدركها و منبعهاي بينالنهريني ميتوانيم از تاريخ ايلاميان و حتي هخامنشيان آگاهي داشته باشيم؟
وي در پايان سخنان خود خاطر نشان كرد: بهتر است براي به دست آوردن پيشينههاي تاريخيخودمان و زبانمان دانش خود را منحصر به چند زبان خاص دري، پهلوي و امثال آن محدود نكنيم، بلكه بايد گستره آگاهيهاي خود را با آگاهي از پيشينهاي بس كهن تر و همسايگان ديروز و امروز خود گستردهتر كنيم.
براي اطلاع از اخبار فرهنگستان هنر به كانال ما در تلگرام بپيونديد: https://telegram.me/artacademy