همايش «سلطان محمد معمار يزدي» با ارائه 3 مقاله علمي از مجموعه مقالات پذيرفته شده، كه رياست اين پانل علمي را مهدي مكينژاد برعهده داشت، به كار خود پايان داد.
به گزارش روابط عمومي فرهنگستان هنر، همايش سلطان محمد معمار يزدي عصر روز، 24 ارديبهشت، با حضور پژوهشگران، دانشجويان و علاقهمندان در دو بخش برگزار شد. در بخش نخست محمد علي معلم دامغاني، رئيس فرهنگستان هنر، استاد محمد علي گلابزاده، رئيس بنياد ايرانشناسي شعبه كرمان و مركز كرمانشناسي، و مهدي مكينژاد، دبير علمي همايش، به سخنراني پرداختند. سپس نمايشگاه عكس مجموعه گنجعليخان كه شامل 110 عکس رنگی از آثار داریوش محمدخانی در موسسه صبا بود، گشایش یافت. در بخش دوم اين همايش نیز، كه به ارائه مقالات علمي اختصاص داشت، سه مقاله ارائه شد.
مجموعه گنجعليخان نخستين نماد مهندسي شهري در كرمان
«اثر استاد سلطان محمد معمار يزدي، آيينه تمام نماي شخصيت گنجعليخان» نخستين مقالۀ بخش دوم همايش سلطان محمد معمار يزدي بود که فریبا کرمانی آن را ارائه داد. وي فضاي شكلگيري شهرهاي ايراني را حاصل انديشه حاكمان وقت دانست و اظهار داشت: در شهرهاي ايراني همواره شكلگيري فضاهاي كالبدي، متاثر از فضاي انديشهاي حاكم بوده است. در زمان حكومت شاه عباس صفوي براي نخستين بار در دوران اسلامي، با مهندسي شهري روبه رو ميشويم. در این دوران است که ميدانهاي وسيع و خيابانكشيها در شهرهاي مهم ایجاد میشود.
وي در همين زمينه ادامه داد: گنجعليخان، حاكم كرمان در دورۀ شاه عباس اول، نقش به سزايي در آباداني ولايت كرمان داشته. در آن دوره، ايجاد مجموعه گنجعليخان در مركز شهر كرمان بسیار حال نوگرايانه بوده است. این مجموعه به سبب داشتن زير ساخت مناسب، هماهنگي با شرايط بومي و اقليمي و همچنين برنامهريزي صحيح جهت برآوردن نيازهاي شهر و ساكنين آن تاثير مفيدي در شهر به جا گذاشته است.
عضو هيئت علمي پژوهشگاه ميراث فرهنگي درباره ويژگي شخصيتي حاكم كرمان توضيح داد: گنجعليخان، در سفرهاي جنگي و لشكركشيهاي متمادي و طولاني شاه عباس، وي را همراهي ميكرد تا جايي كه شاه او را بابا خطاب ميكرد. وی مدت سي سال حاكم فارس تا سرحد قندهار بود. او با اينكه بينش شاه عباس را سرلوحه خود قرار داده بود، اما در حوزه فرمانروايي تا حد زيادي از استقلال عمل و فكر برخوردار بود. در حدی كه احيا و رونق تجارت از طريق بهبود و ايمن ساختن راهها و احداث كاروانسراها، آباداني شهر كرمان، ايجاد مجموعه گنجعليخان، بالابردن افزايش درآمد مردم از طريق ايجاد اشتغال و ساخت قنوات از مهمترين اقدامات اوست.
وي سپس به ساخت مجموعه اشاره كرد و افزود: در همان دوران روند ساخت مجموعه، او به درستي و با استفاده از متبحرترين استادكاران و هنرمندان آن زمان، پيش ميرفت. همه اينها ميسر نبود، مگر با همت استاد سلطان محمد معمار يزدي كه امضاي او در جاي جاي عناصر آن مشاهده ميشود. اين نشانه حسن نظر و اعتماد گنجعليخان به وي بود. بي شك نوع كاربري بناهاي مجموعه با دستور گنجعليخان تعيين شده است؛ اما طراحي و اجراي آن با تدبير سلطان محمد به انجام رسيده كه نشانگر تسلط او بر فضاي انديشهاي معماري زمانه خود او بوده است.
كرماني قرابت و نزديكي فكري و روحي گنجعليخان و سلطان محمد معمار يزدي را عاملي موثر بر اثر بر جاي مانده گنجعليخان دانست.
كاربرد پيمون در مجموعۀ گنجعليخان
سپس زهره روزبهانی، كارشناس ارشد مرمت و احياي بنا و بافتهاي تاريخي، مقالهاش را با عنوان «جستار «پيمون» در كاروانسرا (مدرسه) و ميدان گنجعليخان كرمان» كه با همكاري حامد عادل، كارشناس ارشد مرمت و احياي بنا و بافتهاي تاريخي به انجام رسانده بود، ارائه كرد. وي به تشريح مقالهاش پرداخت و گفت: دو بخش اصلی در اين مقاله انتخاب کردم که به توضیح آن میپردازم. بخش اول چیستی و چرایی پیمون در آموزههای زنده یاد استاد محمد کریم پیرنیا است. این مبحث زمینه اصلی بررسی پیمون است و از طريق دستنوشتهها، منابع صوتي تدريس ايشان و برداشت دانشجويانش سر كلاس ثبت شده است؛ كه مورد استفاده قرار دادهام. بخش دوم هم جستاری است که در بناها صورت گرفته است.
وي سپس به مباحثي كه براي بررسي پيمون لازم است، اشاره كرد و گفت: ابتدا بايد به سه مبحث كلي كه براي شناخت پيمون آورده شده، اشاره كنم. نخست آنكه پیمون به عنوان یکی از اصول پنجگانه در معماری ایران است؛ دوم نقش پیمون در بربست و طراحی معماری تاریخی ایران و در آخر، تعریف پیمون و عوامل موثر یا متاثر از آن.
روزبهاني به اركاني كه زنده ياد پيرنيا در معماري به آن اشاره كردهاست، پرداخت و گفت: استاد پیرنیا به پنج ركن اساسي در معماري اشاره دارد. او از نيارش و پيمون به عنوان ركن سوم و از اصول معماري ياد ميكند. نیارش را ميتوان فن، علم، تجربه و دانش ساختمان و معماری ایرانی دانست. همچنين پیمون به مثابه مجموعهای از راه حلها، راه کارها، دستورالعملها، اندازهها و نسبتهایی برگرفته از آن و به تعبیر دیگر نسخه اجرایی و عملی شناخته میشود.
اين پژوهشگر حوزه مرمت بناهاي تاريخي ادامه داد: بخش دیگری که ما پیمون را در آن میبینیم، مبحث طرحریزی و بربست است که مرحوم پیرنیا به آن اشاره میکند. در تعريف بربست گفته شده كه علاوه بر این که به طرحریزی و نقشهکشی گفته میشود به ضوابط این کار هم اطلاق میشود. برای این کار از روشی به نام آسهگی یا محوربندی استفاده میشده. روش آسهگی جدا از روش شطرنجی است. همانطور که می در روش شطرنجی که زیر دست معمار بوده و به نوعی اندازه و مقیاس را به معمار ميداده است يعني داده آسهگی سبب تقسیم بندیهای اولیه میشده است. وي به مثالي كه مرحوم پیرنیا از آسه و محوربندي زده، اشاره و خاطر نشان كرد: استاد پيرنيا، مدرسه خان شیراز را به عنوان مثالی برای محوربندی معرفی کرده است و میگویند که فاصله آسهها در اصل فاصله آکس به آکس دیوارهاست و در این بنا برابر 4 گز است، که اگر ما این اندازه را a بگیریم، همه تقسیماتی که در این بنا صورت گرفته ضریبی از همین واحد خواهد بود. در مراحل طرحریزی ما در دو جا اسم پیمون را به وضوح میبینیم. به طور کلی از گز و پیمون کردن به عنوان اولین مرحله طرحریزی و نقشهکشی، ياد شده است که معنی آن همان برداشت زمین است و در اینجا پیمون به مفهوم پیمانه به کار رفته. یعنی زمینی كه براي ساخت مورد استفاده قرار ميگرفت، به صورت پیمانه اندازهگیری میکردند.
زهره روزبهاني به معاني متعددي كه پيمون در آن كاربرد داشت، اشاره كرد و افزود: معاني كه براي پيمون مورد استفاده قرار ميگرفت شامل «پیمون به معنای نسبتهای مشخص، اندازهها و اجزای بنا»، «پیمون به عنوان پیمانه یا اندازههای مشخص و دستوری» و «پیمون به عنوان یک معیار و الگوی پایدار در معماری» میشود.
وي سپس با ارائه تصاويري از اندازهگيريهايي كه بر روي بنا انجام داده بود، به اندازههاي مختلفي كه بناي گنجعليخان بر پايۀ آن استوار شده، اشاره كرد و افزود: در مفهوم اول با توجه به اطلاعات اندکی که در دست است، چند مثالی که در اسناد و مدارک وجود داشته را ذکر میکنم. به عنوان مثال اندازه هر دهانه با ضخامت پایههای پیرامون آن حتما نسبت مشخصی است. همانطور که در معماری امروزي نيز در بخش محاسباتی آن جای میگیرد، چنین چیزی در گذشته نيز وجود داشته. مرحوم پیرنیا اشاره میکند که برای ساخت ایوانها این نسبت دو پنجم است. او از دو مسجد جامع ورامین و مسجد امام بازار تهران نام ميبرد؛ البته ذكر ميكند كه بسته به بنا و جایی که در آن قرار دارد، متفاوت است. برای پی ساختمان نيز به همین صورت، بین بلندای دیوار و پهنای پی نسبت مشخصی وجود دارد. معنای دیگری که برای پیمون وجود دارد اندازهها یا پیمانههای مشخص است که سه مورد از واضحترین آنها شامل گز، در و روزن، خشت و آجر میشود.
روزبهاني در پايان سخنان خود درها و روزنها را به عنوان پيمون معماران گذشته دانست و گفت: در منابع مختلف بیشترین تعریفی که از پیمون شده، بحث اندازه در و روزن است که گفته شده پیمون، عرض در است و با توجه به اینکه درها به صورت پیش ساخته بودند، میتوان آن را به عنوان پیمانه مشخص در نظر گرفت. در نهایت با داشت اندازههای مشخص و در کنار هم قرار دادن اینها، فضاهایی را میتوان شکل داد که هر دوی این مباحث را رعایت کرده باشد و به صورت الگوهای مشخصی بوجود آمده باشند.
رباط زينالدين شاهكاري از سلطان محمد
در ادامه اين نشست بهمن سلطان احمدي مقاله خود را با عنوان «رباط زینالدین، شاهکار استاد سلطان محمد معمار يزدي» ارائه كرد. وي ابتدا به دلايل ساخت كاروانسراي زينالدين پرداخت و گفت: «براي دريافت علت ساخت اين كاروانسرا كه در مسير كرمان به يزد ساخته شده، در سه منبع جستجوكردم. يكي در كتاب زندگينامه شاه عباس اول استاد نصرالله فلسفي، دوم، كتاب گنجعليخان باستاني پاريزي و آخر كتاب جغرافياي مملكت كرمان احمد وزيريكرماني كه از مجموع اينها به اين نتيجه رسيدم كه براي ساخت ميدان گنجعليخان از كارگران زرتشتي استفاده ميكردند و در اثناي ساخت اين مجموعه ظلمي به زرتشتيان ميشود كه به گوش شاه عباس ميرسد. شاهعباس از آنجا كه بسيار به گنجعليخان ارادت داشته، خود تصميم ميگيرد كه به صورت مخفيانه به كرمان برود و از نزديك اوضاع را بررسي كند. وی پس از بررسی متوجه ميشود كه گنجعليخان همه چيز را رعايت ميكند. شاه عباس در منزلگاهي كه استراحت ميكرده، گنجعليخان به حضورش ميرسد. شاه از او ميخواهد كه هزينهاي را كه ميخواهد صرف مهماني و پذيرايي از او كند، صرف ساخت يك كاروانسرا در نمايد تا ديگر كسي مثل او در ميان راه مجبور نباشد در سايه حيوانش شب را سپري كند. اين اتفاق باعث ميشود كه تمام كاروانسراهاي كرمان به يزد، بازسازي شود و كاروانسراهاي ديگري از جمله زينالدين و كرمانشاهان شكل بگيرد.»
وي در خصوص بناي كاروانسراي زينالدين ادامه داد: كاروانسراي زينالدين كه آخرين مرز كرمان و يزد است، از عناصر كاروانسرا، آبانبار كه بعدا تخريب شده، مزرعه كه در دوره قاجاريه براي كشت محصولات استفاده ميشده، آبراه آب شور، چاپارخانه كه متعلق به دوره قاجاريه است و از خشت ساخته شده و قهوهخانهاي كه در دوره پهلوي اول ساخته و محلي براي استراحت در مسير مسافران بوده است، تشكيل شده است.
اين پژوهشگر در خصوص ديگر خصوصيات اين بناي تاريخي تصريح كرد: اين كاروانسرا دورنماي بسيار زيبايي دارد كه بين دو رشته كوه و در يك محيط تقريبا چالهاي قرار گرفته است. مرمتگر اين بنا وقتي ميخواسته منبع آبي در اين منطقه احداث كند به سنگ رسيده است. يعني بنا بر روي يك بستر سنگي ساخته شده كه در زير آن هم يك سفره آبي قرار دارد. که این نشان از این مسئله است که موقعيت بنا بسيار درست انتخاب شده.
سلطان احمدي ويژگي ديگر اين كاروانسرا را، مدوربودنش دانست و افزود: يكي از خصوصيات و ويژگيهاي مهم اين كاروانسرا اين است كه به شكل دايره ساخته شده است. اين فرم دايرهاي براي طوفانهاي شديد آن منطقه، بهترين فرم است. ما تا به حال به سه كاروانسراي مدور رسيدهايم كه همگي در دورۀ صفويه ساخته شدهاند. ويژگي ديگر اين كاروانسرا، استفاده از اعداد مقدس مانند 5، 12، 24 و ... در بناست. به عنوان مثال 5 برج مشاهده ميكنيم و 12 ضلعي بودن حيات، كه 6 عدد از اين اضلاع عمود بر برجها هستند.
اين نشست با پرسش و پاسخ حاضران به اتمام رسيد.